مجموع نظرات: ۰
چهارشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۵ - ۰۵:۲۶
۰ نفر

پارسا ارباب: فضای شهری به ترکیبی اطلاق می‌شود که از فعالیت‌ها، بناهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اداری، تجاری و مانند آن و عناصر و اجزای شهری به‌صورتی آراسته، هماهنگ و واجد نظم و بالطبع با ارزش‌های بصری سازمان یافته است.

فضای شهری جزئی جدایی‌ناپذیر از ساختار فضایی شهر در ادوار مختلف تاریخ شهر است و از این روی همچون ساخت کلی شهر تابع شرایط اجتماعی و اقتصادی متغیر بوده و در هر فرهنگی به‌صورت‌های گوناگون چون میدان، خیابان، تکیه، بازار، گذر و ... جلوه کرده است.

 شهر یک رویداد هیجان‌انگیز در محیط است. شهر مکان زندگی مردمی است که تحرک، تشکل و توسعه و استمرار آن است؛ تحرک در فضای اجتماعی، تحرک در فضای اقتصادی و تحرک در فضای مکانی. در نتیجه برای این‌که بتوان چهره‌ای انسانی‌تر به ساخت شهر بخشید، ناگزیر باید به فضاهایی روی آورد که همگانی‌اند و زنده‌ترین حرکت‌‌های شهری در آن ها رخ می دهد، در غیر این صورت شهر خسته‌کننده و بی‌روح جلوه کرده و ناتوان از پاسخ‌گویی به نیازهای کلیدی مردم آن، تجربه‌ای شکست‌خورده است.

 هرگونه فضایی را در شهر نمی‌توان فضای شهری دانست، بلکه ارتباطات ویژه بصری و حرکتی در فضایی با خصوصیاتی ویژه، موجد فضای شهری است، در غیر این صورت بیشتر از حفره‌ای در میان ساختمان‌ها نخواهیم داشت. کالن نویسنده کتاب منظر شهری و از نخستین نظریه‌پردازان نظم ساختاری بین اجزاء و محیط معتقد به هنری در شهر ورای معماری است، هنری مبتنی بر ارتباط. به گفته وی آمیختگی عناصری مانند بنا، طبیعت، ترافیک، تبلیغات و ... محصولی ایجاد می‌کند که تسلط بر طراحی این مجموعه (کل مرتبط) با تکیه بر مفهوم ارتباط امکان‌پذیر است.

 رابطه میان عناصر تشکیل دهنده فضای شهری باید برای فرد ناظر قابل ادراک بوده و فرد بتواند از رابطه موجود، ساختاری در ذهن خود ایجاد کند. به این ترتیب فضای شهری هدفمند بوده و بستر رویدادهای تعریف شده‌ای خواهد شد.

 فضای شهری به مثابه یکی از ارکان اصلی ساخت کالبدی شهر دارای مفهومی عام و اجتماعی است. فضای شهری فضایی است که به همه مردم اجازه می‌دهد به آن دسترسی داشته باشند و در آن فعالیت کنند.

در این فضا فرصت آن وجود دارد که برخوردهای از پیش تدوین نشده به‌وقوع بپیوندند و افراد در یک محیط اجتماعی جدید با هم اختلاط کنند. بنابراین شرط اساسی برای این‌که یک فضای عمومی، فضای شهری باشد برقراری تعاملات اجتماعی در آن است. طبق آنچه بیان شد فضای شهری مصنوعی است سازمان یافته، آراسته و واجد نظم به‌صورت بستری برای فعالیت‌ها و رفتارهای انسانی. انسان جزئی از این فضا است و با ارزش‌ها و هنجارهای خود به این فضا معنی و مفهوم می‌بخشد.

توسعه سریع تکنولوژی و تولید کارخانه‌ای، سیمای شهرها را در نیمه اول قرن بیستم به‌کلی دگرگون کرد. جمعیت شهرها افزون و افزون‌تر شد و در پی آن مدرنیسم نیز در پاسخ به مسائل زمان، گذشته را به‌کلی نادیده گرفت.

 کج‌روی در بهره گرفتن از دستاوردهای تکنولوژیک که با هجوم اتومبیل و ایجاد ساختمان‌های بلند سیمای شهرها را به‌کلی دگرگون کرده و در لابه‌لای بتن و آهن بر غفلت انسان افزوده، آزردگی‌های روانی گوناگونی را در پی داشته است. اگر در گذشته فضا عامل شکل دهنده بود از این پس این ساختمان‌ها و توده‌ها هستند که فضا را تعریف می‌کنند و در آن استقرار یافته‌اند.

 پاسخ به پرسشی اساسی

 چگونه می‌توان با بهره‌مندی از مواهب تکنولوژی در فضایی انسانی زیست؟ این اساسی‌ترین سؤالی است که نام‌آوران طراحی شهری و معماری، نزدیک به نیم قرن است به دنبال پاسخ آن هستند و تقریباً همه متفق‌القولند که باید معیارها و قواعد شکل دهنده فضاهای گذشته را شناخت و از آن‌ها درس گرفت. فضای شهری قدیمی بهترین آزمایشگاه فراگیری و ادراک است.

 بهترین راه ادراک فضای شهری نگاه دقیق به تجربه طراحی فضا در طول تاریخ است. ادموند بیکن از نام‌آوران طراحی شهری عقیده دارد جوهر مطالعه و بررسی آثار با ارزش معماری و شهرسازی همان خصوصیت فضایی است و تا زمانی که ادراک نشود سرگردانی در طراحی فضاهای شهری و معماری ادامه دارد؛ چرا که خصوصیت فضایی در واقع جوهر روابط فرهنگی، اجتماعی و فعالیت‌های شهروندان است.

هدف از مطالعه فضای شهر، بحث در خصوص صورت خاکی، دنیوی و مادی توده و فضای ساختمانی در کل ساختار شهر است. معمولاً در تاریخ هنر هر دوره‌ای، تدریجاً بر پایه تلفیقی از عناصر شکلی و عملکردی دوره‌های گذشته استوار می‌شود. لذا نادیده گرفتن تاریخ تحلیلی معماری و شهرسازی به طراحی سبک‌سرانه برای زمان حال می‌انجامد و چنین حالی برای ساختن آینده نیز حرفی نخواهد داشت.

به بیانی روشن‌تر فضا، مکانی است در همه ادوار، استوار بر گذشته‌ای وزین، حالی زنده و انعطاف‌پذیر برای آینده. بنابراین امروز هم باید از فضاهای گذشته استفاده کرد و اگر جوابگو نیست، بتوان با مهارت و استادی فضاهایی نیز بدان افزود، همان‌طور که تاریخ تکوین فضا این امر را به‌خوبی نشان می‌دهد.

بحث تاریخی موضوع جفت‌وجور شدن کهنه و نو را پیش می‌کشد و باید گفت که این امر شدنی است. از آنجا که شهر، زنده و پویا بوده و نیازهای آن نو به نو می‌شود، برنامه‌ریزی منجمد و ایستا در سازندگی فضای شهری راهی ندارد و همیاری متخصصینی را از قبیل شهرساز، معمار، گرافیست محیطی، مجسمه‌ساز، نقاش، جامعه‌شناس، روان‌شناس و ... که هوشمندی لازم را برای برنامه‌ریزی قابل انعطاف و همچنین گسترش‌پذیر دارند، طلب می‌کند.

 زیگفرید گیدئون از محققین شهرسازی و معماری و نویسنده کتاب فضا، زمان و معماری نیز در ارتباط با شهر می‌گوید: «شهر یک پدیده آنی و گذرا نیست، بلکه حاصل و نتیجه فرهنگ‌های مختلف در اعصار گوناگون است.

شهر را تنها بر این اساس که از زمان صنعتی شدن تاکنون از آن سوءاستفاده شده و یا چون ساخت آن در اثر ورود یک ابداع تکنیکی که همان ماشین باشد تغییر یافته، نمی‌توان به نابودی و انقراض محکوم کرد. به این مسئله می‌بایست با دیدی وسیع‌تر نگریست و سؤالات دیگری را مطرح کرد.»

کد خبر 16263

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز