با پایان تولید قلادههای طلا خزاعی دبیری سیامین جشنواره فیلم فجر را قبول کرد و با این کار فیلم ابوالقاسم طالبی از گردونه رقابت خارج شد و خارج از مسابقه به نمایش درآمد. قلادههای طلا که بهعنوان سیاسیترین فیلم تاریخ سینمای ایران مطرح شده است، به واسطه تصویری که از وقایع پیش و پس از انتخابات سال88 به دست میدهد و همچنین زاویه دید فیلمساز به ماجرا، مهمترین فیلم اکران سال91 است؛ فیلمی که آمارها از فروش بالایش حکایت دارند و با ادامه این روند شاید قلادههای طلا پرفروشترین فیلم سینمای ایران در سال91 نیز بشود. در گفتوگویی که پیشرو دارید خزاعی نکاتی را در مورد قلادههای طلا مطرح کرده که در نوع خود خواندنی و جالب توجه است.
- با توجه به اینکه قلادههای طلا به نسبت سایر فیلمهای سینمایی صحنههای خیابانی زیاد دارد و لازمه این کار کنترل خیابان و هماهنگیهای متعدد است، هنگام ساخت با مشکل روبهرو نشدید؟
قلادههای طلا در مجموع پروداکشن خیلی سنگینی داشت. یک قصه معاصر بود که یک سال پیش اتفاق افتاد و همه مردم هم از نزدیک با آن آشنا بودند و از نزدیک آن را لمس کرده بودند، به همین دلیل اگر نمیتوانستیم این صحنهها را حقیقی دربیاوریم و فضاسازیها درست جلوهگری نمیکرد، مخاطب آن را نمیپذیرفت. از سوی دیگر باید داستانی را فضاسازی میکردیم که در مکانهای خودش فیلمبرداری میشد؛ آن هم با تعداد زیادی هنرور. ما مجبور بودیم برای کار خیابانها را ببندیم تا مثلا یک گروه خاص را برای راهپیمایی بیاوریم، که خودش کار سختی بود زیرا باید با جاهای متعددی هماهنگ میکردیم تا مجوز این کار را به ما بدهند و در کنارش باید مواظب میبودیم اتفاق سیاسیای هم نیفتد؛ یعنی به خاطر حساسیتهایی که وجود داشت از این کار بهره برداری خاصی نشود یا اینکه دوباره موج خاصی شکل نگیرد که فکر کند در فضای خیابانی اتفاقی در حال رخ دادن است. در کنار این سختیها، فضایی هم که در اثر پیشداوریها درخصوص فیلم بهوجود آمده بود کار را مشکل میکرد؛ نظریاتی که بعد از ساخته شدن قلادههای طلا تغییر کرد.
- دلیل اینکه سفارت انگلیس ویزا نداد چه بود و اصلا چرا ترکیه را به جای انگلیس انتخاب کردید؟
در آن زمان انگلیس در شرایطی بود که به هیچ کس ویزا نمیداد. البته من از قبل به آقای طالبی گفته بودم که خیلی خوش بین نیستم بتوانیم در این کشور کار کنیم بهدلیل اینکه هم قصه علیه آنها بود و هم اینکه در شرایط سیاسی که وجود داشت آنها اجازه چنین کاری را به ما نمیدادند، بنابراین کشورهای اطراف را بررسی کردیم که کدام به فضای داستان ما نزدیکتر است و در جمعبندی لوکیشنی که داشتیم به ترکیه رسیدیم؛ در کنار اینکه مجبور شدیم تغییراتی هم در فیلمنامه بهوجود بیاوریم.
- در انتخاب عوامل با مشکل روبهرو نشدید؟
در بخش عوامل فنی مشکلی نداشتیم اما به خاطر فضاسازیهایی که شده بود در انتخاب بازیگر کمی با مشکل روبهرو بودیم. بودند افرادی که با تماس تلفنی یا اساماس به بازیگران دیگر میگفتند در این فیلم حضور پیدا نکنند و جالب بود که برخی از آنها میآمدند و اساماسهایشان را به ما نشان میدادند. بهنظرم این کارها بیاخلاقی بود. البته هرکدام از بازیگران که آمدند و فیلمنامه را خواندند، پسندیدند بهدلیل اینکه متوجه میشدند قصه این فیلم جریانی نیست که گفته میشود. قلادههای طلا یک فیلم متعادل با یک نگاه منصفانه است که از یک منظر جدید به وقایع انتخابات نگاه میکند. روزی که ما این فیلم را ساختیم قرار نبود همه با ما موافق باشند. تضارب اندیشه از ابتدای خلقت وجود داشته و در این تضارب است که شکوفایی بهوجود میآید. ما سعی داشتیم نگاه منصفانه و متعادل داشته باشیم و چارچوب نظام برایمان مهم بود.
- کسانی که امروز در فیلم میبینیم انتخابهای اول شما بودند؟
نه. به این دلیل که برخی از کسانی که انتخاب کردیم سرکارهای دیگری بودند، بعضیها هم با برنامهریزیای که ما داشتیم فرصت نمیکردند که سر این کار حاضر شوند. اما آنهایی که با شرایط ما هماهنگ بودند، همگی حاضر شدند. خانم مریلا زارعی تنها کسی بود که ابتدا با ما قرارداد بست اما بعد عنوان کرد بهدلیل اینکه مشغول کار آقای عطاران است به این کار نمیرسد.
- فکر میکنید اگر قلادههای طلا در بخش مسابقه میبود در چه رشتههایی میتوانست سیمرغ بگیرد؟
نسبت به فیلمهایی که در جشنواره دیدم قطعا قلادههای طلا جزو فیلمهای برگزیده جشنواره امسال میشد، نه بهدلیل سیاسی بودنش، بهدلیل اینکه فیلم خوشساختی است. من در خیلی از رشتهها مثل بازیگری، کارگردانی، جلوههای ویژه و... قلادههای طلا را کاندیدا میبینم.
- اتفاقی که برای «گشت ارشاد» و «خصوصی» افتاد چه تاثیری بر فروش فیلم شما داشت؟
در ایام عید ما فضای گرمی در اکران داشتیم. گشت ارشاد در هفته اول فروش بیشتری از ما داشت، خصوصا در بالای شهر اما در جنوب شهر و شهرستانها فروش ما بالاتر بود. به مرور، فروش ما هم در سینماهای بالای شهر مثل آزادی همپای گشت ارشاد شد؛ البته تا قبل از حاشیههایی که برای آن دو فیلم بهوجود آمد. بعد از این اتفاق انگار مردم نسبت به سینما دلسرد شدند. اگر به فیلمهای دیگری هم که امروز اکران میشود نگاه کنید میبینید با اینکه آثار خوبی هستند اما فروش چشمگیری ندارند. این شکل برخورد شکل صحیحی نیست بهدلیل اینکه امنیت اکران کاملا از بین میرود و شما احساس میکنید هر فیلمی را برای اکران بیاورید عدهای میتوانند آن را از پرده سینما پایین بکشند. من بهنظر آن دوستان هم احترام میگذارم؛ اینکه چیزهایی در این فیلمها میبینند که شاید از نظر آنها اخلاقی نباشد اما میتوانستند تیمی را تشکیل دهند و با وزرات ارشاد صحبت کنند تا درمجموع به یک جمعبندی برسند و با خود فیلمسازان هم گفتوگو کنند. ضررهای مادی و روحیای که به این دو کارگردان رسیده، ضرر کمی نیست. بله. این واقعیت وجود دارد که اگر فیلمی بد باشد اثرات مخربی بر جامعه میگذارد اما حرف من این است که میشد این مشکلات را با بحث و تبادلنظر حل کرد.
- آماری از فروش فیلم تا به امروز دارید؟
فروش فیلم تا به حال بالای 2/5 میلیارد بوده که اگر آن اتفاق نمیافتاد بالای 4 میلیارد فروش داشت.
- با توجه به برخی حرفهایی که عنوان شد این استنباط بهوجود آمد که قرار است قلادههای طلا 2 نیز ساخته شود.
نه. واقعیت این است که بحثی مطرح بود و از ما میپرسیدند که جریانات بعدی انتخابات کجاست؟ چرا وقایع عاشورا یا 9دی را نشان ندادید و... که در پاسخ به آنها گفتیم قصه ما تا پایان 15-10شهریورماه است؛ یعنی پرونده قلادههای طلا در این تاریخ بسته شده و از این به بعدش یک پرونده دیگر است و میتواند قلادههای طلا2 باشد. اینکه ما در حال حاضر تصمیم به ساخت فیلم دیگری داشته باشیم، قطعا چنین چیزی نیست؛ شاید بعدها شرایطی بهوجود آید که احساس کنیم این اتفاق میتواند بیفتد اما در حال حاضر چنین تصمیمی نداریم.