این یادگارنویسان! هرچه را که دمدستشان است، از هنرنمایی خود بینصیب نمیگذارند؛ از صندلیهای اتوبوس نظیر این عکس گرفته تا نیمکتهای پارک و دیوارهای شهر و... اما بهنظر شما اگر از شهروندانی که مشاهدهگر و البته تحملکننده هر روزه این یادگاریهای اجباری هستند، بپرسیم که چه لذتی از آنها میبرند، چه جوابی خواهند داشت؟
معمولا وقتی چیزی را بهعنوان یادگاری به دیگران میدهیم، ضمن نگه داشتن خاطره و یاد خود در ذهن آنها، میخواهیم بر شادی و لذت آنها نیز بیفزاییم. خوب با این حساب روشن میشود که این یادگارنویسان! نه تنها در فکر دیگران نیستند بلکه چه بسا موجبات چشمآزاری و ناراحتی و خشم همشهریان خود را فراهم میسازند. اما توصیه ما به این قبیل افراد این است که هنرشان! را تنها برای خود نگه دارند و از همین امروز پیرو مکتب جدیدی در هنر با عنوان «هنر برای خود» شوند، شاید به این طریق نامی از خود به یادگار بگذارند!