هر دوی این همایشهای مردمی شعر، در رثای حضرت امام حسین علیهالسلام بر پا میشوند و هر دوی آنها تفاوت فاحشی با سایر کنگرهها، جشنوارهها و شب شعرهای کشور دارند و آن استقبال فوقالعاده مردم است.
بیست و یک سال پیش، احد دهبزرگی و خسروآقایاری به حاج حسین فرهنگ، رئیس چاپخانه فرهنگ شیراز پیشنهاد دادند که برای یک گردهمایی سراسری شعر تحت عنوان شب شعر عاشورا بانی شود، آن شادروان نیز پذیرفت و پرچم «شبهای شعر عاشورا» بالا رفت.
پس از وفات آن مرحوم که از ارادتمندان حضرت سیدالشهدا علیهالسلام بود و پیش از مرگ نیز ثلث مالش را وقف امام حسین علیهالسلام کرد، پسرش حاج عبدالحسین فرهنگ این سنت را ادامه داد و امسال شبهای شعر عاشورا وارد سومین دهه حیاتش شد.
یک مقایسه ساده
برای کنگرهای مثل کنگره شعر دفاع مقدس نهادها و ارگانهای رسمی جمهوری اسلامی هر سال دهها میلیون تومان هزینه میکنند و با کلی تبلیغات رسانهای پوشش داده میشود و اتفاقاً در استانهای مرزی مثل ایلام، کرمانشاه و... برگزار میشود، اما مخاطب تمام جلسات همان شاعرانی هستند که به کنگره دعوت شدهاند و مردم ایلام، کرمانشاه و... که اتفاقاً مخاطبان اصلی چنین کنگرهای هستند، چندان استقبالی از آن نشان نمیدهند.
این در حالی است که کنگره شعر دفاع مقدس قابلیتدارترین گردهمایی شعر برای استقبال مردم است؛ هم موضوعش مردمی است و هم به تأیید حکومت میرسد، هم جوایز ارزندهای دارد، هم تبلیغات مفصلی برایش انجام میشود وگرنه حساب سایر جلسات شعر که از پیش معلوم است.
اما برای این 2 کنگره مردمی کمترین تبلیغات انجام میشود و این قدر مخاطب دارد؟ در شیراز شبهای شعر عاشورا با استقبال شدید مردم همراه است. هفته گذشته تالار حافظ شیراز که حدود 800 نفر گنجایش دارد، پر از جمعیت بود و سکوت حاکم بر 4 ساعت شعر خوانی (بدون هیچ برنامه جنبی) را گهگاه صدای گریه مردم میشکست. از بحران مخاطب در شعر معاصر زیاد گفتهایم و شنیدهایم.
بد نیست که تجربه برگزاری چنین همایشهایی با دقت بیشتری بررسی شود. این که مردم چه موضوعاتی برایشان مهم است و این که صرف تبلیغات نمیتواند مخاطب مردمی برای شعر درست کند حتی اگر شعر دفاع مقدس باشد و این که شعر مذهبی، شاعر مذهبی میطلبد و شاعر مذهبی بیش و پیش از هر چیزی به نیت پاکش سنجیده میشود.
تعریف مناسک و رسالت شعر
دکتر غلامرضا کافی، مجری شبهای شعر عاشورا آن را «عزاداری فرهیخته» اباعبدالله- علیهالسلام- عنوان کرد. هر سال یکی از قهرمانان واقعه عاشورا موضوع اقتراح این همایش است که در اختتامیه سال قبل اعلام میشود و کسانی چون دکتر محمدرضا سنگری، حجتالاسلام والمسلمین دکتر حشمتالله قنبری همدانی، حجتالاسلام والمسلمین استاد سید مجتبی حسینی و دیگران، شاعران را در جریان روایتهای صحیح مقاتل از شخصیت مورد اقتراح میگذارند و حتی ظرایف و ریزهکاریهای زیباشناختی خاصی را که خود در پژوهشهایشان درباره موضوع اقتراح یافتهاند، پیش چشم شاعران قرار میدهند.
امسال موضوع اقتراح، عون و محمد علیهماالسلام دو فرزند رشید حضرت زینب کبری سلامالله علیها بودند و برای سال بعد، نماز ظهر عاشورای امام حسین و دو فدایی آن نماز به اقتراح نهاده شده است.
در کنار شعرخوانیها اجرای آوازی شعرها با صدای پیرغلامان اباعبدالله کسانی چون محمود اکبرزاده، سیدرضا مؤید، حاجرضا انصاریان و...که وارث عزاداری سنتی ما هستند، لرزه بر اندام میافکند.
برخی از شعرها بلافاصله پس از اجرا در همین شب شعر، به اجرای آوازی رسید، مثل شعر امیر مرزبان که خود شعر به تنهایی جمعیت حاضر در تالار حافظ را به هم ریخت و بلافاصله در همان شب توسط حاجرضا انصاریان اجرا شد. شب آخر، اتفاق غیرمنتظرهای افتاد.
احد دهبزرگی با پارچهای سبز به روی صحنه آمد؛ پارچه سبز را باز کرد؛ پرچم سرخ گنبد حسینی که هر سال در آغاز محرم با پرچمی دیگر عوض میشود مجلس را به هم ریخت.
روز آخر که مراسم جمع و جورتر بود و حالت خصوصی داشت، در منزل مرحوم حاج عبدالحسین فرهنگ برگزار شد. دکتر سنگری مقتل خواند و موضوع سال بعد را معرفی کرد. عزاداری برپا شد و همه اهل مجلس، شاعران، فرهیختگان و روشنفکران حاضر در جلسه سینه زدند، از دکتر سنگری گرفته تا مجتبی رحماندوست با آن دست بریدهاش که در جبههها جا مانده است و...
این مراسم روز آخر، در شبهای شعر عاشورا، سنتی دارد که منحصر به خود این «هیأت شاعرانه امام حسین» است: «تربت نوشان»، «شبهای شعر عاشورا» در ظهر روز سوم تمام میشود، شاید به خاطر آن که ظهر روز دهم را تداعی کند و پس از پایان مقتلخوانی و سینهزنی و در واقع پایان همایش، شربتی که تربت امام حسین را در آن حل کردهاند نوشانده میشود:
ساقیا برخیز و در ده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را...