به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، بهمن دری در گفت وگویی بلند ضمن اشاره به ویژگیهای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و در پاسخ به دلیل تعلیق نشر چشمه گفت: در ارتباط با چشمه ما حداکثر لطف و همکاری را انجام دادیم تا این نشر به مشکلی بر نخورد ولی متاسفانه خودشان اصرار داشتند کار به اینجا برسد. از نظر حقوقی وضعیت نشر چشمه به گونهای است که مدیر کل حقوقی وزارت ارشاد به بنده میگوید این نشر باید 2 سال پیش بسته میشد و مسوولیت را بر عهده خود ما گذاشت و گفت هیچ مسوولیتی در این زمینه بر عهده نمیگیرد.
او ادامه داد: میخواهم بگویم ما همه تلاشمان را کردیم ولی متاسفانه خود دوستان روندی را در پیش گرفتند که به تعلیق و سپس تعطیلی کامل و لغو امتیاز انجامید. من میخواهم خیلی شفاف در این رابطه صحبت کنم و یکی دو چشمه از کارهای نشر کار چشمه را برای اولین بار بگویم که باعث میشود بسیاری از کسانی که از این نشر حمایت کردند به نوعی توبه کنند.
وی همچنین گفت: ببینید اول این که ما همه تلاشمان را در ارتباط با این نشر انجام دادیم. مثلا دستور دادم کل کارهایی که از این انتشارات غیرقابل انتشار تشخیص داده شده بود توسط کارشناسان دیگری هم بررسی شود تا ببینیم آیا مشکل همین است که دیدیم نه واقعا این گونه نبود. توجه داشته باشید زمانی شما کتابی ارائه میکنید و غیر قابل انتشار تشخیص داده میشود و مساله خاصی نیست ولی زمانی که این غیرقابل انتشارها تعدادشان زیاد میشود و حجم اصلی کار ناشر را دربر میگیرد آن هنگام نشاندهنده نوعی کجروی و ترویج تفکری خاص و مضر و غلط است.
معاون فرهنگی وزارت ارشاد خاطرنشان کرد: باز هم ما گفتیم یک فرصت بدهیم که اصلاح کنند شاید با درایت لازم بتوانند مسیر خودشان را اصلاح کنند اما متاسفانه کار به اینجا رسید که این انتشارات کتابی عرضه کرد که سراسر ضد قیام کربلا و ضد امام حسین(ع) بود. تعرض به امام حسین که همه ایران 10 روز محرم برای او سیاه میپوشند و سوگواری میکنند دیگر قابل گذشت نبود. آقای کیائیان مدیر نشر به دفتر من آمد و گفت والله من این کتاب را نخواندم! خب برادر من ما به شما پروانه نشر دادهایم که شما کتابها را بخوانید. مگر میشود من یکی را بکشم بگویم من نفهمیدم. متوجه نشدم؟!
وی ادامه داد: یکی دیگر از تخلفهای نشر چشمه این بود کتابی را برای مجوز ارائه میداد و بعد همان کتاب را دوباره از مسیر انتشاراتی دیگر با همان شکل و شمایل عرضه میکرد. بعد که پیگیری میکنیم و دلیلش را میپرسیم میگویند مشکل از مولف بوده است و بعد که میگوییم خب بروید قراردادهایتان را بیاورید میگویند صحبت شفاهی بوده و... به هر حال مشکلات این ناشر بیش از این چیزی است که مردم و اهل قلم میدانند و متاسفانه جو رسانهای کاذب هم ایجاد میشود و ناشر هم به هر حال بدش نمیآید یک جور مطرح شود.
دری در خاتمه گفت: در یک جمله بگویم که این نشر براساس رای هیات رسیدگی به تخلفات که از خود اعضای صنف و اتحادیه هم در آن حضور دارند پروانه نشرش لغو شده است و تنها لغو هم نیست و بلافاصله پروندهاش برای رسیدگی به مرجع قضایی ارسال میشود. البته این که میگویم لغو به این مفهوم نیست که فروشگاه و محلاش را پلمب کنند بلکه میتواند به حالت کتابخانهای و کتابفروشی به فعالیتاش ادامه دهد ولی کتاب تازهای نمیتواند برای انتشار عرضه کند.
پاسخ مدیر نشر چشمه به اظهارات معاون فرهنگی وزیر ارشاد
دو روز بعد از انتشار این سخنان، حسن کیاییان مدیر نشرچمشه و رئیس سابق اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران پاسخی به این سخنان داد که از نظر شما گرامیان میگذرد.
1. از زمان ابلاغ شفاهی تعلیق این انتشارات (18/10/90) تاکنون دوبار موفق به دیدار جناب آقای دری شدم که در گفتوگوی نخست (28/11/90) ضمن شنیدن توضیحات ایشان دربارهی دلایل تعلیق نشرچشمه، مواردی از مشکلات فرا راه ناشران را در ارتباط با ممیزی به اطلاع ایشان رساندم که اهم آن این بود که اصلیترین مشکل ممیزی جاری و ساری در آن وزارتخانه ساختاری است و درصدی هم معلول تفاوتی است که در بضاعت ادبی بررسان محترم وجود دارد. بنابراین چه بسیارند کتابهایی که به مشکل ممیزی برخوردند، ولی چنانچه با نگاهی دیگر یا توسط بررسی دیگری خوانده میشد، اجازه انتشار مییافت.
جانکلام در آن گفتوگو این بود و مثالهایی را هم در اثبات درستی سخنم آوردم. از جمله کتاب مورد بحث ایشان در آن گفتوگو، این کتاب نمایشنامه است از آقای محمد رحمانیان کارگردان صاحبنام تئاتر ما با نام روز حسین که به قیام حضرت امام حسین و جنایاتی که لشگریان یزید نسبت به ایشان و خاندانشان مرتکب شدهاند، پرداخته است. این اثر سومین نمایشنامه از سهگانهای بود که دو بخش اول و دوم آن به نامهای پل و اسبها پیشتر روی صحنه آمده و در برخی از جشنوارههای مذهبی برندهی جوایزی نیز شده بودند. طرح اولیهی این نمایشنامه توسط مسئولان بخش تئاتر تأیید شده بود و دستنوشتهی آن در سال 1389 جهت انتشار همزمان با اجرای نمایشنامه به این انتشاراتی سپرده شد که حروفچینی و جهت بررسی تحویل اداره کتاب وزارت ارشاد گردید. این نمایشنامه در زمان اجرا به مشکل برخورد و مؤلف پس از قطع امید از روی صحنه بردن آن از نشر چشمه خواست تا از انتشار آن انصراف دهد و این انتشاراتی هم در همان زمان طی نامهای به ادارهی کتاب خواستار عودت اثر به ناشر گردید و به این ترتیب پروندهی کتاب بسته شد.
در آن مقطع عدم اجرای نمایشنامه با اظهارنظرات گوناگونی مواجه شد و برخی از کارشناسان این اثر را یکی از مهمترین آثار درام در ادبیات معاصر نامیدند و از جناب آقای دکتر حسینی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهان رفع مشکل آن شدند. جناب آقای دکتر حسینی در همان تاریخ در گفتوگویی که هنوز بر روی سایتهای مختلف وجود دارد دربارهی این اثر اظهارنظر کردند که: «نمایشنامه مشکلاتی داشت که هنرمند حاضر نشد اصلاحات لازم را انجام دهد و بنابراین طبیعی است که این نمایش اجازهی به صحنه رفتن پیدا نکند.» ملاحظه میکنید که جناب آقای دکتر حسینی معتقد بودند این نمایشنامه مشکلاتی دارد و کل آن را مردود ندانستند.
2. احتمالاً به دلیل زمان زیادی که از جلسهی اینجانب با جناب آقای دری گذشته جزئیات گفتوگو را به یاد ندارند. بنده در زمان ملاقات با ایشان این اثر را خوانده بودم و حتی فرازی از کتاب را به عنوان بخشی از پیام آن برای ایشان بازگو نمودم(که امیدوارم با این توضیح آن را به یاد آورده باشند). فراز بیان شده از کتاب (نقل به مفهوم) این بود که چند روز پس از فاجعهی عاشورا پیکی به حضور امالبنین میرسد تا خبر شهادت فرزندانشان را به ایشان بدهد. ابتدا میگوید فرزند کوچکت شهید شده است. امالبنین در پاسخ میگوید حسینم چه شد؟ پیک همچنان از شهادت سومین و دومین و سرآخر فرزند ارشد بانو، حضرت ابوالفضل، خبر میدهد و هربار از این مادر داغدار پاسخ میشنود که: حسینم چه شد؟ چه کسی میتواند این قسمتهای کتاب را بخواند و متأثر نشود؟ و به معاون محترم فرهنگی عرض کردم که وقتی نویسندهای در چند سطر با این زیبایی و تأثیرگذاری سخن از حقانیت، مظلومیت و نیز محبوبیت حضرت اباعبدالله میراند، مشخص است که سمت و سوی کتاب چیست و پیام اصلی کتاب کدام است. باقی مطالب شاخوبرگ آن است و حتی چنانچه بررسان محترم شما با جمله یا جملاتی از این اثر مشکل داشته باشند زیبندهتر آن بود که نسبت به جرح و تعدیل این جملات اقدام میشد.
3. در شهر زادگاهم در ایام عزاداری محرم دیدهام حتی کسانی را که از اقلیتهای دینی بودهاند و جهت همراهی با عزاداران حسینی لباس سیاه میپوشیدند. آن وقت چهطور ممکن است ناشری که درصدد انتشار کتابی دربارهی روز عاشوراست، هدف دیگری به غیر از پیام اصلی کتاب، که در بالا آمده است، داشته باشد؟ همانطوری که گفتم سوءتفاهم پیشآمده بیشتر ناشی از عدم دریافت پیام اثر بود. که در قالب نمایشنامه ارائه شده و شاید این قالب ادبی را کسانی نمیپسندیدند. هر چند که این شیوه در رساندن پیام نهضت حسینی بین جوانان کشور ما طرفداران بیشتری داشته باشد.
4. جناب آقای دری در گفتوگوی خود دربارهی تخلف دیگر نشر چشمه گفتهاند که کتاب غیرمجاز شدهای را به نام ناشر دیگری ارائه دادهایم. شاید ایشان اطلاع ندارند که وقتی کتابی غیرمجاز اعلام میشود از نظر ناشران با سابقهای که مایل به فعالیت در چهارچوب قوانین هستند، مسئلهی انتشار آن منتفی میشود. در این صورت مؤلف یا مؤلفانی هستند که بخواهند اثر خود را از ناشر پس بگیرند. در این صورت اختیار این آثار با صاحبان آنهاست و دیگر ربطی به ناشر قبلی ندارد که صاحب اثر برای دریافت اجازهی آن از طریق ناشر دیگری اقدام کندیا خیر.
5. ایشان گفتهاند که حجم زیادی از کتابهای نشرچشمه غیرمجاز اعلام گردیده است. در حالیکه براساس آمار موجود طی دو سال گذشته کمتر از بیست درصد کتابهای ارائه شده توسط این انتشاراتی جهت بررسی از سوی ادارهی کتاب غیرمجاز اعلام شده است و این با توجه به سختگیریهای بعضاً غیرمتعارفی است که در مورد نشرچشمه در سالهای اخیر اعمال گردیده. میتوانیم نام کتابهایی را ببریم که جهت بررسی از سوی ما به ارشاد ارائه گردیده و چاپ آنها غیرمجاز اعلام شده و ترجمه یا ترجمههای دیگری از آن بدون کوچکترین اصلاحاتی منتشر گردیده است.
6. بیش از پنج ماه از شروع تعلیق این انتشاراتی میگذرد و در حقیقت پاداش سی سال کارکردن در چهارچوب قوانین جاری به نشرچشمه داده شده. ناشری که در این سی سال حتی یک صفحه کتاب بدون مجوز منتشر نکرده است. در این چند ماه کوچکترین مطلبی از سوی این انتشاراتی در رسانهها بیان نشده است. در حالیکه متأسفانه از آنسو مسئولان معاونت فرهنگی که علیالاصول باید بیش از ما دغدغهی آرامش و دوری از سروصدا و جنجال را داشته باشند در گفتوگوهای چند وقت یکبار خود با رسانهها به بیان انواع و اقسام اتهامات دربارهی این انتشاراتی پرداختهاند در حالی که سکوت آگاهانه ما به امید حل مشکل از مجرای قانون و با هدف حفظ آرامش در فضای نشر کشور بوده است.