چنانچه برای مشکلات موجود توسط برنامه ریزان و متولیان اداره شهر، برنامه ریزی صحیحی، طرح ریزی شده باشد، آن شهر برای ساکنین، از امکانات لازم برخوردار خواهد شد.
این شرایط، بستگی مستقیمی به وجود طرح هایی دارد که برای اداره شهر تهیه شده است. دو طرح جامع و تفصیلی در دست تهیه برای شهر تهران، پایه و اساس اجرای اصولی برنامه ها و کنترل و اداره مناسب شهر، در آینده خواهد بود.
هر چه این دو طرح، کارآمدتر و اصولی تر باشد، در آینده شهر تهران تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت. مباحث ترافیکی شهر، آلودگی های صوتی و بصری، بخش ساخت و ساز و تراکم و توسعه شهر و ده ها موضوع مرتبط دیگر، بخش هایی است که حل آن را می توان در آینده انتظار داشت.
در توصیف وضعیت کنونی شهر تهران از لحاظ بصری، جملاتی همچون شهری دارای ساختمان ها و خیابان های خسته کننده و یا شهری که هماهنگی در ساخت و ساز آن وجود ندارد و آثار شاخص معماری در آن کمتر یافت می شود، شهری گسترده و بی ضابطه و همچنین پایتختی بی توجه به فرهنگ و هویت ایرانی، اسلامی از جانب شهروندان بسیار شنیده می شود.
سازمان های مؤثر در طراحی شهری
عمده مدرسین مطرح دانشکده معماری و شهرسازی معروف کشور، کسانی هستند که در خارج از ایران تحصیل کرده اند و بیشتر دروس، موضوعاتی است که در سبک های معماری و شهرسازی دیگر کشورها توسط اساتید به دانشجویان ارایه می گردند. اما در مباحث مربوط به معماری و شهرسازی ایران، به گذراندن چند واحد از طرف دانشجویان که عمدتاً بازدید از بناها و آثار گذشته و یا دروس تاریخ این هنر در گذشته کشورمان می باشد، بسنده می شود.
فارغ التحصیلان رشته شهرسازی، که مسئولین و اداره کنندگان و طراحان آینده شهرها هستند در طول دوران تحصیل، مجموعه ای از اطلاعات را فرا می گیرند که بار اطلاعات خارجی آن، عمدتاً قوی تر از سطح داخلی است.
با توجه به تربیت دانشجویان رشته شهرسازی و به طور مشخص رشته طراحی شهری، چنانچه این سؤال از فارغ التحصیلان این رشته، پرسیده شود که آیا از الگوی شهرسازی ایرانی- اسلامی اطلاعی دارید؟ ممکن است سؤال دیگری مطرح شود که آیا واقعاً الگویی تعریف شده در بخش شهرسازی گذشته و حال کشورمان وجود دارد؟
دومین مجموعه مسئول که بیشتر نقش نظارتی را به عهده دارند، سازمان نظام مهندسی و جامعه مهندسین مشاور ایران و سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور است که وظیفه تائید، رتبه بندی و کنترل عملکردی مهندسین، مشاورین و پیمانکاران را در شهرها و استان های کشور عهده دارند.
توسط این سازمان ها در رشته شهرسازی و زیرمجموعه های طراحی شهری، بافت های فرسوده، سازمان دهی فضایی و... با تدوین ضوابط خاصی، متقاضیان رتبه بندی گردیده و شرکت های مهندسی، طی فعالیت حرفه ای خود، توسط این سه سازمان کنترل و نظارت می شوند.
سومین مجموعه ای که وظیفه تدوین ضوابط، نظارت و کنترل بر ساخت و ساز فعالیت های عمرانی در شهرها را به عهده دارند وزارت مسکن و شهرسازی است که مسئول تهیه طرح های جامع و احداث شهرهای جدید بوده است. از سویی شورای عالی معماری و شهرسازی کشور هم، زیر نظر این وزارتخانه فعالیت می کند و همچنین شهرداری ها که مسئول تهیه و اجرای طرح های تفصیلی بوده و نقش بسیار تعیین کننده ای در ایجاد وضع موجود در شهرها، ایفا کرده اند.
شرایط موجود در شهر تهران و دیگر شهرها (احتمالاً به غیر از شهر اصفهان که این وضعیت قدری متفاوت است) به گونه ای است که به نظر می رسد بخشی از وظایف تعریف نشده این سازمان به مالکین سپرده شده است و سازندگان نیز بنا به سلیقه خود و نظر طراح، نسبت به تکمیل قسمت های بیرونی و نمای ساختمان که مرتبط با مبحث طراحی شهری و در اصل جزو حقوق همگانی و شهروندی است، کاملاً آزادانه عمل می نمایند.
ساختمان ها و فضاهای شهری نامتجانس
مجموعه عوامل مرتبط کارشناسی و فنی، در یک فضای شهری است که با تاکید و کنترل قوی بر اجرای آن، یک محیط شهری مناسب به وجود می آورند. در یک معبر، ساختمان های پیرامون آن، پیاده رو و خیابان اجزای اصلی هستند، که با تدوین ضوابط خاص برای هر قسمت و کنترل و نظارت بر اجرای درست آن، توسط متولیان، مبحث طراحی شهری تعریف و تکمیل می شود و در نهایت، باعث به وجود آوردن فضایی برای ساکنین و شهروندان، به عنوان یک شهر سالم و زیبا و راحت می شود.
ارتفاع کنترل شده تمامی ساختمان ها در یک راسته خیابان، استفاده از مصالح مشخص با جنس و رنگ معین، استاندارد بازشوهای ساختمان، تعیین ارتفاع متناسب طبقات، طراحی متناسب لبه یا خط آسمان این مجموعه ها، توجه به الگوهای فرهنگی و شاخصه های معماری ایرانی- اسلامی در طراحی نما، ورودی ها و ضابطه مند کردن تابلوها و... همه و همه توسط شهرداری ها و صادرکنندگان جواز ساخت، می بایست هدایت و کنترل شود.
موردی که امروزه در شهرهای پیشرفته به دلیل در معرض دید عموم بودن، به عنوان حقوق همگانی (و نه خصوصی مالکان ساختمان ها) کاملاً زیر نظر مسئولین شهری کنترل می شود.
آنچه امروزه در شهر تهران می بینیم عکس این مسأله است، فروش تراکم، ایجاد ساختمان های با ارتفاع متفاوت در یک معبر، استفاده از مصالح متفاوت به سلیقه اشخاص با جنس و رنگ مختلف در نمای ساختمان ها و اکثراً متضاد با یکدیگر، پنجره و ورودی ها با ابعاد و اندازه و اشکال مختلف، مجموعه ای از الگوی نه چندان تعریف شده نتیجه این روش مدیریت است، سبک و شیوه بی قاعده و رها شده ای که ساخت و ساز و اداره و کنترل این بخش برای ساختمان ها، در شهر تهران اعمال می شود.
به دو مورد از فضاهای خاص شهری، در شهر تهران که احداث آن متعلق به دوران گذشته و دیگری مربوط به دوران اخیر است، شاهد مناسبی از این دو نوع شیوه کار و دیدگاه مسئولین و طراحان شهری می باشد، اشاره می گردد.
این دو فضای شهری عبارت است از مجموعه های ایجاد شده در گذشته، محوطه باغ ملی و دیگری مجموعه در دست احداث در اراضی عباس آباد شهر تهران است. مقایسه برج شیشه ای بانک مرکزی، ساختمان روزنامه اطلاعات با ترکیبی از سنگ و شیشه، ساختمان اداره بنادر و کشتیرانی با نمایی از فلز و شیشه و ساختمان کتابخانه ملی که نمای آجری آن فقط گویای استفاده و توجه به گذشته معماری کشور را تداعی می کند و بناهای دیگر در اراضی عباس آباد از یک طرف و ساختمان های وزارت امور خارجه، ساختمان پست، ساختمان اداره آگاهی، ثبت احوال و موزه ایران باستان و... در مجموعه باغ ملی از جانب دیگر، این سؤال را تداعی می کند که کدام شیوه و الگو با روحیات و فرهنگ این مردم منطبق و برای آنان دلنشین تر است.
تضاد و عدم هماهنگی در کدام دو مجموعه، بیشتر مشاهده می شود؟ هر چند نمونه های خوبی همچون ساختمان موزه هنرهای معاصر در پارک لاله و ساختمان میراث فرهنگی در خیابان آزادی هم به صورت پراکنده که توجه به فرهنگ ایرانی در طراحی آنها لحاظ شده در شهر مشاهده می شود.
پیاده رو ها و خیابان ها
برای پیاده روها و خیابان های مجاور ساختمان ها، دو موضوع مناسب سازی و زیباسازی از بخش های دیگر مرتبط با مبحث طراحی شهری است که در این مورد هم، کم کاری و عدم توجه به ضوابط حاکم است و عبور راحت وسایل نقلیه اولویت بیشتری به تردد افراد و ساکنین دارد. آیا پیاده روهای شهر، برای رفت و آمد افراد سالمند، معلول و کودکان مناسب است یا این که افراد سالم هم برای تردد دچار مشکل هستند.
خوشبختانه در این قسمت ضوابط تدوین شده، مربوط به مناسب سازی معابر شهری موجود است، در پیاده رو تازه اجرا شده در ضلع غربی خیابان ولی عصر، حد فاصل انقلاب و طالقانی نیز امکان تردد معلولین با ویلچر از پیاده رو به خیابان و بالعکس در تقاطع خیابان ها وجود ندارد. (در تکمیل پیاده روها امروزه از تجهیزات شهری مناسب همچون نرده های زیبا، آبخوری ها، تلفن عمومی، سطل زباله با فرم ها و جنس مناسب، صندلی و نیمکت، چراغ های روشنایی با پایه های زیبا، فضای سبز ترکیب شده با معبر و استفاده از گل و درخت های متناسب و کف سازی مناسب به لحاظ جنس، رنگ، نقش و فرم با ضوابط و معیارهای شهرسازی و فنی تعریف شده، همراه با ذوق هنری استفاده می شود.)
آنچه در معابر شهر مشاهده می شود یا کمبود این وسایل است، یا استفاده از انواع و اقسام این تجهیزات، که از نظر جنس و کیفیت و فرم و طرح و... در اکثر مواقع بی سلیقگی را شاهد هستیم و حتی ممکن است در پیاده رو یک خیابان چند نوع از یکی از این تجهیزات را مشاهده نمائیم که از زمان های متفاوت باقی مانده است.
چنانچه در احداث پیاده رو از نظر فرم هندسی، رعایت اصول مناسب سازی، استفاده از تجهیزات با کیفیت و زیبا، کف سازی مناسب همراه با فضای سبز مورد نیاز، هماهنگی نمای ساختمان های حاشیه ای و تابلوها و ورودی ها با یکدیگر، همراه با نورپردازی و تأمین روشنایی مناسب و در مورد خیابان، از نظر عبور راحت افراد پیاده، ایستگاه های حمل و نقل عمومی، فضای سبز و رفوژ و روشنایی و رنگ آمیزی و تابلوهای راهنمای شهری (البته منظور از نوعی که برای فروش کالا از تصاویر بزرگ هنرمندان و ورزشکاران استفاده می شود نیست) ترکیب و هماهنگی لازم از نظر فنی و زیبایی صورت گیرد، با اجرای اصولی این مجموعه، مبحث طراحی شهری را تکمیل شده می توان دانست.
مقایسه دو معبر شهری این وضعیت را بهتر مشخص می کند. خیابان های تازه تأسیس در انتهای خیابان سعدی جنوبی حد فاصل خیابان های امیر کبیر و ناصرخسرو و اتوبان نواب با جمعیت ساکن چند ده هزار نفری حاشیه آن و مراکز تجاری، خدماتی بیشمار و مقایسه آنها با معابر تأسیس شده موجود گذشته، یکی بلوار کشاورز در شهر تهران و دیگری خیابان چهار باغ و میدان نقش جهان در اصفهان، البته هر شهروند ساکن در این دو شهر قضاوت و داوری این موضوع را به راحتی و صراحت بیان می کند و نیازی به توضیح و تفسیر نیست که کدام یک از این دو نوع شیوه ساخت (با دیدگاه های متفاوت) قابلیت پذیرش بهتری خواهد داشت.
سازندگان این دو شیوه، کدام عالم تر و مطلع تر نسبت به نیاز شهروندان و فرهنگ این سرزمین بوده اند. در کدامیک تردد سواره یا پیاده، و نیاز استفاده کنندگان برای خرید و تفریح و عبور و مرور، به راحتی صورت می گیرد. در ساختمان های حاشیه اتوبان نواب که توسط پنج شرکت مشاور طراحی شده و بخش عمده آن نیز تاکنون اجرا شده است، چه جنبه هایی از الگوهای معماری این کشور را می توان در مهم ترین معبر تازه تاسیس مشاهده و احساس کرد؟
حتی در طرح پیش بینی شده مربوط به بخشی از ساختمان های این معبر شهری که توسط معمار جایزه گرفته، طراحی شده است، در صورت تکمیل، بلوک هایی شبیه به آنچه در شهرک مسکونی اکباتان تهران احداث شده را در حاشیه خیابان، شاهد خواهیم بود.
آیا تردد شهروندان پیاده در حاشیه این معبر ایمن و راحت است و آیا به راستی این معبر، اتوبان است یا خیابان؟ دلیل این وضعیت را در کدام از سه بخش ذکر شده در ابتدای این مطلب می بایست جست وجو کرد.
در شرایط کنونی که طرح جامع و تفصیلی تهران در دست تهیه و تکمیل است با توجه به تفکیک رشته های شهرسازی توسط جامعه مشاورین و سازمان برنامه، آیا مشاورین دارای رتبه بندی در رشته طراحی شهری، تهیه این بخش از طرح تفصیلی شهر تهران را عهده دار هستند؟ آیا طرح جامعی برای مناسب سازی و زیباسازی معابر شهر تهران ،موجود و یا در دست تهیه است؟
پاسخ و رسیدگی و پیگیری به این موارد کلید حل مشکل این بخش در شهر تهران و دیگر شهرهای کشورمان است و در نهایت با پرسشی اساسی روبه رو خواهیم بود «نمی خواهیم یا نمی توانیم».