تهران هم با ارگ قدیمیاش که دربرگیرنده مجموعهای از میراثهای فرهنگی و معماری عصر قاجار بود، میتوانست یک کهنه شهر داشته باشد. اما ارگ را که با هزارتوی زیبا و شگفتانگیزش پس از برافتادن سلسله قاجار هنوز برپا بود، خراب کردند تا عمارت کنونی دادگستری و ساختمان وزارت دارایی را بهجای آن بسازند.
پیشتر از این واقعه، ظلالسلطان شاهزاده معروف قاجار و حاکم اصفهان زیباترین نگارههای معماری به یادگار مانده از عهد صفویه را گچاندود کرد و به دستور او در برخی چهرهنگارهها، چشمها را کور کردند!
در آن روزگار با آثار و ابنیه باقیمانده از دوره کریمخان زند هم کم و بیش چنین رفتارهایی شد.
پس از جنگ جهانی دوم و حوادث و پیامدهای آن در تهران با سودای مدرنسازی، بخشهایی از معماری قدیمی و پیشینه تاریخی این شهر در معرض تخریب قرار گرفت.
از جمله، یکی از آرشیتکتهای معروف و تحصیلکرده فرانسه، منظومه هشت ضلعی زیبا و کمنظیر میدان حسنآباد تهران را برای ساختن عمارت بانک ملی از ریخت انداخت و امروزه با وجود بازسازی میدان و ترمیم گنبدهای بر شرقی، هنوز حسنآباد، حال و هوای معماری پیشین را بازنیافته است.
در سالهای اخیر هم بسیاری از بناهای تاریخی تهران، مغلوب امواج پایانناپذیر سودای برج و برجسازی و بساز و بفروشی شده است و اگر تدبیر جدی نشود، این موج، شهر را از هر آنچه که میراث تاریخی و پیشینه معماری آن را تشکیل میدهد، پاک خواهد کرد.
پیشتر در معماری بناهای مذهبی و مساجد و امامزادهها، چنان هوشمندی و ظرافتی بهکار گرفته میشد که این مراکز در دورترین محلههای شهر با شیوه معماری بدیع و چشمنواز همگان را به خود فرامیخواندند، اما بسیاری از بناهای امروز با سازههای خشن فلزی، آن ظرافت و جذابیت را ندارند اما بقعه امامزاده صالح(ع) که نقش پرشکوهش در کتاب خانم «دیولافوا» فرانسوی، هوش از سر میبرد، امروزه در غیاب آن چنار کهنسال و افسانهای به یک بنای مدرن همچون باقی ساختمانهای جدید شهر تبدیل شده است. دستکم در بازسازی این مقبره مهم باید، ساختار معماری پیشین امامزاده حفظ میشد.
تهران شهری است که مدام در حال نو شدن است و برخلاف بسیاری از شهرهای جهان، همواره گذشته تاریخی خود را پاک میکند و کهنه شهر ندارد. اگر طرحهایی که قرار است برای هویت بخشیدن به معماری تهران به اجرا درآید، شاید این دور تسلسل تخریب و نوسازی غیرمتعارف که میراثهای تاریخی را هدف قرار میدهد، به بستر پایداری هدایت شود.