در ایران با چنین نگرشی طی سه دهه گذشته باغ ها، منابع طبیعی، محل بازی کودکان و ورزش جوانان، زیبایی ها و مناظر طبیعی، میراث فرهنگی، پهنه های نسبتا ارزان برای کار و فعالیت (مانند پهنه های صنعتی) و... برای کسب درآمد شهرداری ها برباد رفته اند.
به همین خاطر است که چشم انداز کنونی شهرهای ایران به شدت طبیعت گریز ، پر تزاحم و بعضاً آزارنده است . با همین نگرش، پرداختن به مسائلی چون محیط زیست، فرهنگ و سلامت اجتماعی همچون نبود عقلانیت و سود سوداگران زمین و ساختمان و کسب درآمد از آن ناحیه عین عقلانیت انگاشته شد!
«شیء شدگی» شهر در ایران از آن زمان آغاز شد که پس از پایان جنگ تحمیلی، شهرداریهای کلانشهرها موظف شدند که خودکفا شوند.
اما آنها برای اجرای این فرمان هیچ ابزاری نداشتند (و تقریباًً هنوز هم ندارند).چاره را فروش آن چه که قواعد «طرح های جامع» شهری بدان ارزش بخشیده بود، دیدند.
از آن پس باغ ها که به دلیل عدم اجازه ساخت (بجز برای استفاده مالک) قیمتی پایین تر از کاربری مسکونی داشت بیخ کن گشتند، کاربری های مجاور خیابان های اصلی به ضرر رفت و آمد شهر اجازه تجاری شدن یافتند، قطعات زمین مسکونی در هر کوچه و در کنار معابر باریک مجاز به برج سازی شدند و بدینسان شهر به «شیء» بدل شد.
درواقع، با سوء برداشت و استفاده از اصطلاح «هزینه -فایده» بدون این که هزینه های اجتماعی محاسبه شود، از سود حاصل از ازدیاد تراکم ساختمانی یا تغییر کاربری زمین به مسکونی یا تجاری، این نتیجه به اصطلاح عقلی که فروش شهر برای ساکنان آن فایده دارد، گرفته شد.
در همه عرصه های اجتماعی (اقتصاد، فرهنگ و هنر، ورزش و...) تبعیت از قانون مایه حفظ حقوق شهروندی (مالکیت، امنیت، آزادی و...) دانسته شد، اما درمورد قانون طرح های جامع (که به مثابه قانون به شهرداری ها توسط وزارت مسکن و شهرسازی ابلاغ می شوند) استفاده از واژگان عقلانیت، انعطاف و سیالیت، قواعد تراکم ساختمانی، کاربری زمین و حتی سقف جمعیتی شهرها خلاف عقل و حقوق شهروندی، سنتی، خلاف عدالت و آزادی آیندگان خوانده شد تا شهر «شیء شده» برای کسب درآمد به فروش رود.
به طور مثال، پس از آن که مدتی برج سازان تراکم خریدند و فروش آن متوقف شد، عده ای مدعی عدالت شدند که به مردم ظلم می شود اگر آنها هم اجازه خرید تراکم برای ساخت خانه برای فرزندانشان نیابند. یعنی کوشیدند که مردم را شریک جرم خود سازند تا امکان تداوم بی قانونی وجود داشته باشد: کاری که اخیراً شهرداری شهر دوم ایران کرد و خوشبختانه دیوان عدالت اداری به شکایت سازمان مسکن و شهرسازی استان مربوطه جلوی آن را گرفت.
شهرهای شیء شده ایران را تنها قدرت گیری حوزه عمومی و مشارکت مردم می تواند نجات دهد. درباره این موضوع و این راه باز هم خواهیم نوشت.