پس از مدتها تحمل درد و رنج، قرار شد این بیمار تحت عمل جراحی قرار گیرد، منتها افرادی که قصد انجام این عمل جراحی را داشتند راه سختی در کسب اجازه و زمینهسازی برای انجام عمل را طی کردند و به هرحال با وجود تردیدها و نگرانیها نسبت به تیم اجرایی و نحوه عمل، بیمار به اتاق جراحی سپرده شد.
در ابتدا بهدلیل همکاری و همیاری عوامل دستاندرکار و تزریق قابلتوجه خون به بیمار، عمل خوب پیش رفت اما پس از مدتی کمکم اختلافات بالا گرفت و منابع خون برای تزریق کاهش یافت. بهتدریج این مسئله نمایان شد که قبل از عمل، جوانب و جزئیات کار توسط عوامل اجرایی کاملا دیده نشده بنابراین روند انجام به هم ریخته و علاوه بر پیدا شدن علائمی از بدتر شدن وضعیت بیمار حین جراحی، اختلافات بر سر تداوم کار بین تیم اجرایی و تیمهای ناظر و کارشناس بالاگرفته بهگونهای که تیم اجرایی بارها مجبور شده تصمیمات خود را بهطور ناگهانی عوض کند و از یک موضع به موضع دیگر تغییر مسیر دهد.
این شرایط نه تنها باعث پیشرفت کار جراحی نشده بلکه بیمار را در وضعیتهای سخت قرار داده و حتی چندین بار دچار شوک کرده است. از سویی نه امکان توقف کار وجود دارد نه بازگشت به عقب و نه با این بضاعت علمی و اجرایی میتوان به سرعت عقبماندگیهای صورتگرفته را به راحتی جبران کرد.
آیا با این شرایط بیمار تحت عمل میتواند این جراحی و عوارض آن را تحمل کند؟حکایت اینروزهای اقتصاد ایران نیز تفاوتی با بیمار تحت عمل فوق ندارد. سال 87که زمزمههای اجرای طرح هدفمندی یارانهها در مرحله اجرا بلند شد، کمتر کسی بود که پیشبینی کند اقتصاد بیمار ایران بهزودی به اتاق عمل میرود اما این اتفاق روی داد و جراحی عظیم اقتصادی به اعتقاد مجریان طرح از آذر 89آغاز شد. اگرچه از همان ابتدا تردیدها و نگرانیهایی نسبت به اجرای این طرح توسط مجریان وجود داشت اما به هرحال اعتماد لازم با تدوین قانون مربوط در مجلس ایجاد و کار جراحی عظیم اقتصادی ایران آغاز شد.
اگرچه در ابتدا توزیع یارانه نقدی همزمان با افزایش قیمت برخی کالاها تا حدی کار را به خوبی پیش برد، اما تکیه کامل بر یارانه نقدی بهعنوان عامل تضمینکننده اجرای طرح با افزایش نقدینگی در جامعه و افزایش شدید قیمتها و همچنین کاهش منابع مالی برای یارانه نقدی و دستیازیدن دولت به استقراض از نهادهای مختلف کم کم اجرای طرح را برای دولت سخت کرد و آن را وادار به برخورد بخشی، سلیقهای و حتی غیرقانونی در روند اجرای طرح کرد؛ بهگونهای که به اعتقاد برخی کارشناسان و نهادهای اجرایی عملا طرح هدفمندی از مسیر واقعی خود منحرف شده چراکه هیچ علائم مثبتی به لحاظ عملی و روانی بر اقتصاد ایران نداشته است.
در مقابل مشکلات و عوارض اقتصادی کشور در شکل تشدید گرانیها، کاهش قدرت خرید مردم و تشدید رکود تولید افزایش یافت. این شرایط موجب اتخاذ سیاستهای هیجانی و شوکآور و مقاومت دولت در مقابل تکالیف مجلس و همچنین تغییر سیاست و مواضع دولت شد؛ به گونهای که سرگردانی خود دولت، مردم، نهادهای نظارتی و فعالان اقتصادی را موجب شده است. تصمیم اخیر دولت برای اختصاص 28 هزار تومان واریزی به حساب خانوارها در ایام عید به عنوان یارانه نقدی نان از این زاویه قابل بحث است.
بر اساس قانون با آزاد شدن قیمت نان در سال گذشته قرار نبود دیگر یارانهای به صورت نقدی یا غیرنقدی پرداخت شود. این اتفاق نشان میدهد که دولت از یک برنامه منسجم ، هدفمند و برنامهریزی شده در اجرای طرح هدفمندی برخوردار نیست و باید برای آن چارهای اندیشید.