این عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی که از سالهای دور تاکنون بارها بر ضرورت اجرای این قانون تأکید کرده است، طی این مدت نظرات مؤثری درباره نحوه پیشبرد اهداف قانون هدفمندسازی یارانهها داشته و البته انتقادات جدی هم به نحوه اجرای آن مطرح کرده است. اما جمشید پژویان، رئیس شورای رقابت معتقد است که نباید به خاطر این اشکالات، اجرای فاز دوم قانون هدفمندسازی را بهتعویق بیندازیم. پژویان بر ضرورت حمایت بیشتر از تولیدات تأکید جدی دارد و بر این اعتقاد است که مسئولان باید توجه بیشتری به پرداخت یارانههای غیرنقدی داشته باشند. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
- پیش از اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها و همزمان با بحثهایی که در مجلس و دولت درباره تصویب این قانو ن میشد شما یکی از مدافعان جدی اجرای هرچه سریعتر این قانون بودید. آیا با شرایطی که از نظر تورم و مشکلات تولیدکنندگان بهوجود آمده هنوز هم از اجرای این قانون دفاع میکنید؟
من قطعا و بدون شک هنوز مدافع این قانون هستم اما نکاتی است که باید درنظر بگیریم. فرض کنید یک فرد دارای چند بیماری است، بیماری اصلی در حال مداواست اما بیماریهای دیگر مسیر خودشان را طی میکنند. این ارتباطی به مداوای بیماری اصلی ندارد. در طول سالهای گذشته اقتصاد کشور ما بیماریهای بسیاری داشته است. یکی از پایههای اساسی اصلاح مشکلات اقتصادی کشور ما هدفمندسازی یارانهها یا بهعبارت دیگر اصلاح قیمتهای نسبی است. اما باید درنظر داشته باشیم که این سیاست به تنهایی نمیتواند همه مشکلات را حل کند و حتی برای اینکه موفق باشد لازم است که برخی سیاستهای دیگر همراه با آن به اجرا دربیایند.
- آن زمان که قانون هدفمندسازی یارانهها تصویب شد آیا این سیاستها پیشبینی نشد؟
متأسفانه نه. اگر به گفتهها و نوشتههای من مراجعه کنید خواهید دید همان زمان که بین مجلس و دولت بر سر اینکه شیب افزایش قیمتها چگونه باشد با هم بحث داشتند یا بعضی از مسائل جزئی در رابطه با نحوه دادن یارانه نقدی یا غیرنقدی در کش و قوس بحثهای مسئولان بود، من میگفتم که مهمترین مسئله این است که نقشهراه تهیه شود؛ یعنی مجموعه سیاستهایی که میتواند این سیاست را به موفقیت برساند باید تعیین میشد. چگونگی هدفمندی یارانهها برای بخش مصرف در جای خود و تولید هم در جای خود باید تعریف میشد اما متأسفانه نه در مجلس و نه در دولت به این نکات توجه نشد بلکه قدم اول با نقطهای شروع شد که شاید راهحل آن بیشتر مورد توافق و قابلقبول بود و آن هم یارانه به سبد مصرفی مردم بود. البته در این مورد الحق و الانصاف موفقیتهای زیادی کسب شده است.
- البته این رقم هم به اذعان نمایندگان مجلس بالاتر از رقم کارشناسی پرداخت شده است.
من بهخود مبلغ کاری ندارم. من به اثرات آن توجه میکنم. اطلاعات و آمار نشان میدهد که چگونه هدفمندی یارانهها باعث بهبود توزیع درآمد برای خانوارهای فقیر در شهر، و با شدت بسیار بالاتر در روستا شده است. همچنین در استانهای مرزی مصرف بنزین و گندم کاهش پیدا کرده است که این مقدار کاهش ناشی از کم شدن مصرف مردم در ایران نبوده است بلکه به موجب جلوگیری از قاچاق بوده، در حدی که الان دیگر با واردات بنزین روبهرو نیستیم. درنظر بگیرید اگر با همان شیبی که در واردات بنزین در سه یا چهارسال گذشته داشتیم میخواستیم ادامه بدهیم، الان در شرایط تحریم چه وضعیتی در کشور بهوجود میآمد؟ حتما در پمپبنزینها صفهای طولانی و گاهی هم زد و خوردها را داشتیم و در کوچهها و معابر هم برخی بنزین را با قیمتی معادل هر لیتر حداقل چهارهزارتومان میفروختند.
- درست است. اما اینها همه اثرات مثبتی است که شما به آن اشاره میکنید، در حالیکه این قانون آثار منفی و مخربی هم داشته است. در حال حاضر معضل افزایش تورم و گرانیها، فشار زیادی به مردم وارد میآورد. این مسئله یک مقدار در میزان همراهی مردم برای فاز بعدی اجرای این قانون با شکل فعلی تردید ایجاد میکند.
وقتی که مرحله اول قرار بود به اجرا در بیاید برخی از تورم 60 تا 80درصدی صحبت میکردند اما وقتی این قانون شروع شد نرخ تورم برای حدود بیش از یک سال در حدود 14 تا 15درصد بود. یادمان باشد که متوسط 30 سال گذشته تورم در کشور 20درصد بوده است؛ یعنی در این مدت کمتر از متوسط تورم سالیان گذشته تورم داشتیم.
- پس چه اتفاقی در این مدت افتاد که تورم روند افزایشی بهخود گرفت؟
این سؤال بسیار مهمی است. چرا تورم در ماههای گذشته یک مرتبه به بالای 20 درصد رسید؟ این ناشی از افزایش قیمت دلار بوده است. وقتی که حدود 60 میلیارد دلار واردات داریم و بهای دلار حدود 60 درصد افزایش مییابد، چه انتظاری میتوانیم داشته باشیم؟ چرا برنمیگردیم به سالهای گذشته و نگاه کنیم که هر بار که قیمت دلار افزایش پیدا میکرد شاهد افزایش تورم در داخل کشور بودیم. چگونه است که امسال این تورم را که اتفاقا در شرایطی مشابه با سنوات مذکور افزایش یافته به گردن هدفمندی یارانهها میاندازیم؟ من این را با یقین میگویم که بخش عمده تورم فعلی ناشی از افزایش قیمت دلار است. من کاری به دعوای دولت و مجلس و سیاسی کاریهای آنها ندارم، من این را میدانم و به آن معتقد هستم که هدفمندسازی یارانهها بهترین سیاستی بوده که بین تمام دولتها به اجرا گذاشته شده است. این سیاست نتایج مثبتی نیز داشته و با اشکالاتی هم همراه بوده است. اما اشکال آن، این تورمی نیست که الان شاهد آن هستیم چرا که افزایش قیمت حاملهای انرژی باید اتفاق میافتاد. اصلا هدف این بود که سبد مصرفی خانوارها و سبد نهادههای تولیدی با افزایش قیمت نهادهها اصلاح شود. اگر این اتفاق نباید میافتاد پس قرار بود با اجرای این قانون چه اقدام مهمی در کشور انجام شود؟
- آیا فکر نمیکنید گذشته از بحث عدماختصاص یارانه به تولید، یکی از بزرگترین اشکالات اجرایی این قانون این بود که نتوانست اعتماد عمومی را جلب کند؟
شما نمیتوانید صحبت یک عده سخنگو را بهعنوان اعتماد عمومی تلقی کنید. یک رفراندوم عادلانه برگزار کنید و نظر مردم را بپرسید. چرا فکر میکنید که فقط آنهایی که صدای بلند دارند و بلندگو دستشان است و با هر کدام از این بلندگوها میتوانند 10هزار صدا را تحت الشعاع قرار بدهند، اینها فقط صاحبنظرند؟
- آقای دکتر ما روزنامهنگاریم. ما صدای افرادی را میشنویم و منعکس میکنیم که شاید خیلیها صدای آنها را نشنوند.
شما روزنامه نگارید و بدون شک نگاه سیاسی ندارید. ولی آیا شما به همه مردم دسترسی دارید؟ ثانیا آیا شرایط اقتصادیای که ناشی از تحریم داریم مردم را متأثر نمیکند؟ حتی اگر مردم ناراضی هستند هم نباید آن را بهحساب یک سیاست بگذارید بلکه باید سیاست و آثار اقتصادی آن را تجزیه و تحلیل کنید. اما هدفمندی یارانهها در اجرای سیاستها برای سمت تولید کوتاهی کرد. بزرگترین ضعف این قانون همین است چون این ضعف مسائل دیگری را بهدنبال دارد. حتی قبل از اجرای سیاست هدفمندی یارانهها و پرداخت یارانه به بخش مصرف اگر دولت سیاستهای درستی را در بخش تولید به اجرا میگذاشت، الان شاهد رشد سرمایهگذاری و تولید، کاهش بیکاری و برخی علائمی بودیم که اینها عدمرضایت مردم را جبران میکرد.
- در ابتدای سال، دولت برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها بسیار ابراز تمایل میکرد اما با تصویب قانون بودجه و ابلاغ آن به دولت ظاهرا این تمایل کاهش پیدا کرد. فکر میکنید این تغییر موضع چه دلیلی داشته است؟
من عدمتمایل دولت، مجلس یا هرکس دیگری که جلوی مرحله دوم هدفمندی یارانهها را بگیرید از نظر اقتصادی جرم میدانم. این کار تمام دستاوردهایی را که در این مدت داشتهایم از بین میبرد. مرحله دوم باید هرچه زودتر اجرا شود و توجه اصلی آن هم روی بخش تولید باشد؛ یعنی باید انگیزههای لازم در قالب یارانه غیرمستقیم به مردم و تولیدکنندگان داده شود. بهعنوان نمونه هر بنگاهی که خط تولیدش را بهبود بخشید و توانست در مصرف انرژی صرفهجویی کند از یارانه برخوردار شود.
- این یارانه باید به چه شکلی داده شود؟
یارانه باید بهصورت نرخ استهلاک نزولی باشد. کشورهایی مانند مصر در گذشته از همین روش برای اصلاح ساختار تولیدشان استفاده کردهاند و موفق هم بودهاند.
- مصوبهای که مجلس داشته و یارانههایی را به بخشهای مختلف اعم از مردم، تولید و همچنین بخش سلامت داده است، چه مقدار با چارچوبی که مدنظر شماست هماهنگی دارد؟
بهنظر من باید سهم تولید افزایش پیدا میکرد ولی نه اینکه یارانه در قالب نرخ استهلاک نزولی مادامالعمر باشد بلکه باید در حدود پنجسال این یارانه پرداخت شده و به تولیدکنندگان گفته شود که اگر در این مدت توانستند ماشینآلاتی را جایگزین کنند و مصرف انرژی را بهطور مثال 50درصد کاهش دهند دولت هم در همان سال 50درصد از آن را معاف از مالیات کند و این معافیت هم تا پنجسال دوام داشته باشد. این کاری بود که غرب در دهه 1974 طی حدود 15سال انجام داد، بدون یارانه. بخش تولید چگونه ماشینهایی را که حدود 30لیتر مصرف بنزین در 100کیلومتر داشتند، مصرفشان را به چهار یا پنجلیتر رساندند؟ یارانه که نگرفتند ولی دیدند به نفعشان است و همین کار را باید بکنند. ما هم باید همین کار را بکنیم. البته بهدلیل شرایط اقتصادی باید تولیدکنندگان برای این کار تشویق و کمک شوند. همچنین باید منابع برای این کار از طریق نظام بانکی فراهم شود. باید اصلاحاتی در نظام بانکی و بازار پول و اعتبار صورت بگیرد. نظام مالیاتی و گمرکات هم باید بهطور دقیق مورد بازبینی و اصلاح قرار گیرد.
- در مورد یارانه پرداختی به مردم چطور؟ آیا تثبیت آن برای فاز دوم را مناسب میدانید؟
من فکر میکنم این یارانه باید در سطح همان رقم قبلی باقی بماند. بهنظر من یارانهای که به مردم داده میشود همین الان هم باعث شده که اثرات مثبتی در اقتصاد به چشم بخورد. اما باید منتظر باشیم که با کاهش هزینههای تولید و تغییرات تکنولوژی اثرات بیشتری در سمت تولید ببینیم.
- با این شرایط آیا میتوان انتظار داشت که شاهد کاهش قیمتها در فاز دوم هدفمندی یارانهها باشیم؟
بسیاری از منحنیها هستند که در اقتصاد، رفت با برگشتشان فرق میکند مثل تورم. کاهش پیدا میکند، ولی نه به همان خطی که قبلا رفته است. اگر ما یکسری نتایج مثبت از مسائل تحریم بگیریم حتما باید قیمت دلار کم شود و بهدنبال آن قیمتهایی که قبلا افزایش یافته هم کاهش پیدا کند.