بخشی از رفاه اجتماعی (بهزیستی) خدمترسانی به افراد نیازمند جامعه است و بخشی دیگر (تأمیناجتماعی) براساس حق بیمهای که از مشمولان قانون کار دریافت میکند خدماتی ارائه میدهد.
تأمیناجتماعی در ایران وابستگیهای کمی به دولت دارد؛ به این معنا که کارگران و کارفرمایان با پرداخت حقبیمه هزینههای این سازمان را تامین میکنند و در عین حال این امکان را فراهم میکنند که با سرمایهگذاری، آتیه کارگران نیز تامین شود. کمی وابستگی مالی به دولت به این معناست که براساس قانون، 30درصد درآمد ماهانه هر فرد برای تامیناجتماعی در نظر گرفته میشود که کارگر هفتدرصد، کارفرما 20درصد و دولت سهدرصد آنرا میپردازد.
اما نکته جالب آن است که دولت با توجه به اینکه کمترین شراکت را دارد (که معمولا همین سهم شراکت اندک نیز به موقع پرداخت نمیشود) بیشترین دخالت را در این حوزه انجام میدهد تا حدی که تقریبا دو پرداختکننده اصلی حقبیمه یعنی کارگران و کارفرمایان کاملا در تأمیناجتماعی مسلوبالاختیار هستند. هرچند براساس قوانین، تصمیمات در تأمیناجتماعی باید با حضور شرکای اجتماعی (کارگران و کارفرمایان) گرفته شود اما عملا دولت با توجه به قدرتی که دارد تصمیمگیر نهایی است و این تصمیمات گاهی آنقدر بر گرده تأمیناجتماعی فشار میآورد که این سازمان را تا آستانه ورشکستگی پیش میبرد. این در حالی است که در ماده چهار اساسنامه تأمیناجتماعی، این سازمان دارای شخصیت مستقل حقوقی و استقلال مالی- اداری معرفی شده است که به صورت موسسه عمومی غیردولتی اداره میشود. اما در همین اساسنامه و در ماده هفت آن، اعضای شورای صندوق تأمیناجتماعی را 15نفر معرفی کرده که هشت نفر آن نمایندگان دولت، چهار نفر نمایندگان کارفرمایان و سه نفر نمایندگان کارگران هستند.
بدیهی است در چنین شرایطی دولت تصمیمگیر اصلی تمام مصوبات است؛ تصمیماتی که از انتخاب مدیرعامل گرفته تا نوع هزینهکرد بودجه را شامل میشود. حتی گاهی تصمیماتی چون بازنشستگی پیش از موعد گروهی یا زیرپوشش بردن گروهی دیگر هزینههای تأمیناجتماعی را به نقطه سربهسری رسانده است. از سوی دیگر در حوزه بهزیستی نیز مشکلات عدیدهای وجود دارد مسائلی چون مشخص نبودن نوع و درجه حمایت از اقشار آسیبپذیر، تداخل وظایف با دیگر نهادهای حمایتی چون کمیته امداد و هلالاحمر و...، نداشتن سیاستی مشخص و همهگیر در حوزه حمایتی، تعدد وظایف در حوزههای حمایتی و... این سازمان را درگیر چالشهای بیشماری کرده است. اینها همه باعث شده بهرغم هزینه بسیار در حوزه رفاه اجتماعی، جامعه آنگونه که باید و شاید از رفاه کافی برخوردار نباشد.