در آن زمان یک استاد سخنران در دانشگاه نانکای در شهر تیانجین، اتاق محل سکونت ژانگ را« خانهای قابل سکونت و معمولی» توصیف کرد که در عمل قابل تشخیص از محل سکونت سایر همکارانش نیست. در یک کلام وی مانند بقیه مردم یک زندگی معمولی داشت.
ژانگ اینک میگوید در سالهای1990 که چین در برزخ و حدفاصل اصلاحات اقتصادی دهه1980 و رشد انفجاری دهه2000 قرار داشت، همه مردم زندگی عادی و یکسانی داشتند؛ مردم به دقت در واحدهای کاری در سراسر کشور گنجانده شده و تحت شرایط مشابهی به سختی کار میکردند، در غذاخوریهای مشابه غذا میخوردند و در آپارتمانهای مشابه صنعتی که از سوی کارفرمایانشان در اختیار آنها قرار میگرفت، سکونت داشتند. تفاوت چندانی در میزان حقوق بین افراد وجود نداشت و خودروهای لوکس و کیفهای دستی شکیل و زیبایی که بتوان در آن پول گذاشت و در بازار چرخید، به ندرت به چشم میخورد.
ژانگ ادامه میدهد: در آن سالها ساکنان آپارتمانهای صنعتی شبیه هم مقدار اندکی بابت اجاره ماهانه خود که براساس سابقه شغلی، تعداد اعضای خانواده و رتبه اداری افراد تعیین میشد، به کارفرمایان خود میپرداختند و میتوانستند در عمل برای همیشه در این آپارتمانها سکنی گزینند. هیچ بازار قانونیای برای خرید و فروش ملک در چین وجود نداشت؛ حتی در مناطق روستایی؛ مناطقی که خانوادهها خود خانههایشان را میساختند. سپس در سال1998 بازار املاک و مستغلات چین برای نخستینبار شکل گرفت. ایجاد این بازار در پی تصمیم شورای حکومتی کشور مبنی بر خرید و فروش خانه با پول و با هدف ایجاد یک بازار تجاری غیردولتی برای املاک و مستغلات صورت گرفت؛ بهعبارت دیگر شرکتها، سازمانهای غیرانتفاعی و مؤسسات دولتی به جای ارائه آپارتمان برای سکونت مادامالعمر نیروهای خود، برای آنان امکان خرید خانههایی را که در آنها زندگی میکردند، فراهم آوردند.
با گذشت 14سال و رشد حیرتآور ساختوساز در چین، بازار مسکن در این کشور شاهد یکی از بزرگترین موارد انباشت سرمایه در سطح جهان در تاریخ صنعت املاک و مستغلات است. رقم این انباشت سرمایه براساس برآورد مؤسسه تحقیقات جهانی HSBC معادل 17تریلیون دلار است؛ یعنی 3/27برابر تولید ناخالص داخلی چین. برای درک بهتر رشد انفجاری ساختوساز در چین که منجر به انباشت چنین سرمایه حیرتآوری شده است درنظر داشته باشید تنها طی سالهای1998 تا 2008 حدود 14/4میلیارد مترمربع فضای مسکونی در این کشور ساخته شد البته این رقم 160برابر کل فضای مسکونی در جزیره منهتن در نیویورک است. حالا بهنظر میرسد توصیف زندگی معمولی دیگر کاربردی ندارد.
به گزارش رسانههای چینی در پی رشد شدید ساختوساز در این کشور متوسط قیمت مسکن در یک فضای شهری معمولی اینک 15تا 20برابر حقوق سالانه افراد است. این وضعیت در کشوری مانند چین دردسرآفرین است؛ چه مردم چین هنوز تحتتأثیر فرهنگ کنفوسیوسی بر این باورند که مرد باید نانآور خانواده باشد و خانه داشتن به نوعی هنوز یک شرط تلویحی ازدواج برای مردان است.
زندگی برای مردان چینی بدون چنین مانعی هم دشوار و سرشار از رقابت است. در نتیجه سیاست تکفرزندی دوره مائو، شکاف جنسیتی در جمعیت چین بیشتر شده و اینک در برابر هر 120مرد در این کشور تنها 100زن قرار دارند. براساس برآورد یک محقق تا سال2020 حدود 15درصد مردان جوان چینی که در سن ازدواج قرار دارند نمیتوانند همسری برای خود بیابند. این محقق پیشبینی میکند درصورت ادامه این وضعیت مردان چینی همان نسخه قدیمیتر مردان جوان تایوانی و کرهجنوبی را در پیش خواهند گرفت؛ پیش از این و در پی نابرابری تعداد مردان و زنان در تایوان و کرهجنوبی، بسیاری از جوانان در این دو کشور به کشورهایی مانند ویتنام رفتند تا همسری برای خود بیابند و سپس با همسران خارجی خود به خانه بازگشتند.