یکی از مهمترین عواملی که در نمایشهای رادیویی مطرح است، به موسیقی و استفاده درست از آن مربوط میشود. در حال حاضر تهیهکننده مسئولیت انتخاب موسیقی نمایش رادیویی را بهعهده دارد. اگرچه نویسنده نیز میتواند با توجه به حس و حال نمایش سازیا موسیقی خاصی را به تهیهکننده پیشنهاد دهد اما در نهایت این تهیهکننده است که به آرشیو موسیقی رادیو دسترسی داشته و با توجه به تجربه خود موسیقی یک نمایش را انتخاب میکند. از سوی دیگر فرایند تولید در رادیو با تولید در تلویزیون و سینما تفاوت دارد و به همین دلیل است که برای نمایشهای رادیویی موسیقی نوشته نمیشود.
خسرو فرخزادی، کارگردان و گوینده نمایشهای رادیویی درباره اینکه چرا تا به حال برای نمایشهای رادیویی موسیقی نوشته نشده، معتقد است: «در موارد خاص برای برخی نمایشهای رادیویی، موسیقی نوشته شده اما این رویه دائمی نبوده است چون شرایط رادیو با سینما، تلویزیون و حتی تئاتر تفاوت دارد. امکانات رادیو و بودجه آن به قدری کم است که نمیتوان برای هر نمایش رادیویی هزینه زیادی پرداخت کرد.»
وی به تولید انبوه در رادیو اشاره کرده و میافزاید: «رادیو مثل یک کارخانه است که باید بهطور مداوم در حال تولید و پخش باشد. تولید ساعتها برنامه و آمادهسازی برای پخش در رادیو، برخی امکانات را کم میکند که یکی از آنها امکان سفارش دادن تولید موسیقی ویژه یک نمایش رادیویی است؛ اگرچه این مشکل نیز با همکاری نویسنده، کارگردان و تهیهکننده تا حدودی برطرف شده. بهعنوان نمونه نویسنده یک نمایش که خود بیش از سایر عوامل به نمایش مسلط است در بخشهایی نوع موسیقی یا نوای یک ساز که مناسب متن است را مینویسد و این نکته به تهیهکننده برای انتخاب موسیقی کمک میکند.»
فرخزادی با بیان این نکته که در حال حاضر تهیهکننده نمایش، موسیقی آن را انتخاب میکند، درباره این روش میگوید: «سالها قبل، رادیو از کارشناسان موسیقی برای انتخاب موسیقی نمایشهای رادیویی بهره میبرد. حتی کارشناسان این بخش به دو گروه موسیقی ایرانی و غیرایرانی تقسیم میشدند؛ یعنی یک گروه کارشناسان موسیقی ایرانی بودند و با توجه به متن نمایش و خاستگاه آن موسیقی مناسب را انتخاب میکردند و گروه دیگر کارشناسان موسیقی غیرایرانی بودند که گاه برخی از آنها حتی بلد نبودند به فارسی صحبت کنند اما با توجه به موضوع نمایش، موسیقی مناسب را انتخاب میکردند و به تهیهکننده پیشنهاد میدادند.»
وی درباره صلاحیت فردی که موسیقی نمایشهای رادیویی را انتخاب میکند، معتقد است: «اگرچه تهیهکننده با توجه به تجربهخود میتواند موسیقی نمایش را به خوبی انتخاب کند اما نظر یک کارشناسان موسیقی که نمایش را خوانده متفاوت است. چنین کارشناسی میتواند تشخیص دهد که کدام نوع موسیقی یا کدام ساز برای این نمایش مؤثرتر است، درحالیکه یک تهیهکننده صرفا متن نمایش را به خوبی میشناسد و به رسانه رادیو احاطه دارد.»
ندا هنگامی، کارگردان نمایشهای رادیویی نیز درباره انتخاب موسیقی یک نمایش از طرف تهیهکننده معتقد است: «متأسفانه هنوز تعریف جامعی از وظایف تهیهکننده، کارگردان و سایر عوامل در رادیو وجود ندارد. به همین دلیل نمیتوان گفت که از بین کارگردان، تهیهکننده و موسیقیدان کدامیک صلاحیت بیشتری در انتخاب موسیقی نمایش دارند چون در نهایت کل کار متعلق به همه عوامل است. اما در حال حاضر صرفا تهیهکننده است که موسیقی هرنمایش رادیویی را انتخاب میکند. البته اگر تهیهکننده تحصیلات مرتبط با موسیقی یا شناخت ویژهای از این هنر داشته باشد، دراین صورت انتخاب موسیقی نمایش رادیویی از سوی تهیهکننده به کلیت نمایش کمک میکند.» وی با تأکید بر اهمیت موسیقی در نمایشهای رادیویی درباره نحوه انتخاب این نوع موسیقی معتقد است: «ممکن است بهعنوان کارگردان یا نویسنده، در صحنه احساسی به من القا شود که برای انتقال این احساس به مخاطب، به مشاوره با یک کارشناس موسیقی نیاز داشته باشم تا او من را راهنمایی کند که برای انتقال این حس، کدام ساز یا کدام موسیقی گویاتر است چون استفاده از موسیقی در رادیو بسیار اهمیت دارد و مخاطب صرفا از راه صدا و صوت به تخیل میپردازد و موسیقی یکی از مهمترین عواملی است که به این تخیل کمک میکند.»
وی همچنین میافزاید: «در حال حاضر تهیهکننده یک نمایش رادیویی انتخاب موسیقی را بهعهده میگیرد؛ اگرچه اکثریت آنها تجربه موسیقایی خوب و گوش شنوایی دارند اما نمیتوانند همچون یک کارشناس موسیقی به شکل تخصصی این کار را انجام دهند.»
هنگامی درباره این نکته که چرا برای نمایشهای رادیویی برخلاف سینما و تلویزیون موسیقی نوشته نمیشود، میگوید: «بودجه رادیو و امکانات آن مانع نوشتن موسیقی برای نمایشهای رادیویی شده است. البته گاهی برخی از کارگردانان همچون آقای علی عمرانی برای تعدادی از کارهایشان موسیقی سفارش دادهاند ولی این کار همیشگی نبوده چون بودجه رادیو هیچگاه معادل بودجهای که برای آهنگسازی در سینما و تلویزیون درنظر گرفته میشود، نبوده است.»
مارال دوستی، سردبیر و تهیهکننده رادیو نیز با بیان اینکه تولید موسیقی هزینهبردار است، درباره موسیقی نمایشهای رادیویی میگوید: «تاکنون تهیهکنندگان نمایشهای رادیویی خلاقیتهای بسیاری از خود نشان داده و موسیقی مناسب را برای هر نمایش انتخاب کردهاند. مسئله انتخاب بجا و استفاده درست از موسیقی به اندازه ساخت موسیقی برای یک نمایش اهمیت دارد. اگرچه نویسنده میتواند در متن نمایشنامه به نوع موسیقی یا ساز اشاره کند اما در نهایت انتخاب موسیقی وظیفه تهیهکننده است و دیگران نمیتوانند این مسئولیت را بهعهده بگیرند.»
وی درباره نوشته نشدن موسیقی خاص برای نمایشهای رادیویی معتقد است: «تولید موسیقی برای هر رسانهای هزینهبردار است اما این کار برای رادیو تقریبا غیرممکن شده است. هر روز بیش از 40نمایش رادیویی ضبط میشود و سرعت کار در رادیو بیش از سینما وتلویزیون است، درحالیکه برای یک پروژه سینمایی یا تلویزیونی ممکن است چندینماه وقت صرف شود و طبیعی است که برای ساخت موسیقی برای چنین پروژههایی به آهنگساز نیز فرصت بیشتری برای ساخت موسیقی داده میشود.»
دوستی بر کمبود بودجه در رادیو تأکید کرده و میگوید: «سرعت بالای کار در رادیو هیچگاه کیفیت را کم نکرده به همین دلیل نمیتوان تولید انبوه را تنها عامل نوشته نشدن موسیقی برای نمایشهای رادیویی دانست. بهنظر میرسد مهمترین عامل بازدارنده به بودجه رادیو مربوط میشود. از آنجا که این بودجه در مقایسه با سایر رسانهها بسیار کم است نمیتوان انتظار داشت که برای همه نمایشهای رادیویی موسیقی جداگانه نوشته شود.»
در مجموع میتوان گفت که بودجه رادیو و سرعت کار در این رسانه مانع نوشتن موسیقی برای نمایشهای رادیویی شده است. به همین دلیل است که به غیراز موارد خاص که با پافشاری کارگردان، نویسنده یا تهیهکننده منجر به آهنگسازی برای نمایشهای رادیویی شده، در اغلب موارد برای این نمایشها از موسیقیهای موجود استفاده شده که این خود موضوع دیگری را یادآوری میکند: حق و حقوق صاحب اثر؛ یعنی همان کپیرایت آهنگساز یا ناشر آن و اینکه آیا صاحب اثر برای استفاده از اثرش در رادیو رضایت دارد یا خیر؟