مخاطب رادیو تنها بهوسیله کلام با این رسانه ارتباط میگیرد و خواسته و ناخواسته برای هرچه از رادیو میشنود، در ذهنش تصویر میسازد. همین ویژگی رادیو سبب میشود نمایشهای رادیویی به یکی از جذابترین برنامههای رادیویی بدل شود چراکه مخاطب در تجسم فضا، مکان و ویژگیهای شخصیتهای یک نمایش رادیویی کاملا آزاد است. اما جز نمایشهای رادیویی، گونهای دیگر از برنامههای رادیو هستند که از همین ویژگی برخوردارند. این برنامهها روایتگر داستانها و ماجراهایی هستند که بازیگران آنها را روایت نمیکنند بلکه یک قصهگو آنها را تشریح میکند.
قصهگویی یک گونه کاملا انحصاری از برنامههای رادیو است که تا به امروز بسیار هم مورد توجه بوده است. ازجمله ماندگارترین برنامههای قصهگو در رادیو میتوان به برنامه «قصهظهر جمعه» اشاره کرد و البته دو برنامه دیگر که در کودکی نسلهای دیروز و امروز مردم ایران نقش ویژهای داشتهاند: برنامه «سلام کوچولو» و «شب بهخیر کوچولو». این دو برنامه بیش از چند دهه است که همراه کودکان این سرزمین هستند و هرکدام با ویژگیهای خاص خودشان، بچهها را به دنیای خیال میبرند. این دو برنامه تنها برنامههای مداوم و مستمر رادیو برای بچهها هم محسوب میشوند.
قصهگویی، ابزار انتقال فرهنگ
برنامه شب بهخیر کوچولو سال 1369در رادیو سراسری که امروز رادیو ایران نام دارد، متولد شد و 15سال ادامه داشت اما در سال 1384به تصمیم مدیران وقت رادیو این برنامه متوقف شد ولی بعد از پنج سال دوباره پخش آن از سر گرفته شده است. از نخستین برنامه شب بهخیر کوچولو، اجرای برنامه بهعهده مریم نشیبا بوده است. این گوینده که در تمام این سالها برای بچهها قصه گفته درباره برنامههای قصهگو در رادیو میگوید: «قصه، زیباترین راه برای انتقال فرهنگ به بچههاست، حتی با قصه میتوان بچهها را درست تربیت کرد و به آنها راه و روش درست زندگیکردن را آموخت».
در برنامه شب بهخیر کوچولو، بچهها داستانهایی کوتاه را با صدای مریم نشیبا میشنوند که آنها را برای خوابیدن آماده میکند. در انتخاب این داستانها علاوه بر ایجاد آرامش برای خوابی آسوده، آموزش غیرمستقیم هم مدنظر تهیهکنندگان و نویسندگان برنامه بوده و صدای مریم نشیبا توانسته این دو هدف را عملی کند چرا که او به واسطه تجربه در حرفه معلمی، هم با آموزش آشناست و هم بهواسطه ویژگیهای شخصیتی و جنس صدایش میتواند آرامش را به بچهها منتقل کند. نشیبا در اینباره میگوید: «قصه، لطافت رجعت به پاکیها و خلوص دوران کودکی است. بچهها و حتی بزرگترها قصه را دوست دارند به همین دلیل برنامه ما در میان بزرگترها هم شنوندههای زیادی دارد. مردم میگویند صدای من حس آرامش و مهربانی دارد. من علاقه زیادی به مردم و بچهها دارم و شاید حسی که پروردگار در صدایم گذاشته سبب استقبال و ماندگاری برنامه شده است. من حس مهربانی و دوست داشتن را از طریق صدایم، از امواج رادیو به بچهها که شنوندههای اصلی این برنامه هستند منتقل میکنم و آنها هم دوست داشتن را درک میکنند.»
نشیبا درباره ویژگیهای قصهگویی در رادیو میگوید: «در برنامهای مانند شب بهخیر کوچولو، قصهگو باید چنان قصه بگوید که کودک و نوجوان همپای او وارد صحنه شود و قصه را تعقیب کند. لحن گوینده در اینگونه برنامهها نقش اصلی را ایفا میکند. گوینده باید قدرت، ضعف، ترس و سایر حالتها را با تغییر لحن به مخاطبش القا کند؛ هم فضا را برای شنوندهاش ترسیم کند و هم شخصیتهای مختلف یک قصه را».
نکته جالب درباره برنامه شب بهخیر کوچولو این است که بعد از این همه سال، تغییری در حال و هوا و نوع قصههای این برنامه ایجاد نشده است. نشیبا در اینباره میگوید: «غریزه و ذات بچهها با گذشت زمان عوض نمیشود به همین دلیل قصههای ما هم در همه زمانهای مختلف میتواند تأثیرگذار باشد. درست است که تکنولوژی آمده و تفریح بچهها نسبت به گذشته خیلی متفاوت شده است، اما بچهها روحی پاک و بیآلایش دارند که همیشه بهدنبال صداقت میگردند و ما از طریق برنامه شببهخیر کوچولو این خلوص و صداقت را تقویت میکنیم». قصهگوی شب بهخیر کوچولو معتقد است که قصه و قصهگویی هرگز تکراری نمیشود چون همه ما با قصه، زندگی میکنیم و با شنیدن و درک قصهها تجربه بهدست میآوریم.
قصهگویی به شیوههای تازه
سلام کوچولو 40سال است که از رادیو ایران پخش میشود و برای بچهها قصه میگوید. اگرچه همه بخشهای این برنامه به قصهگویی اختصاص ندارد اما مهمترین بخش آن قصهگویی است. سلام کوچولو صبحها از رادیو پخش میشود و به همین دلیل شیوه داستانگویی در این برنامه با شب بهخیر کوچولو متفاوت است. عذرا وکیلی از 40سال پیش که اجرای این برنامه را برعهده گرفته، به تنهایی برای بچهها قصه نمیگوید. او از خود بچهها کمک میگیرد و همراه با آنها قصهها را برای شنوندگان برنامه روایت میکند. وکیلی درباره این شیوه میگوید: «قصهگویی تاریخ مصرف ندارد اما شیوهها و ابزارش تغییر میکند. زمانی که من اجرا و تهیه برنامه سلام کوچولو را برعهده گرفتم، بزرگسالانی در این برنامه با صدای بچگانه حرف میزدند اما من بچهها را به استودیوی برنامه آوردم و همراه با آنها برنامه را اجرا کردم. بچههای زیادی در دورههای مختلف همراه من در استودیوی این برنامه حضور داشتهاند و در اجرای قصهها به من کمک کردهاند. برخی از آنها امروز گوینده، مجری یا بازیگر هستند. فکر میکنم همین شیوه سبب شده این برنامه بعد از 40سال همچنان پویا و شنیدنی باشد».
به اعتقاد مجری و تهیهکننده برنامه سلام کوچولو قصهگویی برای کودکان ابزاری برای دور کردن بچهها از بدیها و نزدیک کردن آنها به خوبیها، دوستی، محبت و صداقت است. او در اینباره میگوید: «هر قدر بچهها پای کامپیوتر و تلویزیون بنشینند در نهایت باید با نوازش مادر و قصه بخوابند. قصهگویی باید ساده، بیپیرایه و متکی بر کلام باشد. خوشبختانه والدین بچهها به این نکته آگاهند که به جای دورکردن بچهها از خود و سرگرم کردن آنها با تلویزیون و کامپیوتر، باید به شیوههای اصیلی مانند قصهگویی روی بیاورند و از این طریق به بچهها کمک کنند که هم چیزهای تازه یاد بگیرند و هم از قوه تخیلشان استفاده کنند».
وکیلی معتقد است یک برنامه قصهگو باید ساده و صمیمی باشد و ضمن بهرهمندی از ارزشهای قصه و قصهگویی، به کمک روشهای اصولی و خلاقانه مخاطبان نسلهای مختلف را با خود همراه کند. او در اینباره میگوید: برنامه سلام کوچولو تا امروز از قصهگویی با حضور بچهها بهره برده و تداوم پیدا کرده است. این ماندگاری نتیجه بهره گرفتن از ذات قصه است که هرگز کهنه نمیشود و همینطور بهدلیل همراهی خود بچهها با این برنامه.» به گفته این تهیهکننده ومجری، رادیو رسانهای شنیداری است و نمیتواند برای آموزش یا سرگرمکردن بچهها از تصویر بهره بگیرد اما همین محدودیت به نفع رادیو تمامشده است. او در اینباره توضیح میدهد: «با تصویر، رنگ و کارتون میتوان بچهها را سرگرم کرد اما قصه گفتن در تلویزیون خیلی موفقیتآمیز نیست چرا که بچهها نمیتوانند حواسشان را کاملا جمع کنند و فقط بهخود قصه توجه داشته باشند. اما رادیو فقط به کمک صدا با مخاطبش ارتباط میگیرد و میتواند در لحظه و بهصورت زنده همراه بچهها باشد. به همین دلیل، معتقدم رادیو بهترین ابزار برای قصهگویی است».