بعضیها هم که معتقدند «مرد که گریه نمیکنه». بعضیهای دیگر موقع رندهکردن پیاز، زار زار گریه میکنند! خلاصه مسئله این است: گریه بکنیم یا نکنیم؟ در نهایت احترام به «خنده»، در اینجا از فواید گریه مینویسیم.
خیلیها فکر میکنند گریه، نشانهی از دست دادن کنترل و ضعف است. اما گریهکردن در واقع یکی از راههای رهایی از استرس و فشار است. با دانستن این نکته، نگاهمان به گریه عوض میشود و برخورد بهتری با نزدیکانمان خواهیم داشت و خداینکرده آنها را بهخاطر گریهکردن سرزنش نخواهیم کرد.
هیچ فکرش را میکردید که گریه مانع از سرماخوردگی و آنفلونزا بشود؟ خیلیها نمیدانند که گریه کمک میکند جرمهای داخل چشم به بیرون ریخته شوند. اشکریختن 95 درصد باکتریهای داخل چشم را در عرض چند دقیقه از بین میبرد و مانع از بیماری میشود.
گریه، خوب است، چون در یک کلام بعدش آدم احساس خوبی دارد. میدانید چرا؟ چون گریه، ما را از دست همهی غمها، مشکلات فکری و نگرانیهایی که روح و روان ما را تحت فشار گذاشته، آزاد میکند. همهی ما بعد از یک گریهی از ته دل، حال بهتری داریم و کمتر احساس دلتنگی میکنیم. چرا؟ چون گریهکردن تعادل را به ما بازمیگرداند.
گریه از نظر فیزیکی نیز فوایدی دارد. حتماً میدانید که چشم برای درست کارکردن نیاز به تر شدن دارد و اشکریختن این نیاز را برطرف میکند. درضمن بعد از گریه همهچیز را شفافتر و واضحتر میبینیم.
هر چیزی به اندازهاش خوب است، حتی چیزهای خوب. گریه هم که از حد بگذرد، دیگر نه خوب است و نه مفید. پس مواظب باشید در اشکهایتان غرق نشوید!
میگویند انسان، تنها حیوانی است که گریهی عاطفی میکند. گریهکردن خوب است، چون نشان میدهد ما خالی از احساس و عاطفه نیستیم. اشک میریزیم، چون اتفاقهای غمانگیز میتوانند ما را غمگین کنند و این یعنی که در برابر دنیای اطرافمان بیتفاوت نیستیم؛ به زبان خیلی ساده گریه میکنیم، پس هنوز انسانیم!