فن اوری فرایندی نیست که جامعهای بتواند خود را از نفوذ و گسترش آن دور نگه دارد ، وسیله نقلیه هم به عنوان ابزاری که می واند یکی از پیامدهای فن اوری باشد مطرح میشود اما جهانی بودن و استفاده از ابزارهای مدرن احتیاج به فرهنگ سازی و بستر مناسب برای ورود آن به زندگی افراد دارد که متاسفانه باید گفت در خیلی از جوامع امروزی و به خصوص جامعه ایرانی بدون این که تفکر استفاده از ابزارها در ذهن انسانها جا گرفته باشد با فنآوری و لوازم آن به طور کلانی وارد چهار چوب زندگی شهروندان شده است. خودرو وسیلهای است که در خیلی از جوامع پیشرفته فقط به عنوان یک ابزار کمکی به کار گرفته میشود و فقط در مواقع ضروری از آن استفاده میشود درحالیکه در ایران حدود 20 میلیون وسیله نقلیه وجود دارد که نرخ مالکیت خودرو در ایران هنوز هم از بسیاری از کشورهای توسعه یافته کمتر است ولی آمار چند برابری کشتههای تصادفات رانندگی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دنیا بیانگر این واقعیت است که هنوز واژه رانندگی ایمن برای بسیاری از شهروندانمان به هنگام رانندگی بیمعناست
رهنگ یک جامعه در تمامیت خود از ارزشها، هنجارها و نهادهای اجتماعی و سایر عناصر به هم پیوسته و منسجم تشکیل میشود. تغییر در بخشی از فرهنگ سبب ایجاد تنشها و فشارهایی در بافت دیگر قسمتهای آن میگردد و به ناگزیر تناسبی که بین آن عنصر و عنصرهای دیگر برقرار است، از میان میرود و در نتیجه پس افتادگی فرهنگی یا تاخر فرهنگی رخ میدهد.
"پس افتادگی فرهنگی یا تاخر فرهنگی (Cultural Lag)- یعنی الگوهای فرهنگی یک جامعه در تمامیت خود از عناصربه هم پیوسته و منسجم تشکیل شده. اگر در بخشی از آن تغییر حاصل شود این تغییر سبب ایجاد تنش و فشارهایی در بافت دیگر قسمتها می گردد و به ناگریز تناسبی که بین آن عنصر و عنصرهای دیگر برقرار است از بین می رود و در نتیجه پس افتادگی فرهنگی رخ میدهد.
این وضعیت در کشورهاى جهان سوم بیشتر و در کشورهاى پیشرفته و صنعتى کمتر است که یکى از دلایل آن مىتواند زودتر صنعتى شدن آنها باشد. بدین معنى که چون اینگونه کشورها سالها است صنعتى شده (انقلاب صنعتى در قرن هیجدهم در اروپاى غربى صورت گرفته است) و مردم از ابتدا با انواع ابداعات و اختراعات و تکنولوژى آشنا شده و در جریان تکامل آنها قرار داشته و با آنها رشد کردهاند. در نتیجه فرصت بیشترى یافتهاند تا افکار، عقاید، شیوه زندگى و الگوهاى رفتارى خود را متناسب با تغییرات تکنولوژیکى همراهى کنند. در حالىکه در کشورهاى جهان سوم وضعیت بدینگونه نبوده و هرچیزى پس از آنکه تقریباً تکمیل شده یک مرتبه وارد شده و در اختیار مردم قرار گرفته است. بدون اینکه مردم با روند تکاملى آنها رشد کرده باشند. از دوچرخه تا چرخ خیاطى از ماشینسوارى تا لباسشوئى و ظرفشوئى و گاز، رادیو و تلویزیون و... هنوز با وسیلهاى درست آشنا نشده که وسیله جدیدترى به بازار آمده در نتیجه فرصت آن را نداشتهاند که عقاید، افکار و الگوهاى رفتارى خود را با این تغییرات هماهنگ کنند.
بهعبارت دیگر فرهنگ استفاده از آنها را پیدا نکردند. بدین جهت است که مثلاً هر روز در گوشه و کنار شهر کپسول گازى منفجر مىشود. آخرین مدل ماشین را سوار است اما روى خط عابر پیاده مىایستد. به علائم راهنمائى توجه نمىکند و اهمیتى نمىدهد. همینطور است طرز استفاده از تلفن، برق، گاز و سایر لوازم خانگى و تکنولوژی.
خلاصه مردم کشورهاى جهان سوم چون یک مرتبه و آنى با تکنولوژى و تمدن مادى غربى آشنا شدهاند و همچنین از آموزش و پرورش مناسب برخوردار نیستند. 'تأخر فرهنگی' بیشترى نسبت به کشورهاى پیشرفته دارند. بهعبارت دیگر، اگر کشورهاى مختلف جهان را از عقبمانده به پیشرفته برروى یک خط مستقیم بالارونده فرض کنیم و مرحلهبندى نمائیم، آنها 'تأخر فرهنگی' بیشترى نسبت به کشورهاى پیشرفته دارند. مثلاً مردم کشورهاى اروپاى غربى کمتر و مردم کشورهاى دیگر به ترتیب بیشتر و بیشتر است.
این پدیده در مورد مردم یک کشور نیز وجود دارد. بدین معنى که مردم شهرهاى بزرگ (مثلاً تهران وبعضی از شهرهای بزرگ کشور) چون زودتر با فرهنگ و تمدن دنیا آشنا شده و تکنولوژى زودتر وارد گردیده بنابراین از 'تأخر فرهنگی' کمترى نسبت به شهرهاى کوچکتر و روستاها برخوردار هستند و برعکس.
اما باید دانست که 'تأخر فرهنگی' در همه کشورهاى جهان وجود دارد و منحصر به فرهنگ و جامعهٔ خاص نیست. منتهى همانطور که معلوم شد این نسبت متفاوت است. برخى بیشتر و برخى کمتر اما هیچ جامعهاى وجود ندارد که فرهنگ معنوى و فرهنگ مادى آن هماهنگ و همسان باشد.
پس افتادگی فرهنگی زمانی رخ میدهد که در اثر تحولات سریع و شتاب آلود اختراع، نوآوری رشد جمعیت یا پیدایی هر چیز متفاوت سازش و تطابق اجتماعی دشوار میشود و در نتیجه هماهنگی و سازش میان جنبههای مختلف یک فرهنگ از بین میرود که این خود میتواند شرایط بروز بحران در فرهنگ را فراهم آورد.
برای مثال با ورود خودرو در ایران وعدم اموزش چگونگی استفاده از این وسیله وعدم توازون این دو موضوع در دراز مدت باعث پس افتادگی فرهنگ ترافیگ شده و مسئلهای را به نام ناهنجاری ترافیک به وجود آورده است. . معمولاً در بحث پس افتادگی فرهنگی، ناخود آگاه نظریات متوجه ورود تکنولوژی در جهان سوم یا تغییر سریع آن در کشورهای پیشرفته میشود. هنگامی که دانش و آگاهی نسبت به نحوه استفاده و بهرهمندی از این تکنولوژی با سرعتی هماهنگ حادث نمیشود، همواره مثال از ورود اتومبیل آورده میشود. این که عدم رعایت قوانین و مقررات رانندگی و عدم رعایت حق تقدم، نمونهای از پس افتادگی فرهنگی است.
خوشبختانه پس از چندین سال دست اندرکاران امر حمل و نقل و ترافیک (راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی) برای آموزش و آگاه سازی مردم با استفاده از تیزرهای انیمشن دست به نوآوری زدند. و در این زمینه با همکاری صدا و سیما. از سال 1381 شاهد بودیم که چگونه راننده با سابقه، اما سهل انگار و یا همان شخصیت آقا سیا (نماد عدم پیروی از قانون)، در مقابل هوتن (طعم تلخ قانون شکنی چشیده) به سزای بی توجهی خود نسبت به قوانین و مقررات می رسد؛ به نحوی که هر یک از ما اگر از محل غیر خط کشی شده و یا از زیر پل عابر پیاده گذر کنیم، در فراخود خویش، یک آقا سیای گناهکار را حس میکنیم.
از آنچه در فرایند اجتماعی شدن فرد از کودکی تا مقطع سنی که مجاز به رانندگی با وسائط نقلیه میشود، باورها ونگرشهای وی به رانندگی وفرهنگ ترافیکی نیز شکل میگیرد، لذا رعایت مقررات ، هنجارها وارزشهای مربوط به فرهنگ ترافیک طی سالهای گذشته در فرد درونی شده وفرد یک محصول اجتماعی است که در برگیرنده مجموعههای عظیم باورها، نگرشها،ارزشها و... می باشد وهمین مجموعه نیز منشا رفتارهای گوناگون وی از جمله رانندگی با وسیله نقلیه هستند..
همچنین اگر طی فرایند جامعه پذیری ، امر نهادینه شدن وپذیرش درونی ارزشها، هنجارها، قوانین ومقررات به خوبی صورت گرفته باشد، وی نه تنها قانون ستیز یا قانون گریز نیست، بلکه بدون ابزارهای کنترل رسمی وبه شیوه "خودکنترلی" قوانین ومقررات جامعه از جمله مقررات رانندگی وفرهنگ ترافیک را مراعات خواهد کرد.و دیگران را نیز به رعایت حقوق دیگران توصیه کرده ودر قبال تخطی آنها از قوانین ومقررات احساس تکلیف نموده وبدون نیاز به نظام کنترل رسمی ، به صورت "کنترل خودبخودی" یکدیگر را ضمن مراقبت، به انجام مقررات وقوانین وسرسپردن به ارزشها وهنجارهای حاکم برجامعه فرامی خوانند. در این شرایط، نیاز به ناظران ومجریان رسمی قانون به حداقل می رسد و می توان انتظار داشت مشکل ترافیک واتلاف ساعتها از عمر شهروندان در ترافیک حل شده ویا به حداقل ممکن، کاهش پیدا کند.
آموزش و فرهنگ سازی بستری طولانی مدت و همتی مضاعف می طلبد .شاید سالیان سال طول بکشد تا نسلی بتواند تفکر و رویکرد خویش را تغییر دهد اما کاربردیترین و اصولیترین روش برای رفع بنیادین این معضل تکیه بر روشهای جامعه شناسانه میباشد.
بازنگری دررفتارهای اجتماعی احاد جامعه و اثرات آن بر رفتارهای ترافیکی موضوعی است تا متخصصین جامعه شناسی میبایست با مداقه به ان بپردازند به دیگر سخن یک رفتار زمانی اجتماعی قلمداد میشود که از سوی اکثریت جامعه زشت و ناپسند شمرده نشود و اکثریت بتوانند آن را از رفتار غیر اجتماعی یا نادرست تمیز دهند. در واقع، رفتار اجتماعی استفاده کنندگان از راه (اعم از راننده ، عابر و مسافر) یعنی هر رفتار که متضمن کنش متقابل دو یا چند انسان باشد. چنین رفتارهایی حاکی از اهمیت روابط و رفتارهای اجتماعی برای آنها است..
رفتار اجتماعی رانندگان آن دسته از رفتارهایی را شامل میشود که مورد قبول جامعه بوده و با قوانین و هنجارهای جامعه مطابقت دارد. این نوع از رفتارها سازنده و در جهت پیشبرد اهداف رفتار اجتماعی رانندگان است. از سوی دیگر رفتار غیر اجتماعی رانندگان، رفتارهایی نامناسب، نا امن و ناهنجار هستند که با قوانین و معیارهای وضع شده برای رانندگی در جامعه مطابقت نداشته و مورد قبول افراد جامعه نیستند. اغلب پیامدهای منفی اجتماعی که مهمترین آن آثار حاصل از سوانح رانندگی و تصادفات می¬باشد را برای رانندگانی که مرتکب این رفتارها میشوند به همراه دارند.
در واقع نحوه رانندگی نمونهای بارز از اخلاق اجتماعی اشخاص است، چراکه رعایت قانون و مقررات، احترام به حقوق دیگران، افزایش آستانه تحمل فردی در مقابل محرکهای ترافیکی و ایجاد فضای آرام برای سرنشینان و رانندگان دیگر، همگی نمونههایی از رفتار اجتماعی راننده است که هنگام رانندگی ناخودآگاه از شخصیت واقعی او منعکس میشود
تمرکز بر روی تحلیل رانندگی غیر هنجارمند به عنوان یک رفتار اجتماعی، زمینههایی را برای شناسایی عوامل، توجیهات، مشکلات و خطرات مربوط به آن فراهم میسازد رفتار عاملان اجتماعی (رانندگان) و عدم کنترل درونی از مهم ترین جهاتی است که به طور بالقوه میتواند در تبیین رانندگی غیر هنجارمند موثر باشد. کنترل درونی را می توان به عنوان مکملی مهم و انکارناپذیر برای کنترل بیرونی دانست. به عبارتی دیگر، کنترل بیرونی هنگامی کارآمد خواهد بود که با کنترل درونی همراه باشد. درونی کردن قوانین و مقررات رانندگی و برقراری کنترل درونی در یک فراگرد دوطرفه و مستمر انجام میگیرد، و به نظر میرسد که رانندگان در درونی کردن این هنجارها و به کاربستن آن یک گیرنده و اجراکننده صرف نبوده، بلکه به طور فعال مشارکت میکنند عواملی نظیر نقص در فراگردهای اجتماعی شدن، عدم رضایت شغلی، عدم آگاهی نسبت به پیامدهای زیان بار تخلفات و موانع ارزشی ساختاری، ازجمله موانع جدی است که درونی کردن قوانین و مقررات رانندگی و به تبع آن برقراری کنترل درونی را با مشکل مواجه می سازد، و در نتیجه زمینه را برای رانندگی غیر هنجارمند مهیا میسازد
در کلام اخر برای جبران پس افتادهگی در حوزه فرهنگ ترافیک نیاز به عزم ملی می باشد تا فاصله ناشی از سرعت زیا د مالکیت و استفاده از خودرو و از سوی دیگر عدم هماهنگی در زیر ساختهای اموزشی و فرهنگی کشور را به حداقل برسانیم تا استفاده کنندگان از راه و خودرو به موازات استفاده از این وسایل به قوانین و حقوق شهروندان نیز احترام عملی داشته باشند به امید آن روز که رسیدن به ان غیر ممکن نیست.
* مدیر گروه ترافیک دانشگاه علوم انتظامی
عضو مرکز پیشگیری از سوانح دانشگاه شهید بهشتی