درباره ارزش این باغ 35هکتاری، دیگران بسیار گفتهاند و هیچ شکی در جایگاه منحصر به فرد این مجموعه در میان آثار برجسته کشور نیست که اگر بود آن را در فهرست آثار ملی قرار نمیدادند. در این نوشتار به اختصار به جنبهای دیگر از ارزشهای این باغ اشاره میشود و آن جایگاه سرمایهای این باغ، به معنای دقیقا اقتصادی آن است.
صرفنظر از ارزش اقتصادی اکسیژنی که درختان این باغ تولید کرده و میکنند و بیآنکه وارد جزئیات مبحث محاسبه ارزش اقتصادی محیطهای طبیعی شویم، در اینجا به ارزشهای اقتصادی ملموستر باغ گیاهشناسی اشاره میشود: فرض کنیم که با یک رسیدگی اولیه به باغ و فراهم آوردن شرایط مدیریتی لازم، از خیل عظیم مسافرانی که هر سال به مازندران وارد میشوند (بیش از 20میلیون نفر) فقط 400هزار نفر (روزانه در حدود هزار نفر) را به این باغ جذب کنیم و از هر نفر 2500تومان (معادل یک دلار رسمی) بگیریم. فقط با این کار، هر سال یک میلیارد تومان (400هزار دلار) درآمد خواهیم داشت. به راحتی میتوان در همین حدود نیز از محل برگزاری دورههای آموزشی ساده و تخصصی یا مثلا گرفتن اجاره استفاده از فضای باغ برای برگزاری سمینارها و پرورش و فروش گیاهان، بهدست آورد.
از آنجا که باغ گیاهشناسی در محدوده شهری قرار گرفته، ارزش تفرجی آن برای اهالی نوشهر که شهرشان گرفتار ترافیک و آلودگی هوا هم شده بینهایت بالاست؛ شهردار و مسئولان محترم نوشهر باید حساب کنند که اگر بخواهند با تملک زمینهای شخصی در محدوده شهر بوستان احداث کنند، چندده میلیارد تومان باید بپردازند؟! شاید تا به امروز، از پتانسیل اقتصادی باغ گیاهشناسی نوشهر استفاده نشده و حتی برای آن از محل بودجه ملی هزینه هم میشده است اما به سادگی و از همین امروز میتوان این ظرفیت را بهکار گرفت.
با این حساب ساده، اکنون بر اداره بنادر و دیگر طرفداران توسعه و عمران شهر است که توجیه اقتصادی طرح خود را تشریح کنند و معلوم سازند که در برابر نابودسازی یک سرمایه ملی، چه مقدار درآمدزایی پایدار برای شهر فراهم خواهند ساخت. خطای فاحشی است که مسئولان محترم استان، گاه در بحثهایی که با طرفداران حفاظت باغ (از جمله با نگارنده) داشتهاند، بهگونهای از سرمایههای طبیعی استان خود (دریا، جنگل، منطقههای حفاظت شده، زمینهای کشاورزی و مراتع غنی) صحبت میکنند که گویا اینها تهدید و نه فرصتهایی برای پیشرفت اقتصادی منطقه هستند!
* فعال محیطزیست