خانواده راکتهای زلزال در بین راکتهای طراحی و تولید شده در کشورمان، از اهمیت بالایی برخوردار هستند. زیرا دوربردترین و مخربترین سلاح راکتی ایران، همین نمونههای مختلف زلزال هستند.
پیکربندی تمامی نسلها شامل بدنه استوانهای، چهار بالک ذوزنقهای در انتهای بدنه و موتورهای راکتی دوران دهنده پیش از بخش دماغه است. این دماغه در نسل سوم زلزال مخروط ساده است که جایگزین طرح قبلی یعنی شکل منحنی نزدیک به شکل اوجایو که به یک فیوز مخروطی در نوک دماغه میرسید شده است.
کاربرد موتورهای راکتی کوچک دوران دهنده که لحظاتی پس از شلیک روشن میشوند، ایجاد حرکت چرخشی موشک حول محور طولی(مانور رول) است تا تأثیر عوامل ایجاد خطا در حین پرواز به کمترین میزان ممکن برسد.
مشخصات اعلام شده از نمونههای مختلف راکتهای زالزال
بنابر دادههای فوق، نسل دوم زلزال در حالی که اختلاف ابعادی با نسل اول ندارد اما با افزایش ۲۹ درصدی جرم سوخت، بدون کاهش میزان سرجنگی به ۶۸ درصد برد بیشتر می رسد. البته در برخی نمایشگاه ها مشخصات متفاوتی برای طول و جرم نسل دوم عنوان شده که آن را در پرانتز آورده ایم.
در نسل سوم ضمن افزایش طول و قطر راکت، جرم آن نیز افزایش یافته است. دو نمونه معرفی شده در این نسل دارای دو رویکرد متفاوت هستند: یکی با افزایش ۵۰ درصدی جرم سرجنگی برای رسیدن به قدرت تخریب بیشتر(با کمی کاهش برد) و دیگری با رویکرد افزایش برد ساخته شده است.
در واقع زلزال-۳ نسبت به نسل قبل، ۴۷۰ کیلوگرم سنگین تر است که ۳۰۰ کیلوگرم آن سهم افزایش سرجنگی و ۱۴۰ کیلوگرم آن سهم افزایش میزان سوخت بوده و مابقی نیز احتمالاً مربوط به افزایش حجم بدنه است.
نمونه آخر زلزال که آن را با نام زلزال جدید شناخته میشود برد بیشتری نسبت به آخرین نمونه نسل ۳ دارد که به نظر میرسد بخش اعظم آن مدیون کاهش میزان محموله جنگی از ۶۰۰ به ۴۵۰ کیلوگرم باشد. این درحالی است که طول این نمونه نیم متر کمتر و قطر آن ۴ میلیمتر بیشتر از نمونه قبلی عنوان شده است.
نمونه فوق روی پرتابگرهای سه فروندی دیده شده و شاید میزان کمترین زاویه شلیک این پرتابگر جدید باعث شده که این نمونه زلزال بتواند بردهای کمتر از نسل قبل را نیز مورد اصابت قرار دهد.
در راکتهای سوخت جامد با توجه به اینکه کنترلی روی میزان گازهایهای خروجی و زوایای حرکتی راکت در حین پرتاب وجود ندارد، زاویه اولیه پرتاب مشخص کننده میزان بیشینه و کمینه برد قابل دستیابی راکت است.
در طیف وسیع پرتابههای راکتی و موشکی تولید شده در ایران به طور کلی پس از سری راکت های فجر و راکتهای نازعات که دارای روند صعودی در برد و قدرت تخریب هستند(از برد ۸.۵ تا ۱۳۰ کیلومتر)، راکتهای زلزال و پس از آن موشکهای فاتح-۱۱۰ و شهاب ۱ و ۲(با برد ۳۰۰ تا ۵۰۰ کیلومتر) قرار میگیرند.
راکتهای زلزال به دلیل برخورداری از شرایط دینامیکی و میزان محموله قابل حمل، پایه طراحی و ساخت برخی از راکتهای کاوشگر فضایی ایران نیز بودهاند.
علاوه بر مبحث افزایش برد نمونههای مختلف زلزال، میزان خطای نسبی آنها نیز از نکات مهم است. در نمونه های اول بیشترین خطای دایرهای این راکت در حدود ۵ درصد بیشینه برد بوده که برای نسل اول ۶.۲۵ کیلومتر، برای نسل دوم ۱۰.۵ کیلومتر، برای زلزال-۳ کمتر از ۱۰ کیلومتر و برای زلزال-۳ بی کمتر از ۱۲.۵ کیلومتر بوده است.
خطای دایرهای(CEP) شعاع دایرهای به مرکز هدف مورد نظر است که بیش از نیمی از موشکهای شلیک شده به سمت هدف در آن دایره فرود خواهند آمد که این دایره خطا بر مبنای روشهای علمی مانند تئوری «مونت کارلو» محاسبه میشود.
این میزان خطا که احتمالاً مربوط به CEP زلزالهای جدید یا بهسازی شده است نقش این راکت را در نبردها دگرگون ساخته و آن را از یک پرتابه که به درد شلیک به اهداف وسیع می خورد به سلاحی شبه نقطه زن تبدیل میکند.
با میزان خطای ذکر شده در واقع اگر دایرهای به قطر ۱۰۰ متر حول هدف در نظر گرفته شود، بر مبنای تئوریهای محاسباتی مربوطه میتوان گفت دستکم نیمی از شلیک های این نمونه زلزال در آن اصابت خواهد کرد.
راکتهای زلزال به لطف بهره مندی از پرتابگرهای تمام متحرک و نیمه متحرک امکان شلیک از هر نقطهای را دارند و این برای غافلگیر کردن دشمن، یک مزیت بسیار مهم محسوب میشود. زمان آماده سازی این سلاح برای شلیک نیز بسیار اندک، طول مدت انبار داری آن در حدود ۷ سال و قابلیت اطمینان اجزای آن بالا است.
نکته مهم، چگونگی کاهش خطای راکت زلزال است. هر چند در برخی موارد از برخی نمونههای آن به عنوان موشک یاد می شود اما تا زمان اعلام رسمی چگونگی ارتقاء آن نمی توان حدس قطعی برای روش هدایت و کنترل انتخاب شده در صورت موشک شدن آن در نظر گرفت.
با نگاهی به برنامه های اجرا شده در دنیا در زمینه تبدیل راکت های تولید شده به موشک در می یابیم به طور کلی با قرار دادن یک سامانه هدفگیری و هدایت مانند سامانه مکانیابی جهانی(GPS) یا جستجوگر تصویری یا لیزری در بخش جلویی و تعبیه بالک های کنترلی باز شونده که پس از ورود پرتابه به قوس نزولی عمل میکنند کار هدایت و کنترل راکت و در نتیجه تبدیل آن به موشک انجام می شود؛ چیزی که در هیچ یک از زلزال های به نمایش در آمده دیده نشده است.
همچنین سامانه تغییر بردار رانش که تا زمان روشن بودن موتور می تواند بجای بالک های کنترلی به تصحیح مسیر پرتابه بپردازد نیز در هیچ نمونه ای از زلزال مشاهده نشده. سامانه هایی مانند عملگرهای پلاسمایی نیز هنوز در مراحل توسعه در دنیا قرار داشته و البته محدودیت های حجمی و وزنی خاص خود را دارند.
بنابراین کاهش خطای هدفگیری توسط پرتابگر، بهبود عملکرد موتورهای دوران دهنده، بهبود کیفیت ساخت بدنه و بالک موشک و کاهش بدکارکردن های موتور سوخت جامد می تواند از دلایل کاهش خطای زلزال باشد در صورتی که به موشک تبدیل نشده باشد.
نکته مهم دیگر وجود یا عدم وجود امکان ارتقاء دقت زلزالهای تولید شده به میزان ۵۰ متر اعلام شده است که قابل بهسازی بودن زلزال های موجود در انبارها می تواند ارزش بسیار بیشتری به این دستاورد داده و در مدت کوتاهی تعداد انبوه این راکت ها را به سلاحی با دقت بالا علیه اهداف مختلف تبدیل کند. این اهداف می تواند شامل پایگاههای هوایی و دریایی دشمن باشد.
کاهش خطای یک راکت در نمونه های تولیدی جدید یا تولید شده قبلی یا تبدیل آن به موشک دستاورد بسیار بزرگی هم از لحاظ علمی و هم عملیاتی برای نیروهای مسلح کشور محسوب میشود که تنوع و کمیت تسلیحات با دقت بالا را برای اجرای آتش علیه اهداف مختلف دشمن در صورت بروز یک درگیری به میزان قابل توجهی افزایش میدهد.
منبع: مشرق