نخستین پیروزی او در انتخابات ریاستجمهوری کشورش در سال1998 مقارن بود با سقوط قیمت نفت به کمترین رقم ممکن طی دهههای پیش از آن، درحالیکه چندی بعد وی سوار بر موج در حال خیزش افزایش قیمتها، به اتکای دلارهای نفتی پایههای حکومت مستحکم و شکستناپذیر خود را بر این کشور واقع در شمال آمریکای جنوبی بنا گذاشت. گرچه در پی شروع بحران مالی جهان در سالهای2008 و 2009 قیمت نفت کاهش یافت اما در ماههای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری ونزوئلا (درماه اکتبر) دوباره شاهد بالا رفتن قیمت نفت بودیم. از سوی دیگر او زمانی صحنه سیاست را ترک کرد که سیاسیون و کشور دستخوش تفرقه ونزوئلا بر سر میراث وی با یکدیگر درحال جدال بودند.
نیکلاس مادورو، جانشین چاوز که توسط خود وی برگزیده شد، بهصورت رسمی برنده انتخابات ریاستجمهوری اخیر ونزوئلا اعلام شدهاست. مادورو پیروزی خود را از طریق شبکه CNE که توسط چاویستاها (طرفداران چاوز) اداره میشود اعلام کرد. بر این اساس وی با 66/50درصد آرا بر انریکه کاپریلس، نامزد مخالفان با 49/17درصد آرا پیروز شده است.
پیشبینی میشد که مادورو در این انتخابات پیروز شود. وی بلافاصله باید با بحران اقتصادی کشورش و خماری پس از 14سال افراط و ولخرجی دولت و اقتصادی که در آستانه سقوط و ورشکستگی قرار دارد، روبهرو شود. از زمان انتخاب دوباره هوگو چاوز در اکتبر سال گذشته، اقتصاد ونزوئلا دائما دستخوش سیر نزولی شده و با بیرون آمدن از چاله به چاه میافتد. این همه در حالی است که قیمت نفت اینک به 103دلار برای هر بشکه رسیده است.
درگیری های پس از انتخابات
حال اما ونزوئلا با جدالی انتخاباتی از نوع جدال جورج بوش- الگور نیز مواجه است. بعد از اعلام نتایج شمارش آرا، کاپریلس در سخنرانی خود خطاب به مردم ونزوئلا خواهان بازشماری آرا شد. مادورو اما در سخنرانی پیروزی خود اعلام کرد که رقیبش در تماس با او خواهان توافق شده است، ادعایی که کارپریلس بلافاصله با خشم آن را رد کرد و مادورو را دروغگو خواند. کاپریلس به طعنه به جانشین چاوز گفته است کسی تو را انتخاب نکرده است، بچه! و در سخنرانیاش ابراز داشت اگر مادورو پیش از این چهرهای ناموجه بوده، اینک نیز ناموجه و موقعیت وی غیرقانونی است. وی به صراحت از پیروزی خود در انتخابات صحبتی نکرده اما گفته نتیجه انتخابات بازتاب نظر حقیقی رأی دهندگان ونزوئلایی نیست و آشکار ساخته است که انتظار دارد با بازشماری آرا مشخص شود وی پیروز حقیقی رقابت بوده است.
ونزوئلا اینک به شکلی بیسابقه با تهدید جدالی طولانی و دشوار روبهرواست. آخرین باری که نتیجه انتخابات ریاستجمهوری در این کشور تا این حد نزدیک بود، به سال1968 بازمیگردد. در آن سال در نهایت قدرت به شکلی کاملا مسالمتآمیز دستبهدست شد. با اینحال چنانچه مادورو بر موضع خود مبنی بر اعلام پیروزی در انتخابات پافشاری کند، طی سالهای آینده با تردیدهای آزارنده و فلجکننده درباره مشروعیت ریاستجمهوریاش مواجه خواهد شد. چنین نتیجه نزدیکی درحالیکه تنها یکماه از تشییع جنازه هوگو چاوز میگذرد، شکست تلخی برای جنبش چاوز محسوب میشود. در این میان مشکلات حاد اقتصادی ادامه مییابند و حتی ممکن است وخامت اوضاع اقتصادی شتاب گیرد، چه سیاست دولت طی ششماه گذشته صرفا معطوف به رساندن مادورو به پایان خط انتخابات ریاستجمهوری بوده است.
ریسک بزرگ اقتصادی
ونزوئلا از معدود کشورهای جهان است که هنوز نرخ رسمی واحد پولی خود را تعیین میکند. کاراکاس درماه فوریه گذشته، نرخ بولیوار (واحد پول ونزوئلا) را تا سه برابر کاهش داد و به 6/3بولیوار در هر دلار رساند. چنین کاری اقدامی جنونآمیز محسوب میشود، چه رسد که دولت یک کشور خود دست به چنین کاری بزند. ماه گذشته نیز دولت با هدف رساندن بیشتر دلار بهدست واردکنندگان ونزوئلایی یک سیستم مزایده جدید را برای پخش دلار به اجرا درآورد. این اقدام قیمت دلار را کاهش نداد، گرچه گزارش شد دولت بین 10تا 15بولیوار برای هر دلار قیمت تعیین کرده که به نوعی اقدامی غیررسمی برای کاهش بیشتر ارزش واحد پولی این کشور بوده است.
در ونزوئلا برای دلار قیمتی شناور تعیین شده و شایعه است ارزش برابری بولیوار بالغ بر سه تا چهار برابر نرخ رسمی تعیین میشود. هیچکسی آشکارا در اینباره بحث نمیکند، چه این کار به لحاظ قانونی ممنوع است. در این میان بحث خرید و فروش دلار و دلالی آن به منبع درآمدی برای عدهای از ونزوئلاییها تبدیل شده و کلاهبرداریهای بسیاری نیز صورت میگیرد.
وضعیت کنونی، همچنین تبدیل دلار آمریکا(یورو یا دلار کانادا) را دشوار کرده است. شاید این یکی از دلایلی باشد که این بهشت منطقه حاره که دارای مرتفعترین آبشار جهان نیز هست، در عرصه جذب جهانگرد ناموفق بوده است. با این حال برای کشوری که زندگی روزمره در آن بیش از پیش وابسته به واردات اقلامی در حد سوزن، منگنه و حتی محصولات تازه و نفت پالایش شده میشود، شرایط تراژیکتر از اینهاست. بالا نگهداشتن نرخ رسمی دلار راهی برای دولت ونزوئلا در پرداخت یارانه دلار بوده است. ارزانترین دلار از آن خودیهایی میشود که برنده مزایدههای دولتی اعلام میشوند و به این صورت میتوانند برای کسب سود آنی دلار را در بازار سیاه بفروشند. از این رو، همچنان که تقاضا برای واردات افزایش مییابد، نظام برابری دلار در ونزوئلا موجب بروز کمبود در سوپرمارکتها شده، کمبودی که این روزها پدیدهای کاملا عادی و آشنا در این کشور است.
با وجود مزایای کوتاهمدت و آنی کاهش ارزش بولیوار، این اقدام در بلندمدت راهحلی پردردسر خواهد بود. انتظار میرود نرخ تورم که پیش از این بالا بوده (22درصد در سال گذشته) بالاتر نیز برود. طی مبارزات انتخاباتی، هم مادورو و هم کاپریلس قول دادند حداقل حقوق و دستمزد را تا 40درصد افزایش دهند که میتواند بهای کالاها را حتی بالاتر نیز ببرد. در چنین وضعیتی این تهدید جدی وجود دارد که افزایش بیرویه تورم از کنترل و مهار دولت خارج شود.
از منظر اقتصادی، گزینههای متعددی وجود دارند که کاراکاس میتواند از آنها بهره بگیرد. ونزوئلا میتواند بخشی از درآمد نفتی خود را با کاهش پرداخت یارانه به کوبا و بقیه کشورهای حوزه دریای کارائیب برای خود نگه دارد. مادورو میتواند رویه چاوز را در مصادرههای موردی متوقف کند، رویهای که موجب حضور بیتأثیر و ناکارآمد بروکراتها در بخش دولتی، ایجاد نگرانی در بخش خصوصی و تضعیف صنعت نفت کشور شده است. وی میتواند بودجه بیشتری برای سرمایهگذاری دوباره در شرکت دولتی نفت کشور، برای تقویت تولید نفت که در مقایسه با 15سال گذشته تا یک سوم کاهش یافته است و برای گسترش ظرفیت پالایش نفت، بهخصوص با توجه به اینکه نفت تولیدی ونزوئلا نفتی سنگین محسوب میشود، درنظر بگیرد. ونزوئلاییها باور دارند بنزین ارزانقیمت یک حق قانونی برای آنهاست. تلاش برای حذف یارانه بنزین طبق شرایط بسته وام صندوق بینالمللی پول در سال1989 عامل تسریع در شورشهای مرگبار یک سال بعد از آن تلقی شد. اما مادورو میتواند بهتدریج و با رعایت جانب احتیاط یارانه بنزین را کاهش دهد. ارزانترین نرخ بنزین در سراسر جهان در ونزوئلا(به قیمت شش سنت برای هر گالن) عرضه میشود.
خطر مبارزه با فساد اقتصادی
از منظر سیاسی ونزوئلا با داستان دیگری روبهروست. شاید بتوان گفت مادورو چاوز نیست. این راننده سابق اتوبوس در کاراکاس از ابتدای آنچه انقلاب بولیواری چاوز خوانده شد، یار وفادار رهبر فقید ونزوئلا بود و پیش از آنکه در ماه دسامبر گذشته به مقام جانشینی ریاستجمهوری ارتقا یابد، بهمدت ششماه وزیر امور خارجه این کشور لاتین محسوب میشد. اما قابلیتهایی که باعث حضور مادورو در بالاترین سطوح انقلاب چاوزی ونزوئلا شده است، شاید برای رهبری این جنبش پس از مرگ چاوز کفایت نکند. پیروزی وی در انتخابات ریاستجمهوری تا حد قابل توجهی مدیون دستگاه انتخاباتی طرفداران چاوز، تاکتیکهای زورگویانه بسیج اجتماعی، رسانههای عمدتا تحت نظارت دولت و منابعی که طی یک دهه نفوذ و پا گرفتن حزب سوسیالیست متحد چاوز در نهاد دولت بهدست آمده، است.
ونزوئلا که پیش از این بهشدت دوقطبی شده، اینک و درحالیکه نیمی از کشور پشت سر کاپریلس قرار گرفته است و باور دارد وی پیروز انتخابات بوده است، شرایطی سختتر مییابد. علاوه بر این، بهنظر میرسد تعداد پرندههای کوچکی که قرار است راهحلهایی در اختیار مادورو بگذارند، آن قدر زیاد نیست. مادورو در مقایسه با چاوز نهتنها با مشکل کاریزما نبودن مواجه است بلکه تواناییهای جادویی وی را برای عبور از مشکلات سیاسی با پول نیز ندارد.
با وجود شعارهای گنگ و دوپهلویی که مادورو درباره مبارزه با فساد سرداده است، وی درصورت ایستادن در برابر منافع متحجران و تندروهای حزبش و چهرههای سرشناس و بانفوذ جنبش چاویستا که اهرمهای سیاستگذاری اقتصادی را در کاراکاس در اختیار گرفتهاند، بهشدت تحت فشار قرار خواهد گرفت. ازجمله این چهرههای شناخته شده میتوان به دیوسدادو کابلو، رئیس مجلس ملی، رافائل رامیرز، وزیر انرژی و خورخه جوردانی، وزیر دارایی اشاره کرد که همگی انتظار دارند در دولت مادورو در مناصب خود باقی بمانند. طرفه آنکه پیروزی خفیف مادورو به این معناست که وی از قدرت کافی برای ایجاد تغییرات واقعی در استراتژی کشور برخوردار نخواهد بود، مگر آنکه کابلو، رامیرز و جوردانی نیز خواهان چنین تغییراتی باشند.
همچنان وابسته به نفت
از برخی جهات، اقتصاد ونزوئلا را راحتتر از بقیه کشورها میتوان پیش برد، چه درآمد نفت، 20درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد و تقریبا شامل تمام صادرات این کشور و بیش از نیمی از بودجه رسمی دولت است. وقتی قیمت نفت افزایش مییابد، ونزوئلا نیز جان میگیرد و هنگامی که نفت پایین میآید، شرایط اقتصادی کشور بدتر میشود. از اینرو اگر قیمت نفت در سالهای2013 و 2014 بالا رود، مادورو و چاوزیها فرصت دارند رفع و رجوع مشکلات مالی و وضعیت اقتصادی کشور را به آینده موکول و از بروز فاجعه اقتصادی پیشگیری کنند اما مشکلات بنیادی کشور(بازار فاقد کارایی دلار، وابستگی به واردات، زیرساختهای فرسوده صنعت نفت و فقدان دسترسی به منابع مالی چین و بازارهای مالی بینالمللی) به جا خواهند ماند. اگر قیمت نفت بالا رود، تورم عنانگسیخته نیز ممکن است بدتر شود. شاید نیازی به توضیح درباره مشکلات فرهنگی و اجتماعی که چنین شرایطی میتواند در ونزوئلا بهعنوان کشوری متکی به نفت بهوجود آورده، نباشد.
در مجموع، چاوز رهبری بود که بهخاطر تقسیم حجم قابل توجهی از ثروت نفتی کشور بین فقیرترین شهروندان ونزوئلایی بهخاطر آورده خواهد شد؛ از اینرو جایگاه شخصی وی در تاریخ کشورش مستحکم خواهد بود. گرچه این انتقال ثروت به فقرا در دوران چاوز ممکن است ناکارآمد و همراه با فساد بوده باشد، چاوز بیش از اسلاف خود ثروت ملی کشورش را میان فقرا تقسیم کرد. ماموریت او برای تحقق خدمات درمانی، تحصیلات عمومی، افزایش سطح سواد و برنامههای خانهسازی موجب شد بسیاری از ونزوئلاییها از ورطه فقر بیرون کشیده شوند و از این رو آنها تا این حد به وی علاقه دارند. اما میراث چاوز که اینک در اختیار مادورو است، طی هفتههای گذشته خدشهدار شده است. درحالیکه ونزوئلا به آرامی به سوی دورهای از بحران اقتصادی پیش میرود، دستاوردهای شکننده نیازمندترین اقشار کشور میتواند طی حتی چند هفته محو شود.