اکنون در کشور ما نیز مشکل کمبود آب در مناطق مختلف کشور به شکلهای مختلف خود را نشان داده است. خشک شدن دریاچه ارومیه و بسیاری از تالابهای دیگر نمونهای از بحرانی است که دیر یا زود تمامقد آشکار میشود؛ در این میان، اختلافنظر صاحبنظران محیطزیست و منابع طبیعی با مدیران بخش آب کشور بسیار قابل تامل است. طی چند دهه اخیر، مدیریت منابع آبی کشور بیآنکه بهنظرات مشفقانه کارشناسان محیطزیست و منابع طبیعی توجهی کند با پای فشردن بر مدیریت سنتی، احداث سدها را بهعنوان یکی از راهکارهای اساسی در دستور کار قرار داده و با احداث این سازههای گرانقیمت کوشیده است تا از معضل کم آبی کشور که روز بهروز دامنه آن گسترده میشود گره بگشاید. نتیجه آنکه بسیاری از زیستبومهای کشور قربانی این سیاست نادرست شده است.
مهندس منصور قطبی سرابی، کارشناس باسابقه مهندسی آب در وزارت جهادکشاورزی در گفتوگو با همشهری ضمن هشدار نسبت به معضل کم آبی تأکید کرد: بهدلیل بحرانهای کمی و کیفی منابع آب، بستهبندی آب شرب در کلانشهر تهران و مراکز استانها اجتنابناپذیر است.
« بحران کمی منابع آب در کشور از مدتها پیش آشکار شده است»؛ مهندس منصور قطبی سرابی با این جمله کوتاه سخنان خود را شروع میکند و در ادامه برای تأیید این ادعا تصریح میکند: منابع آبهای زیرزمینی حدود نیمی از دشتهای کشور (230دشت) سالانه با 7/5میلیارد مترمکعب کاهش مواجه است.
منابع آبهای سطحی تعداد زیادی از رودخانههای کشور هم بهدلیل توسعه ناپایدار کشاورزی با خطر خشکشدن مواجه است.این کارشناس اما معتقد است که بحران کیفی هم دامنگیر منابع آب کشور شده است. او میافزاید: درحالیکه 75درصد آب شرب شهری و روستایی کشور از منابع آبهای زیرزمینی تأمین میشود، اکثر قریب بهاتفاق این منابع به انواع آلایندههای ناشی از پساب آب شرب شهری، صنعتی، بیمارستانی و کشاورزی آلوده شده و میشوند. مهمترین این آلایندهها که هماکنون آبهای جاری اغلب رودخانههای کشور را آلوده کرده و میکنند عبارتند از: سموم دفع آفات، کودهای شیمیایی، شویندهها، فلزات سمی (آرسنیک، جیوه، نقره، سرب، مس و غیره) و انواع نمکهای سرطانزا (نیترات، نیتریت، سولفاتها، کلرورها).
تغییر شیوه مدیریت سنتی
قطبی بلافاصله به راهکاری اشاره میکند که میتواند در گرهگشایی از وضعیت موجود کارساز باشد. او معتقد است: با تغییر در شیوه مدیریت سنتی فعلی به مدیریت یکپارچه منابع آب، نه فقط مشکلات و بحران آب شرب ملت ایران قابل حل است بلکه از این طریق از آلودگی حدود دو میلیارد مترمکعب از منابع آب سدها و رودخانههای کشور به انواع آلایندههای ناشی از پسابهای شرب، صنعت و کشاورزی جلوگیری میشود. تغییر شیوه مدیریت سنتی همچنین باعث تعویق بحران آب و آب شرب کشور بهمدت 30سال میشود ضمن آنکه ارتقای کیفیت آب شرب را درپیمیآورد و بدیهی است که باعث کاهش هزینههای بهداشت و درمان میشود.
قطبی در ادامه خاطرنشان میکند: با آزادشدن آب سدهای کرج، طالقان، لار، ماملو، لتیان، زایندهرود و غیره، به میزان دو میلیارد مترمکعب در سال، راهاندازی کشاورزی، دامپروری و آبزیپروری جدید در اطراف تهران بزرگ حداقل در سطح 120هزار هکتار و در سطح کشور حداقل در 300هزار هکتار ممکن و میسر خواهد شد که پیامد آن اشتغال میلیونها جوان جویای کار در زمینههای کشاورزی، دامپروری و آبزیپروری است.
به گفته وی، آزادسازی آب سدها در کشور صنعت جدیدی به نام صنعت تهیه، بستهبندی و توزیع آب شرب را ایجاد میکند که در اشتغالزایی سهم قابل توجهی دارد. با این کار از هزینههای مالی عظیم در زمینه انتقال آب سدها و رودخانههای کشور به شهرهای بزرگ بهویژه شهر تهرانبزرگ جلوگیری خواهدشد و از هزینههای مالی عظیم در زمینه احداث تصفیهخانههای فاضلاب و آب شرب شهری کاسته خواهدشد.
دستیابی به منابع آب جدید حداقل به میزان 27میلیارد مترمکعب در سال و منابع زراعی جدید(آبی) در سطح سهمیلیون هکتار ممکن و میسر خواهدشد.قطبی درباره مدیریت سنتی آب میگوید: مدیریتی است که در آن منابع آبهای سطحی و زیرزمینی، کمیت و کیفیت از منشأ و سرچشمهآب تا ابتدای شورهزارهای پاییندست دشتها بهطور موضعی و انتزاعی مورد مطالعه گرفته است. نمونهای از این شیوه مدیریت مطالعه وبررسی 609دشت رودخانهای کشور طی 60 الی 70سال گذشته است.
تعریف مدیریت یکپارچه منابع آب
او درباره مدیریت یکپارچه منابع آب چنین توضیح میدهد: در این مدیریت، منابع آبهای سطحی و زیرزمینی، کمیت و کیفیت از منشأ و سرچشمه آب تا پایاب (پایانه طبیعی) و نظایر آن یکجا دیده میشود و با مصرفکنندگان و تولیدکنندگان و ذینفعان از یک منظر برخورد میشود. این مدیریت طی 10سال اخیر از طرف 20کشور پیشرفته جهان به مرحله اجرا در آمده اما 50کشور جهان ازجمله ایران در این زمینه در ابتدای راه هستند.
وی با این توضیحات تأکید میکند: اعمال مدیریت سنتی بر منابع آب کشور، بخش عمدهای از آب شرب شهری و روستایی را تبدیل به فاضلاب میکند.
قطبی سرابی در ادامه، سایر مزایای ناشی از اعمال مدیریت یکپارچه آب را فهرستوار به شرح ذیل بیان میکند: «دسترسی به تولیدات کشاورزی جدید (گندم و جو) حداقل به میزان پنج میلیون تن در سال»، «دسترسی به تولیدات ماهیان گرمآبی و سردآبی جدید به میزان بیش از 755هزار تن در سال»، « اشتغال جدید، جهت جوانان جویای کار کشور در زمینههای کشاورزی، دامپروری و آبزیپروری به تعداد بیش از سه میلیون نفر در سال»، «دسترسی به صادرات ماهیان گرمآبی و سردآبی به کشورهای جهان و خاورمیانه»،«جلوگیری از نابودی 609دشت رودخانهای کشور در آیندهای نه چندان دور» و «دسترسی به کشاورزی پایدار» که خودکفایی در امر کشاورزی، دامپروری و آبزیپروری و دسترسی به اقتصاد بدون نفت را سبب میشود.
مزایای مالی اعمال مدیریت یکپارچه منابع آب
این کارشناس با اشاره به اینکه سالهاست در باب مدیریت منابع آب کشور پژوهش و تحقیق کرده و یافتههای خود را در قالب آمار و ارقام مستند کرده است، میگوید: حداقل مزایای مالی ناشی از اعمال مدیریت یکپارچه منابع آب رقمی معادل 200تریلیون تومان و حداقل ضرر و زیان ناشی از اعمال مدیریت سنتی بر منابع آب کشور هزار و800تریلیون تومان است.
قطبی در توضیح این آمار و ارقام به آمار وزارت نیرو درباره وضعیت مصارف آب کشور اشاره میکند و خاطرنشان میسازد: به موجب آمار وزارت نیرو، وضعیت مصارف آب ایران در سال 1388به شرح زیر اعلام شده است. مصرف آب کشاورزی از آبهای سطحی 30/7میلیارد مترمکعب در سال و از آبهای زیرزمینی 57میلیارد مترمکعب در سال و در مجموع 87/7میلیارد مترمکعب در سال است. مصرف آب شرب شهری و روستایی کشور هم از آبهای سطحی 5/2میلیارد مترمکعب در سال و از آبهای زیرزمینی پنجمیلیارد مترمکعب و در مجموع 7/5میلیارد مترمکعب در سال است. وضعیت مصرف سرانه آب شرب و مصارف عمومی کشور در شرایط فعلی هم با توجه به مصرف کل آب شرب شهری و روستایی کشور جمعاً به میزان 7/5میلیارد مترمکعب در سال، سرانه مصرف آب شرب شهری و روستایی جهت جمعیت 75میلیونی ایران برابر 274لیتر در روز قابل برآورد است. وی تصویری از مصرف سرانه آب شرب کشور در شرایط بستهبندی بهدست میدهد و میگوید: به موجب الگوهای مصرف موجود، سرانه مصرف آب شرب هر نفر برابر 15لیتر در روز قابل برآورد است که از نظر تأمین آب آشامیدنی، تهیه غذا، چای و غیره به مصرف میرسد. در حالی که متوسط مصرف سرانه آب شرب شهری و روستایی کشور ایران 274لیتر در روز قابل برآورد است. براین اساس، درصورت بستهبندی آب شرب کشور، مصرف سرانه آب شرب شهری و روستایی ایران از 5/7میلیارد مترمکعب به حدود 5/0میلیارد مترمکعب تقلیل پیدا میکند.به گفته وی درصورت بستهبندی آب شرب، مصارف عمومی آب شهری و روستایی کشور به میزان هفت میلیارد مترمکعب در سال از طریق آبهای زیرزمینی تأمین و پس از ضدعفونی و میکروبزدایی در اختیار شهروندان قرار خواهد گرفت.
قطبی میگوید: همانطور که پیش از این هم اشاره شد در حال حاضر حدود پنج میلیارد مترمکعب از مصارف آب شرب شهری و روستایی کشور از طریق آبهای زیرزمینی و حدود 2/5میلیارد مترمکعب آن از طریق آب سدها و رودخانههای کشور تأمین میشود اما درصورت بستهبندی آب شرب ملت ایران، حدود دو میلیارد مترمکعب از منابع آبهای سطحی (آب سدها و رود خانههای کشور) آزاد و در اختیار صاحبان اراضی آبخور سدهای مربوطه، بهعبارت دیگر در اختیار مالکین واقعی آنها قرار خواهد گرفت.آن طور که این کارشناس آب میگوید: در حال حاضر مصرف سرانه آب شرب شهری تهران بزرگ حدود 274لیتر در روز قابل برآورد است. درحالیکه، از مقدار مذکور فقط 15لیتر مربوط به آب شرب و مابقی به میزان 259لیتر در روز مربوط به سایر مصارف عمومی است.
وی در ادامه یادآور میشود: در حال حاضر کل مصرف آب شرب شهری تهران بزرگ حدود 1/2میلیارد مترمکعب در سال است که حدود 800میلیون مترمکعب آن از طریق آبهای سطحی (آب سدها و رودخانهها) و حدود 400میلیونمترمکعب آن از طریق آبهای زیرزمینی تأمین میشود. درصورت بستهبندی آب شرب شهر تهران بزرگ، حدود 730میلیون مترمکعب از آبهای مذکور به مصرف اراضی آبخور سدهای طالقان، کرج، لار، لتیان و ماملو رسیده و مابقی به میزان 70میلیون مترمکعب، به مصرف آب شرب شهر مذکور خواهد رسید.
وی نیاز واقعی آب شرب شهر تهران بزرگ را با احتساب جمعیت 12میلیون نفری، حدود 70میلیون مترمکعب در سال اعلام میکند و میافزاید: در حال حاضر جهت آبشرب و سایر مصارف (مصارف عمومی) این شهر حدود 800میلیون مترمکعب از منابع آبهای سطحی کشور تلف و با فاضلابهای شهری و صنعتی آلوده میشود که این میزان 10 بار بیشتر از نیاز واقعی است.
ارزش هر لیتر آب شرب حداقل یک دلار
قطبی با اشاره به اینکه ارزش واقعی هر لیتر آب شرب یک دلار است، میگوید: بهدلیل شروع کمبود و بحران آب در کشور زمان بستهبندی آب شرب، در کلانشهر تهران و مراکز استانها مثل کرج، مشهد، یزد، شیراز، کرمان و اصفهان فرارسیده است این کار باید از سالها پیش آغاز میشد.
وی تأکید میکند: با اعمال مدیریت یکپارچه منابع آب میتوان از تخریب منابع آب، آب و خاک و منابع طبیعی 609دشت رودخانهای کشور در آیندهای نزدیک جلوگیری کرد. علاوه براین، مدیریت یکپارچه منابع آب، دستیابی به منابع آب جدید حداقل به میزان 27میلیارد مترمکعب در سال ممکن و میسر میسازد. همچنین اعمال مدیریت یکپارچه منابع آب، سبب تأخیری 30ساله در بروز بحران آب در کشور میشود. فراتر از این، با اعمال مدیریت یکپارچه منابع آب، نه فقط میتوان از بحران آب شرب کشور جلوگیری کرد بلکه از این طریق، صرفهجویی در آبهای سطحی کشور حداقل به میزان دو میلیارد مترمکعب در سال میسر میشود.