راز این اخاذی میلیونی زمانی فاش شد که مرد خیر با حضور در شعبه اول دادسرای جنایی تهران از دام سیاهی گفت که زن جوانی برایش پهن کرده بود.وی به قاضی هاشمیان گفت: من در بازار تهران مغازه دارم و به واسطه کمک به نیازمندان سرشناس هستم چرا که هر کس مشکلی برایش پیش بیاید نزد من میآید و من هم سعی میکنم مشکل مالیاش را حل کنم. چند وقت پیش زن جوانی به نام مهدیه به مغازهام آمد و با گریه مشکلاتش را برایم مطرح کرد. وی مدعی شد که از همسرش طلاق گرفته و بعد از جدایی شرایط زندگیاش به سختی میگذرد. او از من تقاضای کمک کرد و من هم پذیرفتم.
این مرد ادامه داد: زن جوان وقتی نشانی خانهاش را در اختیار من گذاشت خیلی تعجب کردم چرا که محل زندگی وی در شمال غرب پایتخت و در محلهای اعیاننشین بود. برای همین تصمیم گرفتم به آنجا بروم تا از نزدیک از وضیعت زندگیاش باخبر شوم و پس از آن تصمیم به کمک بگیرم. وقتی به آنجا رسیدم، زنگ خانهاش را زدم و وی مرا به داخل دعوت کرد تا پذیرایی کند. به محض ورود به آنجا تعجبم بیشتر شد، چون زندگی خوبی داشت و بهنظر نمیآمد که مشکل مالی داشته باشد.
در همین افکار بودم که ناگهان از داخل یکی از اتاقها پسر جوانی بیرون آمد و با تهدید چاقو و به زور خواست به دستورش عمل کنم. سپس شروع به گرفتن عکس از من کرد و بعد از آن چند فقره چک به ارزش 100میلیون تومان از من گرفت و تهدیدم کرد که اگر از او شکایت کنم، عکسهای کاملا خصوصی که از من گرفته را در محل کارم و بین همسایهها پخش میکند و آبروی چندینسالهام را میبرد. من هم از ترس آبروریزی تسلیم خواسته آنها شدم و از آن خانه بیرون آمدم. وی افزود: وقتی نخستین چک که مبلغ 30میلیون تومان بود وصول شد من نیز با مرد جوان تماس گرفتم و از آنها خواستم حالا که این مبلغ را گرفتهاند بقیه چکها و عکس هایم را برگردانند اما وی قبول نکرد.
بعد از آن با زن جوان تماس گرفتم اما او تهدید کرد که اگر بقیه چکها وصول نشود نهتنها عکس هایم را در محل کار بلکه در اینترنت منتشر میکند. همان موقع بود که تصمیم به شکایت گرفتم. بعد از شکایت این مرد، تحقیقات پلیسی با دستور دادیار دادسرای جنایی تهران آغاز شد تا اینکه مأموران مرد جوان را هنگام وصول دومین چک شاکی دستگیر کردند. وی وقتی در برابر قاضی پرونده قرار گرفت چنین گفت: نقشه را مهدیه کشید. او به من گفت که به تازگی با مردی پولدار و خیری آشنا شده و میخواهد از او اخاذی کند. وی ادامه داد: مهدیه روز حادثه با من تماس گرفت و خواست به خانهاش بروم.
وقتی وارد خانهاش شدم وی نقشهاش را مطرح کرد و از من خواست تا در اتاق پنهان شوم و با تهدید چاقو از مرد خیر عکسهای سیاه بگیرم. من هم بهخاطر پول وسوسه شدم و سرانجام قبول کردم تا سناریوی اخاذی 100میلیونی را اجرا کنیم. بعد از اعتراف این مرد و اطلاعاتی که وی در اختیار مأموران قرار داد مأموران موفق شدند طراح نقشه باجگیری را دستگیر کنند. این زن جوان دربازجوییها به اخاذی از شاکی اقرار کرد و به مأموران گفت:
مرد خیر را از مدتها قبل میشناختم و چون میدانستم او به افراد مختلف مخصوصا خانوادههای بیسرپرست کمک میکند، این نقشه را کشیدم، چون تصور میکردم مرد خیر از ترس آبرو و اعتبارش هیچ وقت شکایت نمیکند. از سوی دیگر میدانستم 100میلیون تومان پول زیادی برای این مرد پولدار نیست غافل از اینکه وی ما را لو خواهد داد. به گزارش همشهری، این زن و مرد باجگیر بعد از اعتراف به تهیه عکسهای سیاه با قرار قانونی در اختیار مأموران آگاهی پایتخت قرار گرفتند.