ما به چرخش فصلها عادت داریم. حتی وقت آمدنشان که میشود به پیشوازشان میرویم. مثلاً همین بهار که تازه پشت سر گذاشتیم. مثلاً زمستان که از مدتها پیش از آمدنش به روز برفبازی فکر میکنیم. خوابش را می بینیم گاهی حتی.
ما عادت داریم که زندگیمان را با چرخش فصلها عوض کنیم. البته برای ما که مسلمان هستیم و در ایران هم زندگی میکنیم، زمان به پنج فصل تقسیم میشود. بهار، تابستان، پاییز، زمستان و رمضان!
* * *
ما رمضان را انتظار میکشیم. در جدول زمانبندی ذهنی ما، یک ماه پر از روزهای عجیب هست که قرار است سرنوشت ما در آن روزها معلوم شود. ما در طول سال، به این یک ماه عجیب فکر میکنیم و درست مثل نوروز و حتی بیشتر و عجیبتر از آن به پیشوازش میرویم. منظورم فقط آن چند روزی نیست که برای پیشواز ممکن است روزه بگیریم.
ما توی خوابهایمان، آماده شدن دستهایمان، دهانهایمان، چشمهایمان، جای روز و شبمان، عادتهایمان، سفرههایمان، نگاهمان و هر چیزی که به پازل زندگیمان شکل میدهد برای ماه رمضان آماده میشویم.
ما خودمان را برای این ماه عجیب آماده میکنیم و خوب میدانیم که این فصل پنجم، همه چیزش با تمام فصلها متفاوت است. آبوهوایش فرق دارد و درختان دیگری در این آبوهوا رشد میکنند. درختانی که شبیه درخت لوبیای سحرآمیز تا ته آسمان میروند و میشود از روی شاخههای آن به روی ابرها پرید.
درختانی با میوههایی بسیار عجیب. با طعمی رؤیایی از همانها که خداوند وعدهاش را برای بهشت داده است. میوههایی که هر روز سحر میرسند و وقتی آنها را میچینی، وقت افطار روی همان شاخهها دوباره جوانه میزنند، شکوفه میدهند و میوه میشوند.
این فصل پنجم حتی آسمان دیگری هم دارد. در فصلهای دیگر تنها و تنها آسمان رنگ عوض میکند و شاید بادی، بارانی، برفی اضافه و کم شود. اما در فصل پنجم اتفاق هیجانانگیز و غریبی میافتد. در این فصل، همهی درهای آسمان باز میشوند و رفتوآمد فرشتگان بین زمین و آسمان بیشتر میشود.
در این فصل، دعاها و نیایشها راهی بازتر برای رفتن به ملکوت پیدا میکنند و فرشتگان با بالهای بلورین بیشتر به خانهها سر میزنند. انگار کن مدام دم گوش آدمها صدای پرهایشان را و آمین گفتنشان را بشنوی و در حالتی بین خواب و بیداری فرو بروی. انگار که بالأخره دعایت دارد مستجاب میشود و یا گناهانی که هیچ وقت فکر نمیکردی بخشیده شوند، از گذشتهات پاک میشوند.
* * *
فصل پنجم، چنین فصلی است و کسانی که «راز فصلها را میدانند و حرف لحظهها را میفهمند» آنهایی هستند که برای ورود به فصل پنجم آمادهاند.
کسانیکه برای وارد شدن به این فصل آماده شدهاند، وقتی به آسمان نگاه میکنند، میبینند که درهایش باز شده و وقتی از خواب بیدار میشوند پرِ فرشتهها را روی بالششان پیدا میکنند. آنها خوابهای صورتی میبینند و شکل دعا کردنشان شبیه نیایش پرندگان است. آنها کسانی هستند که عادتهای زندگیشان را براساس آمدن فصل پنجم تنظیم میکنند و از آمدن این فصل خوشحال میشوند.