در هر دفتر مدروزی از دره سیلیکون در کالیفرنیا گرفته تا کشورهای اسکاندیناوی نیز از این قضیه خبر دارند: مزیتی که در کار کردن در حالت ایستاده وجود دارد. و مزیت خود ایستادن.
مد روزترین دفترها میزکارهای ترکیبشده با تردمیل دارند که افراد را وا میدارد در حین کار کردن راه بروند. شاید فکر کنید این کار صرفا پیروی از مد است، اما واقعیت این است که اساسی علمی برای آن وجود دارد.
بیحرکتی مشکلی رایج در جهان امروزی است. یک فرد معمول که با ماشینش رفت و آمد میکند و اسیر تماشای تلویزیون است، باید روزانه 19 کیلومتر بیشتر پیادهروی کند تا میزان فعالیت جسمی روزانهاش را به حد فعالیت جسمی شمار معدود باقیمانده انسانهای شکارچی-گردآور برساند. گرچه همه جانداران گرایش دارند که در صورت امکان انرژی ذخیره کنند، مرتبا شواهدی به دست میآید که چنین کاری در حدی اغلب ساکنان جوامع غربی انجام میدهند، برای سلامت بد است- آنقدر بد که ممکن است شما را به کشتن بدهد.
این شواهد به خودی خود مایه شگفتی نیستند. وزیران بهداشت کشورها دهههاست که به مردم توصیه میکنند، ورزش بیشتری انجام دهند. شگفتآور این است که شواهد جدید نشان میدهند که بدون توجه به اینکه چه مدت در روز را صرف ورزش با شدت بالا مانند دویدن یا استفاده از تردمیل در سالن ورزشی کنید، دورههای طولانیمدت نشستن و غیرفعال بودن برای سلامت شما بد است. آخرین پژوهشها نشان میدهند که شما نیاز به فعالیت جسمی مداوم با شدت کم دارید. این فعالیت ممکن است آنقدر کمشدت باشد که شما اصلا آن را فعالیت جسمی به شما نیاورید. حتی صرف ایستادن هم فعالیتی محسوب میشود که عضلاتی را که در حال نشستن فعال نیستند، به کار میاندازد.
پژوهشگران در این حوزه سابقه این نظر را که ایستادن برای سلامت خوب است را تا سال 1953 دنبال کردهاند؛ در آن زمان یک بررسی منتشرشده در جورنال لنست نشان داد که خطر حمله قلبی در راهنماهای اتوبوس که روزهایشان را در حالت ایستاده میگذرانند، نصف خطر حمله قلبی در رانندههای اتوبوس است که در شیفتهای کاریشان در حال نشسته هستند.
اما دیوید دانستان، پژوهشگر انستیتوی قلب و دیابت بیکر آی دی آی در ملبورن استرالیا میگوید از دهه 1970 که منافع بهداشتی ورزش و فعالیت جسمی شدید شروع به مشخص شدن کرد، علاقه به اثرات به فعالیتهای جسمی کمشدت- مانند راه رفتن یا ایستادن- کاهش یافت.
بایستید تا عمر طولانی کنید
اما در طول چند سال گذشته این علاقه تجدید شده است. رشتهای از بررسیهای همهگیرشناختی، که البته هیچکدام آنقدر بزرگ نبودهاند که شاهدی قطعی شمرده شوند، اما همگی به نتایج مشابهی رسیده بودند، اما ویلموت از دانشگاه لایسستر بریتانیا را ترغیب کرد تا یک متاآنالیز (فراتحلیل) بر روی آنها انجام دهد. این تکنیک بررسیهای گوناگون را با شیوهای معنادار از لحاظ آماری با هم ترکیب میکند. در سال 2012 دکتر ویلموت 18 بررسی را با هم ترکیب کرد که تقریبا شامل 800 هزار نفر میشد و به این نتیجه رسید که افرادی که کمترین فعالیت جسمی را در زندگی معمول روزانهشان دارند، نسبت به افرادی که بیشترین فعالیت روزانه را دارند، با احتمال دوبرابر بیشتر ممکن است به دیابت دچار شوند. او همچنین دریافت که افراد بیحرکت نسبت به افراد متحرک با احتمال دو و نیم برابر بیشتر ممکن است دچار بیماری قلبی- عروقی شوند. نکته مهم این است که به نظر میرسید این نتایج ربطی به میزان ورزش شدید این افراد مانند آنچه در سالنهای ورزشی انجام میشود، نداشت.
البته این بررسی هم فقط همبستگی و نه رابطه سبیی را نشان میدهد. اما شواهد دیگری دال بر این وجود دارد که بیحرکتی واقعا علت این مشکلات بهداشتی است. یک شاهد دیگر این یافته است که نشستن و پشت میزنشینی - از نشستن برای تماشای تلویزیون تا بازی ویدئویی انجان دادن تا خواندن کتاب- باعث میشود که میزان کالری دریافتی افراد از راه غذا خوردن افزایش یابد، بدون اینکه مقدار کالری سوخته میشود، بالا برود. اینکه چرا چنین وضعیتی رخ میدهد روشن نیست- و همچنین معلوم نیست که آیا فعالیت با شدت کم مانند ایستادن ممکن است ربطی به میزان خوردن چاشت یا میانوعدههای غذایی داشته باشد یا نه.
مجموعه دیگری از بررسیها بیانگر ان است که صرف بیحرکتی- بدون عواملی مشغولکننده ذهن مانند تلویزیون یا مطالعه- با تغییر دادن سوخت و ساز مضراتی ایجاد میکند. یک تجربه که در آن موشها برای یک روز بیحرکت نگاه داشته شده بودند (کار آسانی نبود، پژوهشگران مجبور شدند پاهای عقبی این حیوانات را معلق نگهدارند تا آنها بیحرکت شوند) نشان داد که میزان برداشت چربیهای به نام تریگلیسریدها بوسیله عضلات اسکلتی این حیوانات به شدت کاهش پیدا میکند. میزان لیپوپروتئین پرتراکم (HDL) (کلسترول خوب) نیز در خون این حیوانات به شدت کاهش یافت. HDL کلسترول را از بافتها گردآوری و دفع میکند و میزان کم آن باعث قرار گرفتن در معرض بیماری قلبی میشود. بررسیهای دیگر نشان دادهاند که فعالیت لیپوپروتئین لیپاز- آنزیمی که میزان تریگلیسریدها و HDL را تنظیم میکند- پس از فقط چند ساعت بیحرکت بودن به شدت کاهش مییابد، و این بیحرکتی با تغییرات در میزان فعالیت بیش از 100 ژن همراه است.
بررسیهایی که بر روی انسانها و نه حیوانات آزمایشگاهی انجام شده است، اثرات مشابهی را نشان داده است. خوشبختانه این پژوهشها نشان میدهند این اثرات را میتوان با مقادیر کم فعالیت نسبت سبک خنثی کرد. یک بررسی که دکتر دانستان سال گذشته منتشر کرد، نشان داد خارج شدن از حالت نشسته در فواصل 20 دقیقهای با دو دقیقه راه رفتن میتواند تفاوت عمدهای ایجاد کند. او پس از آنکه به افراد مورد آزمایش غذایی شیرین را خواند، دریافت در افرادی که در فواصل نشستن به این شیوه راه میروند، میزان قند خون تقریبا 30 درصد کمتر از افرادی است که نشسته باقی میمانند.
به نظر برخی از دانشمنان این مجموعه بررسیهای همهگیرشناختی، تجربیات حیوانی و کارآزماییهای انسانی بیانگر ان است که ورزش با شدت کم تا متوسط - ایستادن، راه رفتن و مانند اینها- از لحاظ کیفی با ورزش پرانرژی و با شدت زیاد متفاوت است. اما همه دانشمندان هنوز قانع نشدهاند. بسیاری از بررسیهای انسانی انجام شده در مقیاس کوچک بودهاند. (برای مثال تحقیق دکتر دانستان فقط شامل 19 نفر میشد). و همه بررسیهایی که به دنبال یافتن اصرات مضر بیحرکتی بودهاند، به نتیجه نرسیدهاند.
با این وجود میزان گستردگی این مشکل در حدی است که افراد را قانع میکند در انتظار دلایل قطعی باقی نمانند. طبیعی است که فروشندگان میزهای کار ایستاده تبلیغاتشان را بر آخرین یافتههای پژوهشی متمرکز کنند. و یقینا مدت زیادی طول نخواهد کشید که نخستین درخواستهای قانونی غرامت از اسیران اتاقکهای کاری به دادگاهها برسد.
منبع: Economist