هنگامى که امام علی(ع) تصمیم گرفت با خوارج نبرد کند، به آن حضرت گفته شد: آنها از پل نهروان گذشته اند، امام(ع) چنین فرمود: «قتلگاهشان کنار نهر است»! قتلگاه آنان، این سو، در کنار نهر است! به خدا سوگند از آنها حتى ده نفر باقى نخواهد ماند و از شما ده نفر کشته نخواهد شد!. و قال(ع) لمّا عزم على حرب الخوارج و قیل له: إن القوم قد عبروا جسر النهروان. مَصَارِعُهُمْ دُونَ النُّطْفَةِ، وَاللهِ لاَ یُفْلِتُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ، وَلاَ یَهْلِکُ مِنْکُمْ عَشَرَةٌ. مقصود از «نطفه» آب نهر است و این فصیحترین کنایه در مورد آب است؛ گر چه آب زیاد و فراوان هم باشد، در گذشته نیز که شبیه این سخن گذشت اشاره به چگونگى این کنایه نمودیم.(در خطبه 48)
ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه مى نویسد: این از اخبارى است که به حد تواتر رسیده و در میان مردم مشهور است این از معجزات و اخبار غیبى امام(ع) مى باشد. مانند این خبر هیچ احتمال اشتباه اندازى در آن وجود ندارد نه نسبت به اصحاب خود و نه نسبت به خوارج و این خبر بدون کم و کاست به وقوع پیوست. مسلما این امرى است خدائى که امام(ع) از ناحیه پیامبر(ص) دریافت داشته است، چه اینکه نیروى بشرى از درک چنین مطلبى عاجز است: سپس اضافه مى کند، اخبار غیبى امام(ع) آنقدر زیاد است که عده اى درباره اش غلو کردند و پیامبر(ص) با آن همه فضائلى که براى على(ع) برشمرده باز هم همه را نگفته از ترس اینکه مردم او را معبود خود بشمارند، چنانکه به او فرمود: «و الذى نفسى بیده لو لا انى اشفق ان یقول طوائف من امتى فیکما قال النصارى فى ابن مریم لقلت الیوم فیک مقالا لا تمر بملاء من الناسالا اخذوا التراب من تحت قدمیک للبرکة: سوگند به آنکه جانم در اختیار اوست اگر نه این بود که مى ترسم جمعى از امت درباره تو همان بگویند که نصارى درباره مسیح گفتند، سخنى درباره ات مى گفتم که از مقابل هیچ گروه از مردم نگذرى مگر اینکه خاک از زیر پاهایت براى تبرک بردارند»! ولى با این حال عده اى ادعاى الوهیت امام علی(ع) را نمودند و با آنکه امام آنها را کیفر نمود باز هم دست برنداشتند. (شرح ابن ابى الحدید، جلد 5 صفحه3-6)
در کتاب نهج البلاغه برخى اخبار غیبى از آن حضرت روایت شده که در ادامه از نظر شما می گذرد.
1- شهر بصره غرق مىشود
پس از اینکه جنگ جمل به پایان رسید و بصره فتح شد. على(ع) خطبه اى ایراد کرد که بخشى از آن، از خبرهاى غیبى آن حضرت به شمار مى آید. فرمود: وایم الله لتغرقن بلدتکم کانى بمسجد کم کجؤجؤ سفینة...: به خدا سوگند شهر شما غرق مى شود و مسجد شما به سان سینه کشتى (که بدنه آن در آب فرو مى رود و تنها سینه اش روى آب ظاهر است) دیده مى شود خداوند از بالا و پایین به این شهر عذاب خواهد فرستاد. ابن ابى الحدید در شرح این کلام مى نویسد: بصره تاکنون دوبار در آب غرق شده است یک بار در زمان «القادر الله» و بار دیگر در زمان «القائم بامرالله» طغیان آبهاى خلیج فارسى این شهر را در آب فرو برد و از آن همه ساختمان تنها قسمتى از مسجد جامع همان طور که على(ع) خبر داده بود در میان آب دیده مى شد و در این دو حادثه تمام خانه ها خراب شد و جمیعت زیادى غرق شدند.
2- معاویه بر سرزمین عراق مسلط مى گردد
امیر مؤمنان(ع) خبر مى دهد که او پیش از معاویه از دنیا مى رود و معاویه پس از او بر عراق مسلط مى گردد و سپس مى افزاید: «انه سیامرکم بسبى و البرائة منى...: از شما مى خواهد که به من ناسزا گوئید و از من بیزارى جویید...» همانطور که على(ع) خبر داده بود، معاویه پس از آن حضرت بر عراق مسلط شد و از مردم خواست که به آن حضرت ناسزا بگویند و از او بیزارى جویند و داستان اسف انگیز ناسزاگویى به على(ع) حتى در خطبه هاى نماز جمعه که از زمان معاویه به دستور او مرسوم شده بود در تواریخ ثبت و ضبط است.
3- از آنها 10 نفر جان به سلامت نمى برند و از شما هم 10 نفر کشته نمىشوند
در نبردى که میان امام علی(ع) و خوارج در کنار نهروان رخ داد امام پس از اتمام حجت و بازگشت گروهى از آنان به صفوف امام، رو به یاران خود کرد و فرمود: «مصارعهم دون النطفة والله لایفلت منهم عشرة ولایهلک منکم عشرة: «قتلگاه آنان کنار آب نهروان است به خدا سوگند، از گروه آنان 10 نفر جان به سلامت نمى برند و از شما هم 10 تن کشته نمى شود.» ابن ابى الحدید مى گوید: این خبر غیبى یکى از معجزات على(ع) است که نقل آن نزدیک به تواتر رسیده است و در نبردى که میان امام و خوارج نهروان رخ داد همه شاهد بودند که 9 نفر از خوارج جان به سلامت بردند و از میان یاران على(ع) فقط هشت تن به شهادت رسیدند.
4- مروان بن حکم حکومت بسیار کوتاهى خواهد داشت
مروان بن حکم در جنگ جمل اسیر شد و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) از پدر عفو او را خواستند. حضرت او را آزاد کرده و سپس فرمود: «اما ان له امرة کلعقة الکلب انفه و هو ابوالاکبش الاربعة و ستلقى الامة منه و من ولده یوماً احمر: آگاه باشید براى این مروان فرمانروایى کوتاهى است بسان لیسیدن سگ بینى خود را (این تعبیر کنایه از کوتاهى مدت فرمانروائى است) او پدر چهار رئیس است و امت اسلامى از فرمانرواصى او و فرزندانش روز خونینى خواهند دید.» همان طور که آن حضرت خبر داده بود مروان به حکومت رسید اما حکومت او بیش از نه ماه طول نکشید و چهار فرزندش که یکى از آنها عبدالملک و سه تاى دیگر عبارتنداز: عبدالعزیز، بشر و محمد به ریاست رسیدند عبدالملک، خلیفه شد و آن سه والى مصر و عراق و جزیره شدند و امت اسلامى از مروان و فرزندانش روزهاى خونینى دیدند که روشن ترین گواه آن، ظلم و ستم و خونریزى هایى است که به دست حجاج بن یوسف خونخوار که از طرف عبدالملک مروان، والى و استاندار عراق بود انجام شد.
5- جوان ثقفى بر شما مسلط مى شود و هستى شما را غارت مىکند
«اما و الله لیسلطن علیکم غلام ثقیف الذیال المیال یا کل خضرتکم و یذیب شحمتکم...: آگاه باشید به خدا سوگند جوانى متکبر و ستمگر از طائفه ثقیف بر شما مسلط مى شود که سبزه شما را مى خورد و پیه شما را آب مى کند کنایه از اینکه به جان و مال شما رحم نمى کند و همه را از آن خود مى داند».این جوان ثقفى همان حجاج بن یوسف ثقفى خونخوار و ستمگر معروف بود که در ایام حکومت خود به جان و مال مردم افتاد و هزاران نفر را به قتل رسانید.
6- برنامه مهدى موعود(عج) پیروى از قرآن و هدایت است
«یعطف الهوى على الهدى اذا عطفوا الهدى على الهوى و یعطف الرأى على القرآن اذا عطفوا القرآن على الرأى: هنگامى که مردم هدایت را پیرو هواهاى نفسانى خود قرار دهند مهدى موعود (ع) مى آید و هواهاى نفسانى را مغلوب هدایت مى نماید و نیز هنگامى که مردم قرآن را بر آراء و نظریات و تمایلات شخصى خود تطبیق نمودند آن حضرت آراء و نظریات را تابع قرآن قرار مى دهد برنامه آن حضرت حکومت قرآن و هدایت است.»
7- اگر بخواهیم از همه خصوصیات شما خبر دهم مىتوانم
«والله لوشئت ان اخبرکل رجل منکم بمخرجه و مولجه و جمیع شأنه لفعلت ولکن اخاف ان تکفروا فى برسول الله صلى الله علیه و آله...: به خدا سوگند اگر بخواهم مى توانم از همه خصوصیات هر کدام شما که از کجا و چگونه و به چه هدف آمدى و چه تصمیم دارید و خصوصیات دیگر خبر دهم. اما مى ترسم درباره من غلو کنید و مرا از رسول خدا(ص) بالاتر بدانید و یا به خدایى من معتقد شوید و این عقیده موجب کفر شما شود.» ابن ابى الحدید در ذیل این کلام، مى نویسد: این گفتار على(ع) مانند گفتار حضرت مسیح(ع) است که مى گفت: از معجزه هاى من این است که «و أُنبتکُم بما تاکلون و ما تدّخَرون فى بیوتکم: شما را از غذایى که در خانه مى خورید و از آنچه ذخیره مى کنید خبر مى دهم.»
8- زمانى بیاید که از اسلام فقط نام آن باقى ماند
«یأتى على الناس زمان لایبقى فیهم من القرآن الارسمه و من الاسلام الااسمه مساجدهم یومئذ عامرة من البناء خراب من الهدى...: روزگارى بیابد که در میان مردم از قرآن جز خواندن و قرائت و از اسلام جز نامى باقى نماند، در آن زمان مساجد از حیث بنا و ساختمان معمور و آباد است اما از جهت هدایت و معنویت خراب است (مسلمانان به اسم اسلام و قرآن اکتفا مى کنند و رفتن به مساجد هم جنبه تشریفات به خود مىگیرد در صورتی که اسلام و قرآن باید در متن زندگى آنان باشد.»
9- خوارج پس از من با خوارى و ذلت زندگى خواهند کرد
«اما انکم ستلقون بعدى ذلا شاملا وسیفاً قاطعاً واثرة یتخذها الظالمون فیکم سنة: آگاه باشید پس از من با ذلت همه جانبه و شمشیر برنده و استبداد روبرو مى گردید اموال و حقوق شما را ستمگران مى گیرند و این کار درباره شما براى همیشه معمول و رسم مى گردد: همان طور که امیرمؤمنان(ع) خبر داد خوارج پیوسته از طرف حکومت ها، مورد تعقیب قرار گرفته اموال آنان پیوسته از طرف ستمگران تصاحب مى شد.»
10- از هر چه سؤال کنید خبر مىدهم
«فاسألونى قبل ان تفقدونى، فوالذى نفسى بیده لا تسألونى عن شىء فیما بینکم و بین الساعة... الا انباتکم...: در این خطبه امیرمؤمنان(ع) حدود آگاهى خویش از غیب را بیان مى کند و مى فرماید: «از هر چه که تا قیامت پیش مى آید سؤال کنید جواب خواهم داد و از هر نبرد و جنگى که پیش مى آید و خصوصیات آن، تعداد افرادى که کشته مى شوند یا مى میرند و اینکه در کجا کشته مى شوند و کجا به خاک سپرده مى شوند از همه اینها آگاهى دارم.»