این درحالی است که براساس توصیههای کارشناسان بهداشتی افراد باید هر6ماه یکبار حتی اگر هیچ نشانهای از مشکلات دندان و لثه نداشته باشند، به دندانپزشک مراجعه کنند.حقیقت آن است که هزینههای خدمات دندانپزشکی و پزشکی آنقدر بالاست که مردم تا وضعیتشان اورژانسی نشود به مراکز درمانی مراجعه نمیکنند. این مهم کار را برای قشرهای آسیبپذیر جامعه دشوارتر کرده است.
از سوی دیگر، مردم آنقدر درگیر معاش شدهاند که اطمینان از صحت سلامتشان نه در اولویت که در وضعیت اورژانس قرار گرفته است. با اندکی پرسوجو با اطرافیان خود بهراحتی متوجه میشوید که تعداد خانوادههایی که برای معاینات دورهای بهطور منظم به پزشک مراجعه میکنند، زیاد نیستند. این درحالی است که سازمان بهداشت جهانی همواره از مردم تمام کشورهای دنیا میخواهد برای پیشگیری از بروز بیماریهای کشنده، معاینات دورهای را در اولویت زندگی خود قرار دهند.
مردان و سرپرستان خانوادهها در ایران که بار اصلی و مسئولیت زندگی با تمام سختیهایش بردوش آنان است، برای آنکه خانوادههایشان در شرایط خوبی قرار داشته باشند، در شیفتهای مختلف کاری (2 تا 3شیفت کاری) در معرض فشارهای روانی ناشی از کار قرار دارند و به تنها چیزی که شاید میخواهند فکر کنند اما نمیتوانند، سلامتشان است؛ حیاتی که اگر نباشد، زندگی یک خانواده نابود خواهد شد.
مقصر اصلی در بیتوجهی مردم نسبت به وضعیت سلامتشان کیست؟ مردم یا مسئولان؟ در یک نگاه کلی میتوان گفت: همواره دولتها در تمام کشورهای دنیا در قبال سلامت مردم مسئول هستند و باید به امر سلامت بهعنوان یک حق انسانی، توجه کنند. در ایران نیز در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر این مهم تأکید شده است.
مسئولان اجرایی باید بدانند که اگر میخواهند در وزارتخانه، سازمان، اداره، کارگاه و... به بهرهوری برسند، تنها راهش وجود افراد سالم، پویا و با انگیزه است؛ چرا که انسان سالم به لحاظ جسمی و روحی است که میتواند سبب تحول شود. پیشنیاز بالندگی و پویایی اقتصادی، داشتن انسانهای سالم است.
زنان در خانوادهها هم باید بدانند که اگر میخواهند زندگیشان بقا و تداوم داشته باشد، باید به سلامت جسمی و روحی همسرانشان بها دهند و فشارهای روانی ناشی از کار را برای همسرانشان، دوچندان نکنند.گرچه در بیتوجهی مردم نسبت به سلامتشان، متغیرهای زیادی دخیل هستند اما بهنظر میرسد واقعیشدن تعرفههای درمانی و تجهیزات پزشکی تا حد قابلقبولی میتواند از فشار هزینههای بالای درمان بر مردم بکاهد؛ شاید آن وقت مردم اورژانسی به دندانپزشک و پزشک مراجعه نکنند؛ شاید آن وقت، انجام معاینات دورهای برای همه خانوادههای ایرانی، یک ضرورت شود؛ شاید آن وقت از تعداد بیماران کاسته شود؛ شاید آن وقت با کمبود تختهای بیمارستانی مواجه نشویم و شاید آن وقت میانگین سن سکته قلبی در مردان ایرانی 59سال اعلام نشود. چه زیباست سرود شاعر پرآوازه سعدی که:علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست