این کارآگاه باهوش با ویژگیهای خاص ظاهری و رفتاری در سال 1886پا به دنیای ادبیات گذاشت و از آن زمان به یکی از محبوبترین کارآگاههای تخیلی دنیا تبدیل شد. کارآگاهی که وجود خارجی نداشت، طرفداران پروپاقرصی در دنیا پیدا کرد به گونهای که صدها انجمن و گروه به طرفداری او در دنیا تشکیل و مجموعهای از لباسهای شخصیاش در لندن در موزهای نگهداری شد.
در ادامه مطلب ضمن مروری بر ویژگیهای این شخصیت تخیلی و محبوب به ویژه نسخه تلویزیونی ماجراهای این کارآگاه میپردازیم که اکنون شاهد پخش آن از شبکه سه سیما هستیم.
شاید باور کردنش مشکل باشد اما شرلوک هلمز در حد و اندازههای یک شخصیت واقعی زندگینامه دارد. کتابها و مقالات بسیاری در مورد جزئیات زندگی هلمز نوشته شده است.
این کارآگاه باهوش، خلاق و ماهری که شیوههای خاص او در کشف جرم شهرتش را عالمگیر کرد از تخیلات ذهن پزشک و نویسنده اسکاتلندی سرآرتور کانن دویل وارد دنیای ادبیات شد. کانن دویل 4 داستان بلند و 56 داستان کوتاه در مورد هلمز نوشت که به جز 4 داستان، تمام داستانها از زبان دکتر واتسون دوست و همکار هلمز بیان میشود. مهارتها و اطلاعات او از همان داستانهای اولیه مشخص شد.
در داستان «پرونده اسکارلت» هلمز یک دانشآموخته رشته شیمی معرفی شده است. در داستان «ماجراهای گلوری اسکات» نیز به این موضوع اشاره شده که یکی از دوستان پدر شرلوک هلمز در کالج مهارتهای او را در استنتاج ستوده و او را به این سمت سوق داده است.
دکتر واتسون در داستان «پرونده اسکارلت» تواناییهای هلمز را اینگونه ارزیابی میکند. هلمز اطلاعات بسیاری در مورد ادبیات، ستارهشناسی، سیاست، گیاهشناسی، زمینشناسی، شیمی، آناتومی و حقوق دارد و به خوبی ویلون میزند. یکی از ویژگیهای هلمز قدرت او در تغییر چهره است که در بسیاری از داستانها خود را به شکلهای مختلف از جمله ملوان (علامت چهارم)، یک ولگرد (رسوایی در بوهمیا)، کتابفروش (ماجراهای خانه خالی) یک کشیش ایتالیایی (آخرین پرونده) و حتی یک زن (ماجرای سنگ مازارین) درمیآورد.
زمان تولد هلمز را با توجه به داستانها حدود سال 1854 تخمین زدهاند. او در سال 1881 در شماره 221 خیابان بیکر در لندن ساکن شد و بیشتر سالهای حرفهای را در کنار دوستش دکتر واتسون گذراند تا زمانی که دکتر واتسون ازدواج کرد. برادر بزرگ شرلوک هلمز، مایکرافت یکی از مقامات دولتی بود که در سه داستان ظاهر شد: «ماجرای مترجم یونانی»، «داستان آخر» و «نقشههای بروس پارتینگتون». البته در برخی از داستانها نیز به نام او اشاره شده است.
علاوه بر خانم هادسون خدمتکار هلمز و بازرس لسترید که بازرس اسکاتلندیارد بود و در بسیاری از داستانها از آنها نام برده میشود شخصیت شناخته شده دیگری نیز وجود دارد. پروفسور جیمز موریارتی دشمن شماره یک هلمز که در داستان «پرونده آخر» هلمز با او در آبشارهای رایشین باخ درگیر میشود.
شرلوک هلمز نظر چندان مساعدی نسبت به زنان نداشت و به هوش و ذکاوت آنها اهمیتی نمیداد. تنها زنی که نظر او را جلب کرد ایرنه آدلر در داستان «رسوایی در بوهیما» بود که نام او در چند پرونده دیگر نیز تکرار میشود.
هلمز یکبار نیز در طول زندگیاش نامزد کرد. در داستان «ماجرای چارلز آگوستوس میلورتون» او تنها به هدف به دست آوردن اطلاعات بیشتر نامزد میکند.امیته واتسون برعکس هلمز توجه زیادی به خانمها دارد و سرانجام در داستان «علامت 4» با ماری مورستان ازدواج میکند.
استنتاجهای هلمز و اصول معروف او در استنتاج که سعی دارد به دکتر واتسون نیز بیاموزد، و در بسیاری از داستانهایش نمونههایی از آن ذکر میشود، از ویژگیهای برجسته این کارآگاه معروف تخیلی است. این ویژگی موجب شد تا انجمن شیمی آمریکا از سال 2002 مجموعه داستانهایی را با موضوع مسایل شیمی و در قالب داستانهایی با حضور هلمز و واتسون در مجله معتبر این انجمن به چاپ برساند. این داستانها در میان دانشجویان شیمی بسیار محبوب و پرطرفدار است.
واقعیت این است که کانن دویل قصد ادامه داستانهای شرلوک هلمزرا پس از داستان «پرونده آخر» نداشت. این داستان در سال 1893 به چاپ رسید. پس از آن به خاطر فشاری که از سوی خوانندگان داستانهایش روبهرو شد داستان «سگ باسکرویل» را نوشت که در سال 1901 چاپ شد و داستان آن به قبل از مرگ هلمز برمیگردد. سرانجام دویل تسلیم شد و با داستانهای «بازگشت شرلوک هلمز» این شخصیت را مجدداً در دنیای ادبیات زنده کرد.
در مورد اینکه سرآرتور کانن دویل ایده شرلوک هلمز را از کجا آورد نظرات مختلفی وجود دارد. برخی میگویند هلمز واقعی یکی از دوستان نزدیک دویل، جرج وال اوون بوده. به اعتقاد هلمزشناسان دکتر واتسون نیز در اصل دکتر جوزف بل دستیار دکتر دویل بوده است.
هلمز بر آثار بسیاری از نویسندگان تأثیرگذار بوده است.
برخی معتقدند که نویسندگان مشهوری چون آگاتا کریستی، ادگار آلنپو، فیلیپ مارلو، مک تیلور و دیک تریسی از این شخصیت الهام گرفتهاند و اما دو نکته جالب دیگر در مورد شرلوک هلمز: در سال 1934 دو انجمن به طرفداری از شرلوک هلمز به وجود آمدند. پس از آن این موضوع به انگلستان، دانمارک و نروژ هم کشیده شد و امروزه حتی در هند و ژاپن انجمنهایی با نام شرلوک هلمز تشکیل شده که در این انجمنها به هر آن چیزی که مرتبط با این شخصیت تخیلی در جهان اتفاق میافتد پرداخته میشود. موزه شرلوک هلمز در خیابان بیکر لندن نیز که از سال 1990 کار خود را آغاز کرده یکی از عجایب و استثنائات است زیرا ساخت موزه در مورد شخصیتی که هرگز وجود نداشته سابقه نداشته است.
جرمی برت یا جرمی هلمز
در کتاب رکوردهای گینس نام شرلوک هلمز به عنوان شخصیتی نام برده شده که بیشترین اثر تصویری و نمایشی براساس داستانهای او ساخته شده، طبق آمار این کتاب از سال 1900 تاکنون 75 بازیگر در 211 اثر تصویری نقش شرلوک هلمز را بازی کردند که از این میان به اعتقاد بسیاری از شرلوک هلمز شناسان جرمی برت در سریال تلویزیونی تولید تلویزیون گرانادا، بهترین تصویر و نزدیکترین تصویر به شخصیت اصلی را ارائه داده است.
سریال شرلوک هلمز که هم اکنون شاهد پخش آن از شبکه سه سیما هستیم طی سالهای 1984 تا 1994 در 41 قسمت 60 تا 120 دقیقهای توسط تلویزیون گرانادای انگلستان تولید و از شبکه ITV پخش شد. تهیهکننده سریال ابتدا مایکل کاکس بود و تهیه قسمتهای بعدی را ویندهام دیویس برعهده گرفت. تمام دکورها از جمله محل زندگی شرلوک هلمز در خیابان بیکر در منچستر و در استودیوهای گرانادا ساخته شد. این استودیوها بعدها به یکی از مراکز توریستی تبدیل و در سال 1999 بسته شد.
دیوید بروک در ماجراهای شرلوک هلمز نقش دکتر واتسون را ایفا کرد و پس از آن چون میخواست زمان بیشتری را با همسر و پسر دو سالهاش بگذراند به لندن برگشت و ادوارد هاردپویک جانشین او شد.
سازندگان سریال قصد داشتند تا ساخت آن را ادامه دهند و تمام داستانهای شرلوک هلمز را که کانن دویل نوشته به تصویر در آورند اما مرگ ناگهانی جرمیبرت در سال 1995 این فرصت را به آنها نداد. جرمی برت در سالهای آخری که در نقش شرلوک هلمز ظاهر شد بسیار بیمار بود و این موضوع در چهره او به خصوص در داستانهای خاطرات شرلوک هلمز کاملاً مشخص است.
تمام اتفاقات و حوادثی که در سریال به تصویر کشیده شدهاند دقیقاً مطابق با نوشتههای کانن دویل بودند. تنها تغییر عمده در سریال این بود که هلمز مصرف کوکائین را در داستان «جای پای شیطان» برای همیشه کنار میگذارد. این موضوع به درخواست خود جرمیبرت و تایید نوه کانن دویل که یکی از مشاوران تولید سریال بود انجام شد. سریال شرلوک هلمز در انگلستان از شبکه ITV و در آمریکا از شبکه PBS پخش شد. در سال 2003 شبکه بیبیسی2 حق پخش سریال را در اختیار گرفت و این سریال طی دو سال شنبه شبها از این شبکه به روی آنتن رفت و این اتفاق نادری بود چون معمولاً بیبیسی علاقهای به پخش تولیدات ITV ندارد.
در مارس 2006 نیز مجدداً ITV پخش این سریال را از سر گرفت.جرمیبرت با عنوان اصلی پیتر جری ویلیامز هاگینز در نوامبر 1933 در وارویکشایر انگلستان به دنیا آمد. او در مدرسه هنرهای لندن بازیگری را آموخت و کار حرفهایاش را در تئاتر منچستر آغاز کرد. در سال 1958 با آن میسی بازیگر آمریکایی ازدواج کرد ولی این ازدواج در سال 1962 به جدایی انجامید. این دو در سال 1978 در فیلم سینمایی «ربهکا» با هم همبازی شدند. برت در این فیلم در نقش آقای دونیترو میسی در نقش دانورس ظاهر شد.
سازندگان جیمز باند مدتی جرمی برت را برای بازی در نقش مأمور 007 کاندید کردند. اما این امر هیچگاه محقق نشد. جرمیبرت در سال 1976 با یک تهیهکننده آمریکایی جوان، ازدواج کرد که همسر دوم او در سال 1985 بر اثر سرطان درگذشت و این موضوع وی را به شدت تحت تأثیر قرار داد.
جرمیبرت در دهه 1960 در تلویزیون انگلستان در چندین سریال کلاسیک بازی کرد. سه تفنگدار (1966)، یکی از معروفترین آثار تلویزیونی او در این دهه است. در سال 1973 نیز در نسخه تلویزیونی «تاجر ونیزی» در کنار لارنس الیویه به ایفای نقش پرداخت.
به اعتقاد بسیاری از منتقدین در کنار شرلوک هلمز که شاخصترین دستاورد حرفهای جرمیبرت است، فیلم «بانوی زیبای من» نیز در کارنامه هنری او اثر قابل توجهی به حساب میآید. او در این فیلم که در سال 1964 ساخته شد در نقش فدی در کنار آدری هیپورن بازی کرد.
جرمی برت با بازی در نقش شرلوک هلمز با بزرگانی چون کریستوفر پلامر، تام بیکر، یان ریچاردسون، باسیل رابتون، دونالد هاوارد، ادوارد و وودوارد و کریستوفر لی که پیش از او در نقش هنری در تلویزیون ظاهر شده بودند به رقابت پرداخت، رقابتی که به اعتقاد بسیاری رقیبی جز خود شرلوک هلمز نداشت. جرمی برت قصد نداشت پس از فیلمبرداری داستان «پرونده آخر» دیگر در این نقش بازی کند اما سرانجام به اصرار دوستانش و با وجودی که به شدت متأثر از مرگ همسرش بود در سال 1986 بازی در سریال را از سر گرفت.
برت در آخرین دهه زندگیش به شدت بیمار بود و چند بار در بیمارستان بستری شد. نکتهای که جرمیبرت در مورد نقش هلمز به آن اشاره میکند آشنایی او با این شخصیت قبل از بازی در سریال تلویزیون گرانادا است. او در اوایل دهه 1980 در تئاتر در نقش دکتر واتسون بازی کرد. در این نمایش که چارلتون هیستون نقش شرلوک هلمز را بازی میکرد، برت مطالعات بسیاری در مورد این شخصیت انجام داد که بعدها به دردش خورد. جرمیبرت با دو بازیگر در نقش واتسون، ادوارد هاردویک و دیوید بروک به گفته خودش خیلی راحت بود. البته دوستی او و ادوارد هاردویک یک دوستی قدیمی بود و این دو رابطه نزدیکی در پشت دوربین نیز با هم داشتند.
پسر جرمیبرت پل هاگینز هم اکنون یکی از معروفترین فیلمنامهنویسان جامعه هنری انگلستان است. زمانی که به جرمی برت گفتند که تو خود شرلوک هلمز را بازی کردی جواب داد:« من 33 بار در نقش شرلوک هلمز ظاهر شدم ولی معتقدم شرلوک هلمز واقعی در ذهن مردم هست هیچ بازیگری نمیتواند ادعا کند که خود شرلوک هلمز را بازی کرده چون هر خوانندهای دستور ذهنی خود را از این شخصیت دارد.»
با مرگ جرمیبرت اگر چه پرونده سریال پرطرفدار گرانادا برای همیشه بسته شد، اما حضور او در سینما و تلویزیون همچنان ادامه پیدا کرد. در چند سال اخیر بازیگر کانادایی «مت فیور» در چند فیلم تلویزیونی در نقش شرلوک هلمز بازی کرد.