1 - امنیت، با ارزشترین نعمت. خدا در قرآن بعد از نان و آب، به نعمت امنیت اشاره کرده است: «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ الذی أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَ ءَامَنَهُم مِّنْ خَوْفِ» (قریش/3) مردم مکه باید بندگی خدا را کنند که 2نعمت به آنها داده است. یکی نان و آب و دیگری امنیت. همه عبادتها در سایه امنیت است: «مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی» (نور/55)
من به پلیس گفتم: این آیه را شعار خودشان قرار بدهند. لااقل پلیس جاده، «سیرُوا فیها لَیالِیَ وَ أَیَّاماً آمِنینَ» (سبأ/18) مسافرت کنید. هم شب، هم روز، جاده امن است.
2 - مشارکت در پاداش کارهای مردم. قوای مسلح در همه کارهای خیر مردم شریک است. من طلبه که میآیم در تلویزیون حدیث بخوانم، اگر مملکت امن باشد میآیم، ناامن باشد نمیآیم. این سرمایهگذاری است.
3 - ایجاد آرامش و مقابله با تنش. آرامش جامعه و جلوی فساد را گرفتن خیلی مهم است. اگر واقعاً تذکرات شما نباشد، خیلیها دست به خیلی از کارها میزنند. «مَنْ أَخَافَ مُؤْمِناً» (کافی/ج2/ص368) حدیث داریم اگر کسی یک مؤمنی را بترساند، «أَخَافَهُالله» خدا روز قیامت او را به وحشت میاندازد. بالاخره افرادی ایجاد دلهره میکنند. اسلام میگوید: اگر کسی اسلحه کشید، ولو تیراندازی نکرد، همین که اسلحهاش را کشید مفسدفیالارض است. یعنی باید اعدام شود. مملکت باید امن باشد.
4 - برنامه دشمن برای ناامن کردن جامعه. گاهی وقتها یک بودجههایی خرج میشود، به 4نفر پول میدهند و میگویند: شما برو بگو من بهایی هستم. فقط در بین بچهها راه برود و بگوید: من بهایی هستم. شما میتوانی مسجد نیایی. اما اگر مسجد آمدی و قصد فرادا کردی و در کنار مسجد نماز خواندی یعنی آقا فاسق است. تو میتوانی مسجد نیایی، میتوانی پای سخنرانی من نیایی اما اگر پای سخنرانی آمدی و چنین کردی، پیداست آمدی حواس مردم را پرت کنی.
5 - آزادی بیان با شنیدن سخنان دیگران. اول انقلاب منافقین در دبیرستانها صحبت میکردند. در یکی از استانها من هم بودم، دیدم دارند تبلیغات میکنند، من هم وارد دبیرستان شدم. گفت: آخوندها نمیگذارند ما آزادی داشته باشیم. گفتم: بچهها معنای آزادی چیه؟ معنای آزادی این است که ایشان هرچه میخواهد بگوید و شما بنشینید. یا آنکه 5دقیقه، 10دقیقه این آقا حرف بزند. 5دقیقه، 10دقیقه هم من جواب ایشان را بدهم. شما هم گوش بدهید، هرکدام را خواستید انتخاب کنید. «یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه» (زمر/18) خدا به قدری آزادی داده است که حرف مشرکین را اینجا نقل کرده است. «وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا» (ابراهیم/13)، «وَ قالَ الَّذینَ أَشْرَکُوا» (نحل/35) اصلاً گفتوگوی تمدنها که مطرح شد، متن قرآن است. «قالوا، قل» آنها چنین گفتند. تو هم چنین بگو.
6 - خدمت به دانشمندان. قرآن میگوید: اگر میخواهید خدمت کنید، اول «فَلِلْوالِدَیْن» (بقره/215) خدمت به پدر و مادر بعد «وَالْأَقْرَبینَ»، «لَا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاج» (فقیه/ج2/ص68) بعد عالم، «إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِالْخِدْمَه الْعَالِم» (کافی/ج1/ص37) کسانی که پیر شدند، زمین و باغ دارند. بیایید چند تا مدرسه بسازید. حوزههای علمیه جا ندارند.
هزاران لیسانس و فوق لیسانس، میآیند طلبه شوند، ما اتاق و خوابگاه نداریم به آنها بدهیم. چه اشکالی دارد، 10نفر بیایند، 10تا مدرسه بسازند، وقف کنیم برای تیزهوشها.