اما اظهارات اخیر رئیس سازمان بهزیستی مبنی بر اینکه اگر امروز در جامعه دچار مشکلات متعدد میشویم به این دلیل است که به اندازه کافی به سلامت روان جامعه توجه نشده یا اقدامات انجام شده تاکنون اثرگذار نبوده است. همایون هاشمی، رئیس سازمان بهزیستی افزود: این سازمان از متولیان اصلی مشاوره و امور روانشناختی در کشور است. اظهارات رئیس سازمان بهزیستی درباره اینکه مشکلات اجتماعی ما ریشه در سلامت روان ما دارند؛ باعث شد تا در گفتوگو با دکتر پرویز روزبیانی، متخصص روانشناسی بالینی، نظر وی را در اینباره جویا شویم.
دکتر روزبیانی با تأیید این مسئله که سلامت روان با سلامت جامعه مرتبط است، درباره علل عدم رواندرمانی در ایران گفت: یکی از عوامل مهم مراجعه نکردن مردم به روانشناس در عادت ما ایرانیها نهفته است آنقدر با مشکل خویش کلنجار میرویم تا آنکه بهصورت یک معضل اساسی برایمان بروز کند، زمانی که دچار اضطراب شدید شدیم و این مسئله باعث فلجشدن کار و زندگیمان شد، تازه به فکر معالجه میافتیم. در ابتدا دچار نوعی اضطراب کوچک بودیم اما بهدلیل اینکه این وضعیت نوعی بیماری است درصورت عدممعالجه تکرار میشود و به مرور به اضطراب بزرگ تبدیل میشود.
این روانشناس درباره انواع اضطراب توضیح داد: ما 2 نوع اضطراب داریم که یکی را سازنده و دیگری را مخرب نام نهادهاند. برای پی بردن به این دو نوع اضطراب مثالی میزنم فرض میکنیم 2 روز دیگر قرار است در کنکور شرکت کنیم یا یک امتحان مهم داریم، بنابراین دچار اضطراب هستیم همین مسئله سبب میشود تا در این مدت درس خواندن را جدی بگیریم.
این اضطراب پس از امتحان از بین میرود و در واقع نقش سازندهای را در درس خواندن فرد ایفا میکند. اضطراب سازنده نیز درباره امتحان راهنمایی و رانندگی جهت بهدست آوردن گواهینامه نیز صدق میکند. اضطراب سازنده نوعی اضطراب است که باعث میشود فرد به فکر حل مشکل خود باشد و پس از پشتسر گذاشتن مشکل اضطراب نیز بهطور طبیعی رفع میشود. نوعی از اضطراب نیز وجود دارد که همیشگی است و از بین نمیرود و تنها گاهی کاهش مییابد و در اغلب اوقات زیاد میشود.
اضطراب دائمی فرد را مدام دچار نگرانی میکند بهعنوان مثال فرد زمانی که بیرون از خانه است تصور میکند مضطرب است بعد به خانه بازمیگردد تا قدری آرامش پیدا کند یا به خانه دوستش میرود تا قدری آرام شود، این اضطراب نوعی استرس است که فرد را حتی یک لحظه رها نمیکند. در این زمان است که بهدلیل دائمی شدن اضطراب باید به فکر درمان افتاد. مانند همین مثالها را درباره افسردگی نیز میتوان ارائه کرد.
دکتر روزبیانی با اشاره به اینکه بسیاری عامل ناراحتیهای خود را بدون مشورت با روانشناس خود مشخص میکنند و اغلب نیز دچار اشتباه میشوند گفت: آنقدر ما با مشکلاتمان کلنجار میرویم که تبدیل به مشکلات اساسی شوند و زمانی که در مقابل ناراحتی خود احساس ناتوانی میکنیم به فکر معالجه میافتیم اما در همین زمان هم برای بیماری خود بهانه میتراشیم و تلاش میکنیم مشکلات را خود ریشهیابی کنیم و به نوعی بهخوددرمانی بپردازیم اما بعد از مدتی متوجه میشویم که خوددرمانی نهتنها مشکل را حل نکرده بلکه بر ناراحتیها و اضطراب نیز افزوده بنابراین تصمیم میگیریم که برای معالجه به روانشناس مراجعه کنیم.
زمانی که یک ناراحتی جنبه درمانی پیدا میکند طبیعتا هزینه آن بالا میرود و تعداد جلسات مراجعه به روانشناس افزایش مییابد و پس از آن نیز بحث دارویی پیش میآید به این معنا که اغلب داروهای رواندرمانی دوره خاص درمانی خود را دارند و نباید زودتر از موعد دارو را قطع کرد. اما بسیاری از ما بنابر عاداتی که داریم مصرف دارو را پیش از موعد و پس از احساس آسودگی و آرامش اولیه قطع میکنیم.
این مسئله باعث میشود تا پس از چند روز دوباره بیماری عود کند، در نتیجه چند عامل در عدمسلامت روان و به تبع آن سلامت جامعه نقش دارد؛
نخستین عامل این است که ما درحالیکه به مشکلات جسمی خود اهمیت میدهیم آنچنان که باید و شاید به روانمان اهمیت نمیدهیم. ما آنقدر نسبت به روان خود بیتوجه هستیم که تا مرز درگیر شدن و بیماری جسم خویش نیز پیش میرویم چرا که سلامت روح و روان مرتبط با سلامت جسم است که عکس این قضیه نیز صادق است اما ما بهدلیل اینکه اطلاع کافی در اینباره نداریم بسیار دیر برای معالجه اقدام میکنیم. اضطراب و دلهره در واقع روی کار و تغذیه فرد مضطرب اثر میگذارد. همین باعث میشود که وضعیت جسمی فرد به مخاطره افتد، از همینرو است که میگویند بیشتر ناراحتیهای اعصاب و روان بر جسم نیز اثر میگذارد.