درس‌هایی از قرآن؛ استقلال و آزادی در سایه انقلاب اسلامی

1- اخراج مستشاران آمریکایی از ایران: قرآن می‌گوید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَهًً مِنْ دُونِکُم» (آل‌عمران/118)؛ بطانه از بطن یعنی درون. یعنی از غیرخودتان نگذارید کسی درون شکم شما برود. یعنی عامل نفوذی ممنوع! به اسم جهانگردی، کارشناس نظامی، کارشناس اقتصادی، تمام منابع و اطلاعات را کشف کردند و بردند. یک قانونی تصویب شد که امام فریاد کشید. که هر آمریکایی در ایران هر جنایتی کند، قوه قضاییه ایران حق محاکمه ندارد.

2- تغییر قبله، رمز استقلال مسلمانان: ما اول رو به بیت‌المقدس نماز می‌خواندیم. یهودی‌ها گفتند: شما دنباله‌رو ما هستید. آیه نازل شد، قبله را عوض کنید. تا آنها نگویند: شما استقلال ندارید: «ِلئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی‌الله حُجَّه» (بقره/150)؛ مسلمان‌ها می‌توانند آمریکا را تحریم اقتصادی کنند. یک‌ماه جنس آمریکا را مصرف نکنند کمر آمریکا می‌شکند. کمر اروپا می‌شکند. امام فرمود: شیر نفت را ببندید. کمر شاه شکست. قرآن یک آیه دارد آیه بزرگی است می‌گوید: «فَاسْتَوی عَلی سُوقِه» (فتح/29)؛ مومن باید روی پای خودش بایستد. قرآن درباره استقلال می‌گوید: «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذینَ ظَلَمُوا» (هود/113)؛ به ظالم تکیه نکنید.

3- سفارش قرآن به دوری از کافران ستمگر: قرآن می‌گوید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»‌ای مؤمنین! «لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ»؛ دشمن من و دشمن خودتان را ولی و سرپرست نگیرید. کسانی که می‌گویند: دین از سیاست جداست یعنی این آیات را حذف کنید. حدود 500 آیات سیاسی در قرآن داریم. من اینها را جمع کردم، سیمای سیاست در قرآن. قرآن می‌گوید: «لَنْ یَجْعَلَ‌الله» یعنی هرگز خدا قرار نداده، «لِلْکافِرینَ» برای کافرین «عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً»(نساء/141)؛ خدا اجازه نمی‌دهد کفار بر مسلمان‌ها راه نفوذ داشته باشند. یک خاطره می‌خواهم راجع به این آیه از مرحوم ابوترابی بگویم.

4- خاطره‌ای از دوران اسارت مرحوم ابوترابی: ابوترابی چطور رهبر آزادگان شد؟ من پیگیر شدم رازش را کشف کردم. در اسارت که بودند، از صلیب سرخ جمعی به عراق آمدند، به اردوگاه اسرا برای بازرسی. از آقای ابوترابی پرسیدند اینجا شکنجه هست یا نه؟ ایشان طفره رفت. سرهنگی که مسئول شکنجه بود ایستاده بود. اینها که رد شدند گفت: من خودم تو را شکنجه کردم. چرا نگفتی؟ ترسیدی؟ گفت: اینها مسیحی بودند. عراق کشور اسلامی است. من اگر می‌گفتم در عراق شکنجه هست، مسیحی‌ها بر مسلمان‌ها راه نفوذ پیدا می‌کردند، یک مرتبه این سرهنگ پوکید. گفت: سید من از اینکه تو را شکنجه دادم شرمنده هستم. ابوترابی می‌گوید: راست می‌گویی یا دروغ؟ می‌گوید: راست می‌گویم. می‌گوید: اگر راست می‌گویی بگو این سید اخلالگر است. 3-2 تا سیلی بزن، مرا در ماشین بینداز به هوای اینکه اینجا اخلال کردم مرا یک اردوگاه دیگر ببر. یک چند روزی با بچه‌های آنجا صحبت می‌کنم، دلداری‌شان می‌دهم، دوباره مرا بزن بگو اخلالگر است. تو اگر این کار را کردی من تو را می‌بخشم. قول می‌دهم خدا هم تو را ببخشد.

5- عزت در سایه توکل به خدا، نه تکیه بر ظالمان: یک مرتبه یک گروهی آمدند به پیغمبر گفتند: می‌خواهیم به شما کمک کنیم. فرمود: نه، مسلمان نباید از غیرمسلمان کمک بگیرد. کمک نظامی از یهود را پیشنهاد کردند، نپذیرفت. به شیخ فضل‌الله نوری پیشنهاد کردند تو پناهنده شو به کشور انگلیس. فرمود: یک مسلمان به بیگانه پناهنده می‌شود؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر به آمریکا پناهنده شوند عزیز می‌شوند. در قرآن یک آیه داریم می‌فرماید: «أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّه» (نساء/139)، شما عزت را از اینها می‌خواهید؟