بسیاری از شهروندان روزهای آخر هفته خود را در دامنهها و کوهپایههای اطراف شهرشان سپری میکنند. روزانه صدها شهروند تهرانی هم بهمنظور سپری کردن اوقات فراغت به دامنه رشته کوههای البرز پناه میبرند اما این تفریح ارزان ، نیازهای خاص خودش را هم دارد. یکی از این نیازها ایمنی در مواقع اضطراری است. مدیریت شهری در سالهای اخیر توجه ویژهای به این مسئله نشان داده و با استقرار و تجهیز یکی از ایستگاههای آتشنشانی، امنیت و آسایش خاطر بیشتر را برای شهروندان پایتختنشین طرفدار کوهنوردی فراهم ساخته است. این گزارش حاصل نیمروز حضور ما در ایستگاه ۶۴ آتشنشانی امداد کوهستان و نجات غریق تهران است؛ جایی که مامورانش با فداکاری آمادهاند تا به امداد درماندگان ارتفاعات تهران بشتابند. در این گزارش رامین نایبپور، رئیس ایستگاه۶۴ همراه ما بود.
حادثه در ارتفاع
«کوله را بستهای و قصد بالا رفتن از کوه را داری. شاید چند سالی باشد مهمان ارتفاعات شمالی تهران شدهای یا اینکه خیلی تصادفی در صبح یک روز تعطیل هوس فتح توچال به سرت زده است. ارتفاع ۴هزار متری کوه تو را به سوی خود فرامیخواند تا از آن بالا بروی و حس فتح یک کوه نیمه بلند را تجربه کنی اما ناگهان سنگ زیر پایت سست میشود! تا بهخود بیایی میبینی چند متری از ارتفاع سقوط کردهای. درد در همه جای بدنت پیچیده، کوفتگی را در همه عضلات حس میکنی. در این شرایط حتی اگر همراه هم داشته باشی نمیتوانی کاری از پیش ببری». شاید آنهایی که برای استفاده از کوه و جذابیتهایش به ارتفاعات شمالی تهران میآیند، کمتر در ذهنشان این پایانبندی را متصور باشند اما همان شعار همیشگی که حادثه هیچگاه خبر نمیکند میتواند شامل حال شما هم بشود. اگر روزی این اتفاق محتمل برای شما رخ داد، خیلی نگرانی بهخود راه ندهید. کافی است یک تماس کوتاه با ۱۲۵ برقرار کنید تا ماموران ایستگاه آتشنشانی ویژه عملیات کوهستان در سریعترین زمان ممکن با تجهیزات، بالای سرتان حاضر شوند و شما را به نزدیکترین مرکز امدادرسانی برسانند.
ماموریت بالای کوه
« وقتی از رامین نایبپور، رئیس ایستگاه آتشنشانی ۶۴ امداد و نجات کوهستان میخواهیم شرح وظایف این ایستگاه ویژه را توضیح دهد، میگوید: «این ایستگاه در سال۱۳۸۴ با هدف امدادرسانی تخصصی به شهروندانی که در ارتفاعات شمالی، جنوب شرقی و غربی شهر تهران گرفتار حادثه میشوند احداث و تجهیز شده است. علاوه بر امدادرسانی کوهستان، بچههای فعال این ایستگاه کار امدادرسانی نجات غریق در سدها و رودخانههای پرعمق اطراف شهر تهران را نیز برعهده دارند. شهروندانی که در کوهستان دچار حادثه میشوند، از ارتفاع سقوط میکنند، مسیرشان را گم میکنند، گرفتار سقوط بهمن میشوند یا بهعلتی خاص نیاز به فوریتهای پزشکی پیدا میکنند میتوانند با شماره تلفن ۱۲۵ تماس بگیرند. همینطور عملیات پیدا کردن افرادی که در دریاچههای اطراف تهران دچار حادثه میشوند و به قعر آب فرو میروند هم جزو ماموریتهای ما محسوب میشود البته وظیفه اطفای حریق هم که مثل همه ایستگاههای دیگر جزو ماموریتهای اصلی این ایستگاه است. پس از برقراری تماس، زنگ امدادرسانی ایستگاه ما به صدا درمیآید و گروه امداد در سریعترین زمان ممکن خودشان را به فرد یا افراد نیازمند کمک میرسانند». از آنجا که بیشتر عملیاتهای ویژه ایستگاه کوهستان به امدادرسانی حادثهدیدگان ارتفاعات شمالی خلاصه میشود، این ایستگاه در خیابان ولنجک و درست پای کوه احداث شده تا مدت زمان رسیدن گروههای امدادی به محل کاهش یابد.
گرهها باز میشوند
بچههای ایستگاه ۶۴ علاوه بر همه دانش و تکنیکهایی که یک آتشنشان باید بداند، دورههای ویژه دیگری را نیز میگذرانند تا برای نجات مصدومان یا پیدا کردن گمشدگان در کوهستان آمادگی پیدا کنند. وقتی صحبت از امدادرسانی در ارتفاعات به میان میآید، مسلما نقش طناب و گرههای خاص آن پررنگتر میشود. به همین دلیل امدادگران این ایستگاه علاوه بر آشنایی با روشهای بالا و پایین رفتن از ارتفاع، با انواع گرهها آشنا میشوند. شاید باور کردنش سخت بهنظر برسد اما تاکنون بیش از ۴هزار نوع گره به ثبت رسیده که هر یک در موقعیتهای مختلف، کارکرد خودشان را پیدا میکنند. به همین دلیل آتشنشانهای ایستگاه ۶۴ در دوران آموزش خود حداقل با ۱۰۰نوع گره و دهها نوع طناب آشنا میشوند. جالب اینکه در پاگرد یکی از طبقات ایستگاه، تابلویی بهمنظور نشانهگذاری انواع گرهها نصب شده که تماشای آن برای هر فردی جذاب است. این طنابها و گرههای ویژه آن هنگام امدادرسانی به حادثه دیدهها بهشدت بهکار میآیند و میتوانند گرههای کور را باز کنند.
بیشترین تجهیزات
انواع طنابها، تجهیزات کامل کوهنوردی شامل پوتینها، کولهها، بیل و کلنگ و عصا، کلاه ویژه ایمنی، کمربند مخصوص، لباسهای ضدسرما، ابزار و یراق امدادی، نورافکن، ردیاب، پتو، کپسول ضدحریق، برانکارد و هر چیزی که فکرش را بکنید میتواند در یک عملیات نجات کوهستانی بهکار امدادگران بیاید در انبار پیدا میشود؛علاوه بر این، بخشی از این وسایل تنها در اختیار عدهای از آتشنشانهاست که آنها را در کمدهای اختصاصیشان نگهداری میکنند تا به محض شنیدن صدای آژیر در چند ثانیه تجهیز شوند. بچههای کوهستان علاوه بر ماشینهای آتشنشانی معروف، یک ماشین ویژه صعود از ارتفاع را در اختیار دارند. این ماشین چهارچرخ به راحتی میتواند از فضاهای کوهستانی و سنگی بالا برود و قابلیت حمل ۳ سرنشین به همراه یک مصدوم را داراست. ماشین ویژه صعود به راحتی از مسیرهایی با شیب ۴۵درجه با سرعت قابلقبول بالا میرود. وجود ۳ دستگاه ماشین ویژه صعود به همراه ۲ دستگاه موتورسیکلت تریال باعث شده تا مصدومان با سرعت و ایمنی بالاتری به مراکز درمانی فرستاده شوند. رامین نایبپور، اما یک درخواست هم از مسئولان دارد؛ «از آنجا که کار ما بهصورت مستقیم به امداد و نجات شهروندان برمیگردد، هر چه دست ما به لحاظ تجهیزات فنی بازتر باشد امکان موفقیت و سرعت کارمان هم بالاتر میرود. خوشبختانه سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران در این زمینه حساسیت خاصی دارد و به همین دلیل بیشتر تجهیزات مورد نیاز امدادرسانی کوهستان در این ایستگاه فراهم شده است. اما وجود یک دستگاه بالگرد، ویژه امداد در ارتفاعات جزو ملزومات ماست چرا که ما با استفاده از آن میتوانیم در کمتر از ۲دقیقه به محل حادثه برسیم و چند دقیقه بعد مصدوم را به یکی از بیمارستانهای شهر بسپاریم».
فصلهای پرکار سال
حرفه آتشنشانی را نمیتوان جزو مشاغل فصلی بهشمار آورد اما احتمال وقوع حوادث مختلف در برخی از ماههای سال بیشتر میشود و به تبع آن تعداد امدادرسانیها هم افزایش مییابد. بهطور مثال، از آنجا که بیشتر شهروندان در فصل تابستان هوس کوه رفتن به سرشان میزند، طبعا احتمال وقوع حوادث در این روزها نیز افزایش مییابد. البته امدادرسانی در روزهای خوش آب و هوای سال نسبت به فصل زمستان آسانتر است چرا که راهها بهصورت کامل دیده میشود، صعود از کوه آسانتر است و عملیات جستوجوی گمشدگان هم با راحتی صورت میپذیرد اما در فصل زمستان بهدلیل پوشش برف در بیشتر مناطق کوهستانی ارتفاعات شمال تهران امکان امدادرسانی و یافتن گمشدهها سختتر میشود. اگر فردی در بهمن مدفون شود، احتمال پیدا شدن آن به حداقل میرسد چرا که جنس برف از آب است و همین امر امکان استفاده از سگهای زندهیاب را از بین میبرد. از طرف دیگر برف بهدلیل یکرنگی، همهچیز را در خود میبلعد و نشانی باقی نمیگذارد. با این حال بچههای ایستگاه آتشنشانی۶۴ در بیشتر مواقع بهصورت سازمانی وگاه با مشارکت و همکاری سازمان هلالاحمر به قلب حادثه میزنند و میتوانند گرفتاران برف و یخ را از مرگ حتمی نجات دهند.
هشدارهای جدی
حادثه در ارتفاعات خیلی به حرفهای یا آماتور بودن شهروندان ارتباط پیدا نمیکند؛ چرا که ماموران ایستگاه۶۴ دهها بار به داد هر 2گروه رسیدهاند و آنها را از وضعیت خطرناک نجات دادهاند. با این حال، دانستن چند توصیه از زبان فرمانده امدادگران کوهستان، احتمال وقوع حادثه در ارتفاعات البرز را به حداقل میرساند. نایبپور در اینباره میگوید: «شهروندانی که میخواهند برای ورزش و تفریح به کوهستان بیایند بهتر است روزهای خوش آب و هوای سال را برای این کار انتخاب کنند. به پیامهای هشدار نصب شده در مسیر توجه کنند. تا آنجا که ممکن است از مسیرهای اصلی بالا و پایین بروند و اگر به هر دلیل مسیر را گم کردهاند، از بالارفتن اجتناب کنند و از همان راه رفته باز گردند. آنهایی که از تلهکابین برای صعود چند ایستگاهی استفاده میکنند ترجیحا کودکان زیر ۵ سال همراه نداشته باشند چرا که کاهش فشار هوا برای آنها در مدت زمان کوتاه صعود، مضر خواهد بود. آنها میتوانند بهصورت تدریجی و آرامآرام کار صعود را پیش ببرند. هنگامی که به کوه میزنند، حتما تلفن همراهشان را با خود ببرند و از داشتن شارژ کافی آن مطمئن شوند. همچنین بهتر است از صعود در مسیرهایی که کمی سخت بهنظر میرسد اجتناب کنند و همان مسیرهای معمول را ادامه دهند. کوهنوردهای حرفهای هم حتما یک دستگاه سوکت الکترونیکی گیرنده و فرستنده همراه داشته باشند تا درصورت محبوس شدن در برف و سرما زودتر موقعیتیابی شوند». اما گاه اتفاق میافتد که شهروندان به دلایلی نظیر گمشدن، سقوط از ارتفاع، پیچ خوردگی مچ پا یا دلایل دیگر نیاز به امداد داشته باشند. این هم نسخه فرمانده ایستگاه برای آنهایی که گرفتار دردسر در ارتفاعات تهران میشوند؛ «اگر در کوهستان مسیر را گم کردید یا دچار حادثه شدید با شماره تلفن ۱۲۵ تماس بگیرید. سعی کنید مشخصات محل حضورتان را بهصورت دقیق به مسئول گیرنده پیام شرح دهید. هنگام وقوع حادثه از محلتان تکان نخورید، یکجا بمانید و منتظر رسیدن ماموران امدادی باشید. در این مدت، گوشی تلفن همراهتان را اشغال نکنید و شارژ آن را از دست ندهید. هنگامی که ماموران در محل حضور یافتند با آنها نهایت همکاری را داشته باشید.»
دردسر امداد
هر شغلی به تناسب ویژگیهایی که در دل خود جای داده، سختیها و ناملایمات خاص خودش را داراست اما آتشنشانهای شاغل در این بخش تخصصی با نوع دیگری از این دردسرها روبهرو میشوند. وقتی درباره دردسرهای این شغل از آقای فرمانده سؤال میکنم، پس از کمی تأمل میگوید: «راستش را بخواهید از زمان شروع عملیات تا رسیدن به محل وقوع حادثه و همینطور پایین آمدن از کوه معمولا با مشکل بالا رفتن و پایین آوردن نیروهایمان سر و کار داریم. گاهی اوقات پیدا کردن و رسیدن به محل حادثه به دلایل مختلف کمی طولانی میشود، در چنین مواقعی گاهی برخورد فرد مصدوم با امدادگران چندان مناسب نیست و میتواند در روحیه آنها تأثیر منفی بگذارد. حالا شما تصور کنید آنها میخواهند همان مصدوم حداقل ۷۰کیلویی را با دیگر تجهیزات پایین بیاورند که همین امر دردسرهای دیگری را به همراه دارد. به همین دلیل در برخی موارد، زمان عملیات تا ۱۷ساعت به طول میانجامد. هنگامی که سقوط بهمن و گرفتار شدن کوهنوردها را به ما گزارش میدهند، در کمترین زمان ممکن به محل میرسیم اما آنجا با دنیایی از برف مواجه میشویم کهگاه پیدا کردن مصدوم را بسیار مشکل میسازد. با این حال، همه دردسرهای این شغل بهخاطر خدمت به مردم، شیرین و قابل تحمل میشود».
منزلت بالاتر
رامین نایبپور و همه همکاران او از شغلی که انتخاب کردهاند راضی بهنظر میرسند. او معتقد است که آتشنشانی حرفه آدمهای فداکار است و اگر کسی این میزان از فداکاری و ایثار را در خود نمیبیند بهتر است سراغ شغل دیگری برود. او درباره شغلش میگوید: «آتشنشانی و همه خدمات متنوع آن یک نوع عشق است. در واقع فرد آتشنشان سراغ این حرفه نمیآید که تنها یک شغل برای امرار معاش داشته باشد. به همین دلیل، افرادی که به این حرفه علاقه ندارند نمیتوانند در این کار موفق شوند یا دوام بیاورند. همه آتشنشانها یک جورهایی از جانشان گذشتهاند تا این اعتبار و اعتماد شغلی را بهدست بیاورند. تا به حال موارد بسیاری داشتهایم که آتشنشان ما از جان خودش گذشته تا به همنوعش کمک کند و شاید در این جریان، ماجرای شهید امید عباسی در خاطر مردم مانده باشد». نایبپور درباره شأن اجتماعی شغل آتشنشانی به نکته جالبی اشاره میکند؛ «هنگامی که با آتشنشانهایی از دیگر کشورهای جهان گفتوگو میکنم، آنها از شأن والای آتشنشانها در جامعهشان تعریف میکنند. در بیشتر کشورهای پیشرفته جایگاه یک آتشنشان حتی از پزشک متخصص هم بالاتر است. شهروندان آنها بر این باورند که ما با پای خودمان و در شرایط مطلوبتری سراغ پزشک میرویم اما در هنگام وقوع حادثه، این آتشنشانها هستند که برای نجات جان و مال ما خود را به خطر میاندازند.» آقای فرمانده و همکارانش از برخورد اعضای خانواده، دوستان و دیگر شهروندان تهرانی با آتشنشانها با عزت و احترام توصیف میکند و بابت همین موضوع از انتخاب این حرفه احساس خوشایندی دارد.
از اینها میترسم
شجاعت یکی از بارزترین صفتهایی است که هر آتشنشانی باید از آن بهرهای داشته باشد اما طبیعتا هر شغلی برای خودش ترس و اضطرابهایی هم به همراه دارد. ولی جنس ترس و دلهره آتشنشانهای امداد کوهستان و نجات غریق شهر تهران بهگونهای دیگر است. رامین نایبپور درباره ترسهای این شغل میگوید: «همه از یک آتشنشان انتظار دارند تا شجاعانه به دل حادثه بزند. اما اگر بخواهم از ترسهایم بگویم، یکی اینکه میترسم پرسنل و بچههای ایستگاه، خودشان در هنگام عملیات دچار حادثه شوند. گاه پیش آمده که بچهها بهدلیل سخت بودن شرایط کاری، حضور در عملیاتهای طولانی و فرسایشی یا شرایط نامساعد جوی دچار دردسر و حادثه شدند. به همین دلیل وقتی در چنین وضعیتی قرار میگیریم بیشتر ترسم از آن جنس است که خدای ناکرده یکی از بچهها آسیب ببیند».
به یاد او که رفت
ایستگاه ۶۴ آتشنشانی امداد کوهستان و نجات غریق شهر تهران به یک نام دیگر نیز معروف است؛ ایستگاه مجتبی جراهی، کوهنورد حرفهای کشورمان که متأسفانه سال گذشته در هنگام بازگشت از قله پرودپیک در کشور پاکستان دچار سانحه شد و به همراه ۲ تن از کوهنوردهای کشورمان برای همیشه در آنجا آرمید. مجتبی جراهی از کوهنوردهای باسابقهای بود که علاقه زیادی به خدمت در سازمان آتشنشانی داشت. او پیش از این بسیاری از قلههای معروف دنیا را فتح کرده و پرچم پرآوازه ایران را بر فراز آنها برافراشته بود. او چند سال پیش بهدلیل علاقه بسیارش به فعالیتهای امداد و نجات کوهستان به سازمان آتشنشانی پیوست و در ایستگاه۶۴ خیابان ولنجک مشغول بهکار شد. حضور کوهنورد باتجربهای مثل جراهی، فرصت مغتنمی برای نیروهای جوانتر بود تا از تجربهها و تکنیکهای خاص او در کارهای امداد و نجات کوهستان بهرهمند شوند.
شبانهروز یک امدادرسان کوهستان
فعالیت ماموران آتشنشانی در ایستگاه۶۴ آتشنشانی امداد کوهستان و نجات غریق به 3شیفت ۲۴ساعته تقسیم میشود یعنی هر فرد یک روز کامل در شیفت است و بعد 2روز کامل استراحت میکند. در هر شیفت ۱۸نفر حضور دارند که از این تعداد ۱۲نفرشان برای اعزام به عملیات آمادهاند. آنها به ۲ گروه ۶ نفره تقسیم میشوند، درصورت وقوع یک حادثه در کوهستان، گروه ۶ نفره اول به محل اعزام میشوند و گروه ۶ نفره دوم بهصورت پشتیبان در ایستگاه باقی میمانند. تغییر شیفت آتشنشانها ساعت ۷ صبح است. نخستین کاری که هر آتشنشان در شروع شیفت انجام میدهد، اطمینان از سالم بودن وسایل و تجهیزات کاری عمومی و تخصصی است. آنها سپس وسایل مورد نیازشان را به شکل استاندارد در محلهای خودشان آرایش میدهند تا در هنگام اعزام به مأموریت در کمترین زمان ممکن آماده شوند. انجام تمرینات مستمر ورزشی در 2بخش عمومی و حرفهای از دیگر کارهایی است که آتشنشانها در طول شیفت کاریشان موظف به انجام آن هستند.