سه‌شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۶:۲۲
۰ نفر

الهام کاظمی: شغل‌های مختلفی در دنیا وجود دارد؛ شغل‌های دولتی، اداری، خدماتی، فنی و... اما هستند آدم‌های خلاقی که شغلشان را خودشان اختراع می‌کنند.

کـار به استخوان‌ رسیده!

 بابك رفيعيان‌نژاد از آن دسته آدم‌هايي است كه شغل منحصر به فردي دارد. او بعد از چندين سال كار دولتي خودش را
بازخريد و كار جديدي را شروع كرده كه كمي عجيب است؛ ساخت گل و تابلو گل با استخوان گاو و گوسفند. او چندين سال است كه كار خودش را در يك كارگاه خارج از شهر تهران آغاز كرده و اينطور كه خودش مي‌گويد تنها كسي است كه در ايران با استخوان، اشياي حجم‌دار مي‌سازد. خودش مي‌گويد: «شروع كار هنري‌ام از 11 سالگي بود كه اسباب‌بازي‌هايم را خودم از مواد غيرقابل استفاده مي‌ساختم».

همه‌‌چيز از يك قلم شروع شد

«همه‌‌چيز از يك سوپ قلم شروع شد. داشتيم سوپ مي‌خورديم و من وقتي قلم خالي را توي دستم گرفتم ديدم چه ساختار محكم و جالبي دارد. چون حرفه اصلي من منبت و معرق است به فكرم رسيد كه با آن مي‌توانم يك كار هنري بكنم. بعد شروع كردم راجع به استخوان‌ها مطالعه كردن. اطلاعات زيادي راجع به بافت، مقاومت و اندازه استخوان‌هاي مختلف به‌دست آوردم و بعد كارم را شروع كردم.» در مجموعه‌اي كه رفيعيان‌نژاد آماده كرده نخستين كار‌هايش هم ديده مي‌شود؛ كارهاي تك‌بعد و كوچك، معرق و منبت؛ چند مجسمه غزال، يك تسبيح و چند انگشتر، همگي سفيدرنگ و از جنس استخوان. حتي يك سوزن خياطي به ظرافت سوزن‌هاي فلزي كه نخ هم از توي آن رد شده و به راحتي مي‌دوزد؛ «اينها را به‌خاطر اين ساختم كه ثابت كنم مي‌توانم از استخوان هر چيزي بسازم. البته من هم مثل ديگران كارم را با منبت و معرق‌كاري روي استخوان شروع كردم كه به تسلطم به‌كار روي استخوان كمك زيادي كرد، ضمن اينكه تجربه زيادي در كار با معرق و منبت با چوب داشتم.» خانه پر از تابلو‌هاي معرق چوب و مجسمه‌هاي چوبي است. نمونه‌كارهاي استخوان هم انواع مختلفي دارند و بعضي از آنها كارهاي تك‌بعدي هستند. او انواع ساخت‌ها را با استخوان امتحان كرده؛ معرق، منبت و غيره. روي آثارش بسيار حساس است و آنها را با دقت جا‌به‌جا مي‌كند، به‌خصوص گل‌ها را كه سرآمد مجموعه‌اش هستند و هر كسي اجازه ندارد به آنها دست بزند؛ «پيشينه ساخت اشياي مختلف با استخوان به 1600سال پيش برمي‌گردد. الان در موزه ملي ايران يك مجسمه كوچك 10سانتيمتري از جنس استخوان نگهداري مي‌شود كه مربوط به 1600 سال پيش است. اين كار در ايران به‌صورت جزئي و تك‌بعدي وجود داشته اما هنرمندان تعداد بسيار محدودي از آثار كوچك و ساده را از استخوان تراشيده‌اند. من با تغيير روش اساسي در طراحي و تراشكاري، شيوه جديدي از كار با استخوان را ابداع كرده‌ام.»

اين استخوان‌ها گل مي‌دهند!

ساقه و برگ و گلبرگ‌ها همه از استخوان تراشيده شده‌ و با ظرافت به هم متصل شده‌اند. هركدام از اين گل‌ها حاصل بيشتر از يك هفته كار طاقت‌فرسا در كارگاهي در خارج از شهر هستند و طبيعي است كه هر كسي حق به‌دست گرفتن آنها را ندارد؛ «هنوز در تهران كارگاه مناسبي پيدا نكرده‌ام. به‌دليل بوي شديد و آزاردهنده‌اي كه از گرد استخوان در كارگاه به‌وجود مي‌آيد كمتر كسي مي‌تواند آنجا را تحمل كند اما براي هر كدام از اين گل‌ها بيشتر از يك هفته در كارگاهم كار كرده‌ام. بار‌ها پيش آمده كه دقايق آخر كار، گوشه قطعه در حال تراش لب پر شود يا ترك بخورد و از آنجا كه استخوان مثل چوب قابل ترميم نيست بايد آن قطعه را از اول مي‌تراشيدم. در هـــر صورت هنوز كسي در ايران مثل اين گل را از اين جنس و با اين ظرافت نساخته و شايد همين مسئله اين يك شاخه گل را آنقدر از لحاظ مالي و هنري ارزشمند مي‌كند. اما اگر بخواهيم اين گل‌ها را وارد خط توليد كنيم قطعا قيمت آنها كمتر خواهد شد.» اصل كار او طراحي و سپس ساخت اين گل‌هاست. بابك رفيعيان‌نژاد تصميم گرفته ديگر كارهاي تك‌بعدي انجام ندهد؛ «عمده كار‌ها گل و تابلوگل خواهد بود. تا 6 ماه آينده هم‌پرونده ۱۶اثر در وزارت ارشاد به ثبت خواهد رسيد كه الان در مرحله ارزشگذاري قرار دارند. در واقع كار من به‌خاطر اين گل‌ها مورد توجه واقع شده و در حال آماده كردن آنها براي نمايشگاه ارزشيابي هنرمندان هستم كه آخر امسال برگزار خواهد شد. هر چند هنوز قصد فروش هيچ‌كدامشان را ندارم اما تا امروز طبق ارزشگذاري اساتيد، هر شاخه گل را يك ميليون و 500 هزار تومان قيمت‌گذاري كرده‌ايم و تابلوگل‌ها هم به نسبت كاري كه برده‌اند بيشتر از اينها مي‌ارزند.»

از استخوان‌ به كارد و چنگال

مثل تمام هنرمندان، صبور و سختكوش است و عجله زيادي براي رسيدن به سود مالي ندارد و به آينده مالي شغلش هم مطمئن و اميدوار است؛ «استخوان‌ها را با هزينه بسيار كمي از بازار و قصابي‌ها تهيه مي‌كنم. فقط براي پيدا كردن استخوان شتر و شترمرغ مشكل دارم. ابعاد استخوان‌ها در كار من بسيار مهم است اما متأسفانه تهيه اين استخوان‌ها وقت و هزينه زيادي مي‌برد. در مجموع هزينه مالي توليد اين كار در مقايسه با قيمت فروش بسيار پايين است و بيشتر زمان و انرژي و مهارت مي‌طلبد. نكته اين است كه من تمام اين كار‌ها را با ابزار بسيار ساده‌اي انجام داده‌ام. بدون شك اگر ابزار بهتري داشته باشم كارهاي به‌مراتب ظريف‌تري مي‌توانم توليد كنم، به همين‌خاطر دنبال نوعي پشتيبان يا سرمايه‌گذار هستم چون مطمئنم اين كارها حرف زيادي براي گفتن در بازار‌هاي جهاني دارد.» مي‌گويد مي‌تواند هر چيزي با استخوان بسازد؛ از سرويس‌هاي قاشق و چنگال گرفته تا وسايل زينتي و تشريفاتي؛ «طرح‌هاي كاربردي ديگري در ذهن دارم كه ساختشان را شروع خواهم كرد. براي مثال ظروف نمك و فلفل‌پاش يا سازه‌هاي كاربردي اينچنيني كه جذابيت‌هاي خاص خودشان را دارند. با اين كارها كاربردي بودن سازه‌هاي استخواني را در زندگي روزمره نشان خواهم داد.»

اين يك مهارت هنري است

هدف بعدي من آموزش و كارآفريني است. كار با استخوان ظرفيت زيادي براي آموزش، وارد كردن استعداد‌هاي جديد، كارآفريني و حتي درآمد‌زايي دارد. متأسفانه ما امروز نه در صنايع‌دستي و نه در فني و حرفه‌اي مدرس رشته استخوان نداريم. سال۹۲ مدرك حكاكي و نقاشي روي استخوان را از صنايع‌دستي گرفتم اما وقتي كه براي آزمون كتبي و عملي به سازمان فني و حرفه‌اي مراجعه كردم تا بتوانم مدرك مشاغل خانگي را كسب كنم متوجه شدم استادي در سازمان فني و حرفه‌اي وجود ندارد كه طرح سؤال بكند تا آزمون را پشت سر بگذارم. فكر مي‌كنم علاقه‌مندان اين رشته هم كم نيستند و تمام تلاشم را براي طي كردن مراحل مختلف به‌كار گرفته‌ام تا بتوانم اين كار را به‌عنوان يك رشته هنري تدريس كنم. اگر بتوانم در شوراي ارزشيابي هنرمندان امتياز لازم را كسب كنم اين رشته از جانب اين شورا به دانشگاه‌هاي هنر معرفي خواهد شد و درصورت موفقيت به‌طور جدي وارد مرحله تدريس و كار آفريني خواهم شد.»

 

کد خبر 271390

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha