براساس روايت رسمي مركز آمار، نرخ بيكاري در اين فصل بهطور كمسابقهاي در 4سال گذشته تكرقمي شده و به عدد 9.5درصد رسيده است. اين كاهش فارغ از انتقادهايي كه نسبت به شاخصهاي تعيين نرخ بيكاري و عدمتطبيق اين شاخصها با واقعيتهاي اقتصادي وجود دارد، با درنظر گرفتن 2معيار افزايش طبيعي اشتغال در فصل تابستان نسبت به فصلهاي ديگر از يك سو و رشد اقتصادي4.6درصدي فصل بهار از سوي ديگر قابل درك است.
اما با وجود تكرقمي شدن نرخ بيكاري در سطح ملي، اين شاخص در 19استان افزايش يافته و تنها در 12استان كاهش داشته است. در اين ميان شاخصهايي مانند جمعيت، وسعت استانها و ساختارهاي اقتصادي هر يك از آنها، در تكنرخي شدن نرخ بيكاري با وجود افزايش بيكاري در 19استان مؤثر بوده است. بهعبارت ديگر، وزن كمي و كيفي اقتصادي 12استان بر 19استان كشور برتري داشته است.
سؤال قابل طرح بروز چنين شرايط متفاوتي و تأثير آن بر نرخ ملي بيكاري است. بهطور طبيعي كاهش نرخ بيكاري در 12استان، با رشد اقتصادي4.6درصدي اعلامي از سوي بانك مركزي ارتباط مستقيم دارد. طبق اعلام مقامات ارشد دولت، رشد اقتصادي 4.6درصدي فصل بهار معلول فعالشدن صنعت نفت در توليد و صادرات و همچنين تحرك صنايع بزرگ است. در اين راستا بهبود شاخص اشتغال در استانهايي مانند تهران، آذربايجان شرقي، مركزي، قزوين و خوزستان با توجه به ميزباني صنايع بزرگ و صنعت نفت قابل توجه هستند.
اما فصل مشترك 19استاني كه مشمول افزايش بيكاري شدهاند، خشكسالي و بحران آب است. در واقع ترك خشكسالي بهتدريج در بازار كار در حال نمودار شدن است به اين معنا كه با كاهش محسوس برداشت آب بهدليل خشكسالي و مدرن بودن شيوههاي آبياري، فعاليت كشاورزي و دامداري و به تبع آن خدمات وابسته به آنها كاهش يافته و به بيكارشدن فعالان اين بخشها منجر شده است. شرايط آنقدر سخت شده كه تحرك صنايع بزرگ در استانهايي مانند اصفهان، نتوانسته اشتغال از دسترفته در حوزه كشاورزي آنها را جبران كند و موجب افزايش اشتغال آنها شود؛
استانهايي كه افزايش اشتغال داشتهاند يا خشكسالي كمتر اثر داشته يا اينكه بخشهاي صنعتي آثار منفي خشكسالي را جبران كردهاند. به هر حال اين اتفاق هشداري جدي نسبت به تبعات سنگين بحران آب است كه پس از بازار كار، به حوزههايي مانند مهاجرت از روستاها و حاشيهنشيني در شهرها و بهدنبال آن افزايش ناهنجاريهاي اجتماعي تسري پيدا ميكند. واقعيت تلختر هم اين است كه ضعيفشدن فعاليتهاي كشاورزي و ازبين رفتن ساختارهاي اقتصادي و اجتماعي وابسته به آن به فرض رفع خشكسالي و بحران آب، ديگر مانند قبل قابل احيا نيست.
نظر شما