براساس گزارش فوربس، داتن معتقد است افراد مبتلا به انواع مختلف اختلالات رواني بيشتر جذب مجموعهاي خاص از مشاغل ميشوند و البته مشاغلي نيز وجود دارند كه تمايل افراد مبتلا به اين اختلالات به آنها كمتر است.
ابتلا به اختلالات رواني لزوما به معني آن نيست كه فردي در حد جنون رواني بوده و مرتكب قتل شود، بلكه عدم وجود احساسات و همدردي در افراد و يا عدم وجود توانايي سازگاري با ديگران ميتوانند از جمله اختلالات رواني باشند.
داتن، روانشناس دانشگاه آكسفورد، در اين كتاب ميگويد ويژگيهاي رواني در ميان مديران تجارتهاي بزرگ بيشتر از تبهكاران است. اين ويژگيها شامل سطحي بودن، خودشيفتگي، قدرت شديد متقاعدسازي، عدم وجود همدلي و همدردي، تمركز و استقلال هستند. در حقيقت اختلالات رواني همان اختلالات شخصيتي هستند كه معمولا در قالب كمبود احساسات و ترس، مقاومت در برابر استرس، كمبود همدلي، سنگدلي، عدم احساس گناه، خودشيفتگي، سطحي بودن، تاثيرپذيربودن، غيرمسئول بودن، بيفكر بودن، و غيراجتماعي بودن توصيف ميشوند.
بيشتر مشاغل نيازمند ارتباطات انساني هستند و بايد در آنها با نوسانات احساسي زيادي مواجه شد و اكثر آنها نيز افراد را به قدرت و رتبه نميرسانند. افرادي كه دچار اين نوع از اختلالات شخصيتي هستند به صورت طبيعي به سوي اين نوع مشاغل جذب نشده و با آنها ارتباط برقرار نميكنند. در مقابل به سوي مشاغلي كه براي آنها قدرت به ارمغان آورده و قدرت تصميمگيري و عمل را بدون مداخله احساسات در اختيارشان قرار ميدهد، جذب ميشوند. اين افراد در چنين مشاغلي غرق شده و در آن پيشرفت ميكنند.
براساس مطالعات داتن، مشاغلي كه در ميان افراد داراي اختلالات رواني از محبوبيت بيشتري برخوردارند به ترتيب مشاغل مديريت، وكالت، رسانه (تلويزيون و راديو) فروشندگي، جراحي، خبرنگاري، مامور پليس، آشپزي و كارمندي دولت هستند.
همچنين براساس گفتههاي داتن، امدادگر پزشكي، پرستاري، درمانگري، صنعتگري، آرايشگري، فعال خيريه، معلمي، هنرمندي، پزشكي و حسابداري از كمترين ميزان جذابيت براي افرادي كه به اختلالات شخصيتي يا رواني مبتلا هستند، برخوردارند.
نظر شما