صرفنظر از اينكه واقعا عامل ايجاد اين بيماري چيست، بايد ببينيم چطور ميتوان بهتر آن را پذيرفت، باورش كرد و آن را مهار كرد. با توجه به اينكه حفظ روحيه بيمار و اطرافيان او نقش مهمي در درمان اين بيماري دارد، بنابراين بهتراست بدانيم چطور ميتوان به اين مهم دست يافت. در اين خصوص با دكتر سيما فردوسي، روانشناس باليني و عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي گفتوگو كردهايم كه راهكارهاي ايشان ميتواند مفيد واقع شود.
مهرباني كنيد، نه ترحم
اطرافيان بيمار بايد حتما در كنارش باشند و حمايت خود را از او نشان دهند تا احساس تنهايي نكند؛ يعني از لحاظ روحي بايد امنيتخاطر لازم را به او بدهند، حتما مطابق دستور پزشك عمل كنند، مهربان باشند و ببينند براي امنيت خاطر بيمار بايد چه كارهايي برايش انجام دهند. البته فراموش نكنيد كه مرز بين مهرباني و ترحم بسيار نزديك است؛ بهگونهاي كه گاهي توجه بيش از حد و كمكهاي نابهجا ميتواند نتيجه عكس بدهد و حتي مقاومت بيمار را بالا ببرد؛ تا جايي كه شايد ديگر نخواهد كمك كسي را بپذيرد. بنابراين اگر ميخواهيد به مريض مهرباني كنيد، حتما توجه داشته باشيد كه رفتارتان ناشي از ترحم و دلسوزي نباشد. گاهي رفتار بعضي افراد يكباره تغيير ميكند و به شكل فداكاريهاي بيش از حد درميآيد كه اين ميتواند حس ترحم را به بيمار منتقل كند.
خوددار باشيد
درست است كه اطرافيان بيمار هم بسيار ناراحت و سردرگم هستند اما بايد خوددار باشند و سعي كنند بالاخره بعد از مدتي زندگي عادي را از سر بگيرند؛ جلوي اوگريه يا گله و شكايت نكنند، ضمن اينكه بايد از رسيدگيهاي مخصوص به بيمار هم آگاهي داشته باشند. خوب است به بيمار اميد بدهند و او را با ياد خدا و توكل به خدا آرام كنند.
بگذاريد بيمار خودش تصميم بگيرد
فراموش نكنيد اين خود بيمار است كه در نهايت ميتواند نوع درمان را مشخص كند؛ مثلا بعضي بيماران نميخواهند شيمي درماني شوند و اصرار دارند كه اين نوع درمان را شروع نكنند. البته اطرافيان، پزشك يا مشاور ميتوانند با او صحبت كنند تا رضايت دهد درمان را شروع كند، از منافع درمان بگويند و تمام شرايط را بهطور كامل برايش توضيح دهند؛ زيرا اگر رضايت نداشته باشد و با زور و اجبار بخواهد درمان شود، حتي واكنشها و فعل و انفعالات بدن او هم تغيير ميكنند.
به پزشك اعتماد كنيد
بعد از اينكه پزشك حاذق و قابلاطميناني پيدا كرديد، حتما به حرفهاي او و تيم معالجش گوش دهيد و به آنها اطمينان داشته باشيد. اگر بخواهيد هر گاه كه مراحل درمان با مشكلي روبهرو ميشود، كار پزشك را زير سؤال ببريد، خود بيمار هم نميتواند به درمانش اميد داشته باشد و همين موضوع باعث تضعيف روحيه او خواهد شد. به علاوه اسير خرافات و دستورات عجيب و غريب اطرافيان هم نشويد.
واكنشهاي مختلف اطرافيان
از آنجا كه اطرافيان بيمار، نقش مهمي در چگونه روبهرو شدن او با بيماري دارند، نوع برخورد هر كدام از آنها بسيار مهم خواهد بود. نخستين كار اين است كه هيچ كدام از اطرافيان نبايد ديگري را مقصر بداند. متأسفانه افراد هنگام رويارويي بااين نوع بيماريهاي سخت بهدليل نداشتن آگاهي و دانش كافي، دائم يگديگر را مقصر جلوه ميدهند و مثلا گاهي ادعا ميكنند كه آزار دادن شخص خاصي باعث ابتلاي بيمار به اين بيماري شده و...
هدف اطرافيان بايد در يك راستا، يعني كمك به بيمار باشد. با دائم قهر كردن، منت گذاشتن به يكديگر و گوشه و كنايه زدن به همديگر هيچ كاري پيش نميرود، ضمن آنكه روحيه بيمار هم تضعيف ميشود. البته درست است كه اطرافيان هم بسيار ناراحت و سردرگم هستند ولي گاه چنان در اين مسائل حاشيهاي فرو ميروند كه خود بيمار فراموش ميشود و اين ميتواند به او صدمه زيادي بزند. اطرافيان بايد اين حس را به بيمار منتقل كنند كه او برايشان مهم است و در عين حال، آمادگي اين را دارند كه به بيمار كمك كنند؛ اين بهترين نوع رفتار است.
سطح آگاهيتان را بالا ببريد
اگر لازم است اطرافيان هم بايد به مشاور مراجعه كنند تا به آگاهيهاي لازم دست يابند. بهتر است با وارد شدن در فضاي معنوي و توكل كردن به خدا، بيشتر خود و بيمار را آرام كنند. ضمن اينكه ميتوانند با بالا بردن سطح آگاهي خود و مطالعه بيشتر درباره نوع بيماري، كمك بيشتري به بيمار و خودشان بكنند. ضمن اينكه بايد از لحاظ جسمي و روحي هم خودشان را تقويت كنند تا بهتر به بيمار خدمات بدهند. براي اين كار بايد با يكديگر همكاري كنند و مرتب با همديگر گردهمايي داشته باشند و دور هم جمع شوند و با يكديگر صحبت كنند. به اين ترتيب به همديگر انرژي بدهند تا كمتر احساس تنهايي و درماندگي داشته باشند.
اگر بيمار اجازه ملاقات ندارد
در مورد بيماراني كه بايد مدتي را دور از خانوادهشان سپري كنند، نميتوانند خانواده و فرزندان خردسالشان را هم ببينند، بهترين كار اين است كه با ديدن فيلم يا عكس آنها، از دلتنگي دوريشان درآيند؛ البته اين موضوع هم بايد تحت نظر پزشك باشد.
نظر شما