اما این وجیزه قصد بحث و بررسی موضوعات و مسائل اصلی این همایش را ندارد و بلکه فقط منظور اشاره به یکی از نکات جنبی این همایش (و بلکه عمده همایشها و مقالات و مباحث مرتبط با صنعت ایرانگردی) است.
در ابتدای همایش فیلم کوتاهی به زبان انگلیسی پخش شد که در آن از ایران بهعنوان سرزمین تاریخ، فرهنگ، هنر و... (نه بهعنوان یکی از سرزمینهای تاریخی، بلکه با این اشاره تلویحی که انگار تنها سرزمین تاریخ!) نام برده شد.
در حضور نمایندگانی از چهل کشور جهان (که بسیاری از آنها بهواسطه موقعیت توریستی کمتر از ما داعیه تاریخ و فرهنگ ندارند) البته این متن زیبنده نبود و انتظار میرفت سخنرانان بعدی قدری درپی تعدیل ماجرا باشند.
اما اینگونه نبود و تعابیر حتی اغراقآمیزتر لابهلای صحبتهای آنها هم شنیده میشد. هر سخنران دست کم به یک صفت حمیده و مقبول، ایران و ایرانیان را در جهان بینظیر خواند و یکی از سخنرانان حتی ایران را منشأ جمله علوم و هنرها و تمدن بشری دانست.
این عبارات شاید در مجالس داخلی یا در بروشورها و راهنماهای گردشگری که برای مخاطبان عام منتشر میشوند چندان مذموم نباشند، اما بیتردید در یک جمع کارشناسی و درمیان گروهی از مردمی که هرچند برای ما احترام قائل هستند، اما آن عبارات را بایسته سرزمین خود نیز میدانند پسندیده نیست.
شاید هم قدری برتریطلبانه بهنظر برسند، که از این نظر مغایر با روح همایش پیش گفته است که با هدف جلب اعتماد سرمایهگذاران خارجی برپا شده بود. ایران ما البته سرزمینی زیبا و جذاب است، اما نام آن آنقدر شناخته شده هست که برای توصیفش نیازمند اغراقهای نامعقول نباشیم.
به قول شیخ ابوالحسن، اندکی تواضع بهتر از بسیاری علم و عبادت و زهد است. بر همین منوال، شاید در جمع فوقالذکر قدری اشاره افزونتر به شکیبایی و مدارای مردم ایران مناسبتر از آنهمه تعابیر اغراقآمیز درباره نقشآفرینیهای تاریخی ایرانیان بود.