وقتي فرزند معلولي متولد ميشود اين احساس به پدر و مادر فرزند تازه متولدشده دست ميدهد كه چيزهاي باارزش زيادي را از دست داده و فكر ميكند تمام اميدها و آرزوهاي شيرينش نسبت به آينده و خوشبختي فرزندش از بين رفته و نقش بر آب شده است. اين پيشفرضها در ذهن آنها ايجاد ميشود كه: «اين فرزند در فرايند رشدش با مشكلات زيادي مواجه خواهد شد»، «با كودكان همسن و سال خود فرق دارد و هميشه از آنها عقبتر و پايينتر خواهد بود»، «قادر نيست ارتباط درستي با آنها برقرار كند»، «نميتواند عملكرد تحصيلي و شغلي مناسبي داشته باشد» و ... . در مطلب پيشرو سعي كردهايم با كمك گرفتن از نظرات كارشناسان دكتر سيما قدرتي، مشاور خانواده و مدرس دانشگاه، دكتر زهرا رمضانخاني، روانشناس كودك و فاطمه خوشپور، كارشناسارشد مشاوره خانواده راهكارهاي مفيد و كاربردي را براي مواجهه بهتر با مشكلات شايعي كه والدين فرزندان معلول با آن مواجه هستند، ارائه دهيم.
1- در مرحله انكار درجا نزنيد| بسياري از خانوادهها تا مدتها اين مسئله را انكار ميكنند و مدتزمان زيادي طول ميكشد تا نسبت به معلوليت فرزندشان به باور و پذيرش برسند. پدر و مادرهايي كه مدت زمان زيادي را در مرحله انكار بهسرميبرند هم بهخود و هم به فرزندشان آسيبهاي زيادي وارد ميكنند چون بسيار دير به فكر درمان، حلمسئله و بهكارگيري راهكارهايي براي سازگاري با اين مشكل ميافتند و همين اقدامنكردن بهموقع، مسائل موجود را تشديد كرده و گاهي مشكلات جديدي را ايجاد ميكند.
2- با يكديگر همدل و همراه باشيد| هنگامي كه فرزندي با نيازهاي خاص در خانوادهاي متولد ميشود بايد بروز عواطف و احساسات، ابراز محبت و علاقه و همچنين همراهي و همدلي بين زن و شوهر و همه اعضاي خانواده بيشتر از حد عادي باشد. همدلي و همراهي اعضاي خانواده با يكديگر و درك متقابل به شما كمك ميكند بتوانيد بهتر با اين مسئله كنار بياييد، با آن سازگاري پيدا كنيد و از پس مسئوليتهايي كه برعهده داريد، برآييد. تولد فرزند معلول نبايد باعث بشود شما نقش همسريتان را از ياد ببريد. بنابراين همواره در كنار همسرتان باشيد، درصورت لزوم او را دلداري دهيد، نيازهاي او را بشناسيد و برآورده كنيد. فرصتهايي را براي با هم بودن بهخود و همسرتان اختصاص دهيد.
3- رابطه با همسرتان را بهبود ببخشيد| هرچه رابطه زن و شوهر قبل از تولد فرزند معلول دوستانهتر، مطلوبتر و صميمانهتر باشد تحمل اين بحران براي آنها آسانتر خواهد بود. اما اگر قبل از تولد فرزند زن و شوهر از رابطه و زندگي مشتركشان رضايت چنداني نداشته باشند بحران تولد فرزند معلول را شديدتر و عميقتر تجربه خواهند كرد و ديرتر با اين مسئله سازگار خواهند شد. بنابراين اگر با همسرتان مشكلي داريد حتما درصدد حل آن بربياييد.
4- كاسهكوزهها را سر يكديگر نشكنيد| در مواردي ديده ميشود كه زن و شوهر به جاي مقابله با فشارهاي ناشي از تولد فرزند معلول، تنش و خشم و ناراحتيهاي حاصله را سر يكديگر خالي ميكنند يا نسبت به يكديگر رفتار تلافيجويانه از خود نشان ميدهند. شايد بعد از اينكه اين كار را كرديد به يك آرامش لحظهاي برسيد اما بدانيد كه با اين كار به رابطه با همسرتان لطمه ميزنيد. اگر رابطه شما با شريك زندگيتان دچار مشكل بشود به خوبي نخواهيد توانست بهعنوان والد به وظايفتان در قبال فرزندان عمل كنيد.
5- اميدوار باشيد|يكي ديگر از مسائلي كه باعث ميشود والدين با معلوليت فرزندشان ديرتر كنار بيايند اين است كه باور قلبيشان اين است كه اين مشكلات هميشگي هستند، هيچگاه حل نخواهند شد، هيچوقت بار و فشار مشكلات كاسته نميشود. طبيعي است وقتي قضايا و مسائل را اينگونه تفسير كنيم كه هيچ راهحلي براي آن وجود ندارد تطابق و سازگاري پيداكردن با آن بسيار سختتر خواهد بود و فرد دچار احساس عجز، ناتواني و درماندگي شديد خواهد شد. خانوادههاي زيادي وجود دارند كه با وجود نقص و كمتواني فرزندشان توانستهاند فردي مفيد و موفق را پرورش دهند. شما هم ميتوانيد يكي از آنها باشيد و فرزندي را تربيت كنيد كه با وجود نقص عضو نهتنها بتواند از پس زندگي خودش بربيايد بلكه بتواند براي جامعهاش هم مفيد و مايه افتخار شما باشد. پس همواره اميدوار باشيد و اميدتان را از دست ندهيد، به خدا توكل كنيد، آگاهيهاي لازم را در اين زمينه كسب كنيد، از اطرافيان آگاه و متخصصان امر كمك بگيريد و از هيچ تلاشي فروگذار نكنيد.
6- بين همه فرزندانتان عدالت ايجاد كنيد|وقتي در خانوادهاي فرزند معلولي به دنيا ميآيد احتمال اينكه پدر و مادر، بيشتر انرژيشان را صرف توجه، محبت، مراقبت و نگهداري از فرزند معلول كنند زياد است. وقتي اين مسئله اتفاق ميافتد ساير فرزندان احساس ميكنند ناديده گرفته شدند و به نيازهايشان توجه و اهميتي كه بايد داده نميشود. بعضي از والدين هم برعكس چون فكر ميكنند فرزند معلولشان داراي نقص و ناتواني خاصي است توجه و محبت لازمه را به او نشان نميدهند و بيشتر انرژيشان را صرف فرزندان ديگر ميكنند. با رعايت انصاف و عدالت بين فرزندان حس حسادت را بين آنها ايجاد نكنيد. درست است كه فرزند معلول شما نياز به توجه، محبت و مراقبت بيشتري دارد اما شما در قبال فرزندان ديگر هم مسئول هستيد و بايد وظايفتان را در قبال آنها به درستي انجام دهيد.
7- از حمايت اطرافيان بهره ببريد|درصورتي كه دوستان و بستگان شما ميتوانند در برخي مسئوليتهايي كه بهعهده داريد به شما كمكي كنند دست رد به سينه آنها نزنيد و حمايت آنها را پذيرا باشيد. عضويت در نهادهاي اجتماعي هم كمك زيادي به شما ميكند. اين نهادها هم ميتوانند در زمينه اقتصادي و مالي كمكهايي را به شما ارائه بدهند و هم اينكه فرصتي را فراهم كنند كه شما با خانوادههايي كه فرزندشان مشكلي مشابه مشكل فرزند شما دارد آشنا بشويد و تجربيات مفيدتان را با يكديگر به اشتراك بگذاريد.
8- مهارتهاي لازم را بياموزيد و به فرزندانتان هم ياد دهيد| قبل از اينكه فرزند وارد اجتماع بشود بايد مهارتهاي اجتماعي را به او بياموزيد تا بتواند در گروه قرار بگيرد و ارتباط نسبتا مناسبي را با ديگران برقرار كند. همچنين بايد مهارتهايي مثل ابراز وجود، كنترل خشم، قدرت نهگفتن، ناديده گرفتن حرف ديگران، دفاعكردن از خود و ... را به او بياموزيد تا درصورتي كه در اجتماع با برخورد نامناسبي از سوي ديگران مواجه شد بتواند واكنش صحيح و مناسبي نشان بدهد. والديني كه اين مهارتها را نياموزند و به فرزند معلول و همچنين ساير فرزندانشان هم آموزش ندهند هنگام حضور در اجتماع قطعا مشكلات زيادي برايشان پيش ميآيد. بنابراين شما بهعنوان والد بايد ابتدا خودتان اين مهارتها را بياموزيد و سپس آنها را به فرزندانتان آموزش دهيد.
9- در برابر رفتارهاي نامناسب ديگران بهترين واكنش را نشان دهيد|رنج نگاههاي خيره و ترحمآميز اطرافيان به معلوليت رنجآور است و نميتوان آن را انكار كرد. بهراستي سخت است فرزند دلبندمان معلوليتي هر چند خفيف داشته باشد و دائم سنگيني نگاههاي خاص اطرافيان را هم حس كند اما ميتوان به قضيه جور ديگري هم نگاه كرد. بد نيست مني كه فرزند معلولي دارم از زاويه ديد كسي كه معلول نيست و فرد معلولي را در خانواده يا نزديكانش نداشته نگاه كنم. شايد طبيعيترين واكنشي كه چنين كسي از خود بروز نميدهد اين باشد كه وقتي فرزند تو را ميبيند تعجب يا سعي كند در فرصت كوتاهي كه از كنار شما رد ميشود بفهمد مشكلتان چيست، چه تأثيري روي زندگيتان گذاشته، با مردم عادي چقدر فرق داريد و... آيا تابهحال به اين فكر كردهايد كه اگر آن تصادف، آن جهش ژنتيك، فلان بيماري يا هر دليل ديگري كه منجر به معلوليت فرزندتان شده نبود هيچ بعيد نبود كه چشمهاي شما هم حالا 2 تا از آن هزاران چشمي بود كه به معلوليت خيره ميشود؟ گاهي ميتوانيم با يك جابهجايي ساده، تفكر و نگرشمان را نسبت به شرايط موجود عوض كنيم. در جامعه و فرهنگ ما شرايط معلولبودن تحميل ميكند كه آدمي زير ذرهبين ديگري قرار بگيرد و شرايط غيرمعلول بودن همان ذرهبين را بهطور ناخودآگاه در دست فرد غيرمعلول قرار ميدهد تا با آن ديگري را كه متفاوت بهنظر ميرسد درستتر و دقيقتر كشف كند.
10- او را به ورزش كردن تشويق كنيد| فعاليتهاي بدني و ورزش نقش مهمي در افزايش سلامت روحي و جسمي معلولان دارد. آموزشها و رقابتهاي ورزشي وضعيت زندگي افرادي را كه دچار معلوليتهاي جسمي و ذهني هستند بهبود ميبخشد و در نتيجه بر زندگي همه كساني كه با آنها در تماس هستند تأثير مثبت ميگذارد. بنابراين با مشورت پزشك و درنظر گرفتن علايق او شرايطي را فراهم كنيد تا فرزند معلولتان بتواند به ورزش مورد علاقهاش بپردازد.
11- فرزند معلولتان را با فرزندان سالم ديگران مقايسه نكنيد| قياس معالفارق يا مقايسه نادرست يعني مقايسه كردن 2 چيز بدون اينكه اشتراك و تشابهي با هم داشته باشند. وقتي شما فرزند معلولتان را با فرزند ديگران كه نقص يا كمتواني خاصي ندارند مقايسه ميكنيد دست به يك مقايسه اشتباه ميزنيد. بهتر است اگر ميخواهيد مقايسهاي انجام دهيد فرزندتان را با خودش مقايسه كنيد. مثلا اگر مدتي است براي كسب مهارتي فرزندتان تمريناتي را انجام ميدهد عملكرد فعلي او را با عملكرد يكماه قبلش مقايسه كنيد و سطح پيشرفت او را در اين فاصله زماني بسنجيد. مقايسه كنيد ببينيد اصلا پيشرفتي داشته يا نه؟ ميزان پيشرفتش قابلقبول بوده يا خير؟ سرعت پيشرفتش مناسب بوده يا نه؟
12- مناسب با وضعيت و شرايط فرزندتان با او بازي كنيد| بازي، توانمنديهاي كودك را در زمينههاي جسمي، عاطفي، هوشي و شناختي پرورش ميدهد و كودك معلول هم از اين قاعده مستثني نيست. چون كودكان داراي معلوليت جسمي و ذهني از ويژگيهاي روحي- رواني و شخصيتي خاص خود برخوردارند ايجاد امكان انجام بازيهاي متنوع براي آنها از نظر روحي- رواني تأثيرات مثبت زيادي آنها ايجاد ميكند؛ مثل احساس وجود داشتن، اعتماد به نفس، خوديابي، درك وجود و احساسات خود، درك محبت و دوست داشتن، درك موفقيت و پيروزي، غم و شادي و... بهعنوان مثال بادكنكي را باد كنيد و به سمت او هدايت كنيد و از او بخواهيد با دست بادكنك را بگيرد يا با ضربه آن را رد كند؛ قطعا شور، شعف و لذت حاصله را در چهره كودكتان مشاهده كرده و لذتي وصفنشدني نصيبتان ميشود.
13- باهم خدا را شكر كنيد| همواره اين را درنظر داشته باشيد كه خداوند، حكيم مطلق است و قطعا مصلحت آنچه را به ما عطا ميفرمايد يا از ما ميستاند، بهتر از ما ميداند. بروز معلوليت يا نقص عضو فرزندتان گرچه علل مادي طبيعي يا غيرطبيعي (بيماريهاي ژنتيك، زلزله يا تصادفات رانندگي) دارد اما در چارچوب نظام احسن الهي هيچ رويدادي بدون هدف و حكمت رخ نميدهد. چه بسا اينگونه اتفاقات ناگوار آزموني در برابر شخص معلول و اطرافيان اوست تا درصورت موفقيت در آن، به پاداشهاي بزرگتري نسبت به نعماتي كه از دست دادهاند، نائل شوند. پس خداوند را بهخاطر اينفرصت تازه براي كمال بخشيدن به ايمان خود شاكر باشيد. ارتباط فرزندتان با مسائل ديني و اعتقاد به قادر متعال هم ميتواند او را در مسير زندگي موفقتر و شادابتر نگه دارد.
- اگر به افسردگي مبتلا هستيد آن را درمان كنيد
افسردگي پس از زايمان نوعي بيماري افسردگي است كه بعضي از مادران به آن مبتلا ميشوند. بهخصوص تولد يك كودك معلول و دچار نقص عضو باعث بههمريختگي قوي احساسات مادر ميشود. احساس اضطراب، نگراني، غم و اندوه مادري كه فرزندش به دنيا آمده و متوجه معلوليت و نقصي در او شده بسيار شديدتر از مادراني است كه فرزندان سالم به دنيا ميآورند، از اينرو احتمال ابتلاي آنها به افسردگي پس از زايمان ميتواند بيشتر باشد. مهمترين علائم جسمي و روحي اين بيماري هم عبارتند از: بيخوابي، كماشتهايي، اندوه، نااميدي، اضطراب، احساس بيارزشي و بيكفايتي، خشم شديد و بدون علت، بياحساس بودن نسبت به فرزند تازه به دنيا آمده، سردرد، بيقراري، بيصبري و زودرنجي، احساس درماندگي شديد، گريه كردن بيش از حد يا ناتواني در گريه كردن و احساس گناه شديد. اگر بيشتر علائمي كه ذكر شد در 2 هفته يا مدت طولانيتر در مورد شما صادق است بهاحتمال زياد به افسردگي مبتلا هستيد. بيشتر مادراني كه فرزند معلولي را به دنيا ميآورند بر اين باورند كه لايق داشتن فرزند سالم نبودهاند يا افكار منفي از اين دست كه «من چه گناهي به درگاه خدا مرتكب شدم كه بايد چنين فرزندي نصيبم شود؟»، «همهچيز بد پيش ميرود و اوضاع بهتر از اين كه هست نخواهد شد» و «تا آخر عمر طعم خوشبختي را نخواهم چشيد» سبب ميشود آنها علت همهچيز را بيكفايتي خود در مقام يك مادر ببينند و در نتيجه احساسات و افكارشان را براي ديگران بيان نكنند. هرچه باور و پذيرش بيماري ديرتر صورت بگيرد و اقدامات لازم درماني ديرتر شروع بشود بيماري شديدتر ميشود و اين درد و رنج و احساسات ناخوشايند مدتزمان بيشتري با شما همراه خواهد بود. نگران نباشيد و به يك روانشناس مراجعه كنيد. درصورتي كه نياز به دارودرماني داشته باشيد شما را به روانپزشك ارجاع خواهد داد و در غيراين صورت طي جلسات رواندرماني درمان را انجام ميدهد.
- فعاليتهاي مفرح و نشاطبخش را در برنامههايتان بگنجانيد
گردش و بازديدهاي علمي و تفريحي: كودكان معلول براي رشد بيشتر و بهتر بيش از كودكان عادي نياز به محركهاي محيطي، تعاملات و بازخوردهاي اجتماعي دارند. بنابراين شما با بردن فرزند معلولتان به گردش و بازديدهاي علمي و تفريحي، هم ميتوانيد دانش و يادگيري او را افزايش دهيد و هم بخشي از اوقات فراغت او را پر كنيد و نشاط و شادي را در او افزايش ميدهيد. بازديد از موزهها، آثار و بناهاي تاريخي، باغ وحش، پاركهاي جنگلي و... را حتما در برنامههاي تفريحي خانواده بگنجانيد.
سفر و مسافرت: سفر نيز يكي از فعاليتهاي مفرح و لذتبخشي است كه در طول آن ميتوانيد اطلاعات مفيد و معلومات زيادي هم به فرزند معلول و هم به ساير فرزندانتان آموزش دهيد. لازم است حداقل سالي يكبار سفر را در برنامههاي خانواده بگنجانيد.
مهمانيها، مراسم و جشنها: شركت دادن فرزند معلول در مهمانيها، مراسم و جشنها در تقويت روحيه نشاط و شادي و همچنين تقويت مهارتهاي ارتباطي تأثير زيادي دارد؛ بنابراين در تمام مهمانيها، ديد و بازديدها و جشنها و حتي مراسم عزا او را با خود همراه كنيد چون در غيراين صورت احساس طردشدگي و انزوا به او دست ميدهد. حتي اگر به مراسمي دعوت شديد ولي به دلايلي امكان حضور او در آنجا وجود ندارد شرايط را برايش توضيح دهيد و او را قانع كنيد. اگر فكر ميكنيد از اينكه تنها در خانه بماند احساس تنهايي ميكند از يكي از افراد خانواده بخواهيد اين زمان را در كنار او سپري كند و براي آن زمان امكاني را فراهم كنيد تا او به يكي از فعاليتهاي مورد علاقهاش بپردازد. مراسمهاي مذهبي يكي از بهترين گزينهها براي حضور فرزندتان است.
گردش دستهجمعي: بپذيريد كه شرايط شما كمي خاص است. طبيعي است كه گردش، سفر و تفريح با وجود يك فرد معلول شرايط و امكانات ويژه و خاصي را ميطلبد كه گاهي از توان و حوصله خانوادههاي عادي خارج است. اين مسئله نبايد باعث شود شما فعاليتهاي تفريحي دستهجمعي را حذف كنيد بلكه بايد با خانوادههايي كه شرايطي مشابه شرايط شما دارند برنامههايي را ترتيب دهيد و لذت گردش و سفر دستهجمعي را از فرزند معلولتان و حتي ساير فرزندانتان سلب نكنيد. از طرفي فرزند معلول با افرادي كه شرايط مشابه او دارند بهتر ميتواند ارتباط برقرار كند و احساس صميميت و دوستي بيشتري با آنها ميكند. وقتي با خانوادهاي كه او هم يك فرزند معلول دارد به پيكنيك، گردش و مسافرت برويد هم به فرزندانتان بيشتر خوش ميگذرد و هم شما يار، همراه و همصحبتي داريد كه احساسات و شرايط شما را بهتر و بيشتر درك ميكند.
نظر شما