این بازتاب، اگرچه در عرصههای گوناگون به ویژه ادبیات، سینما و تئاتر به پیدایش گونههای نوینی منجر شده است، اما بهنظر میرسد از سطح انتظار جامعه فرهنگی کشور و نیز مسئولان فاصله دارد.
با این حال چشم انداز آینده حرکت در فرهنگ و هنر دفاع مقدس، معمولاً روشن و امیدوارکننده ارزیابی میشود.
سیدجواد هاشمی، بازیگر و کارگردانی که همواره در تئاتر، سینما و تلویزیون بهعنوان چهره فعال در حوزه دفاع مقدس شناخته میشود، در این باره میگوید: به آینده خوش بینم.
ما کوهی از خاطرات دفاع مقدس داریم و انبوهی از شخصیتهای بینظیر که هنوز درباره شان کاری نشده است.
همین حالا میتوان دست کم 400 نام را مطرح کرد که دستمایههای خوبی برای سریال، نمایش نامه، فیلم و... هستند. این نسل سوم است که باید روی اینها کار کند و من فکر میکنم نسل بعدی ما بیش از خودمان سراغ دفاع مقدس خواهد رفت.
اما هاشمی وضعیت کنونی سینما و تئاتر دفاع مقدس را مطلوب ارزیابی نمیکند و آن را در دوره رکود میداند: کار در عرصه دفاع مقدس همواره با نوسان همراه بوده است.
شاید به این علت که همه سازمانها، چه متولی و چه غیرمتولی، موافق ترویج فرهنگ دفاع مقدس هستند اما این مسئله بیشتر درکلام اتفاق افتاده است و در عمل با کاستیهایی مواجهیم که این نوسان را به وجود آورده است. اگر الآن دچار رکود هستیم به این خاطر است که در شعار همه خیلی همراهند، اما در عمل...
مجید قیصری، نویسندهای که نامش با آثار داستانی دفاع مقدس گره خورده است نیز وضعیت کنونی آثار دفاع مقدس را با رکود توصیف میکند، اما علت را جای دیگری میبیند: «تمام ادبیات در حال حاضر دچار رکود است و به تبع آن ادبیات جنگ هم در وضع خوبی به سر نمیبرد. به هر حال ادبیات تابعی از شرایط جامعه و حتی آینه آن است و این رکود در همه جامعه دیده میشود.
قیصری درباره آثار تولیدشده در حوزه ادبیات دفاع مقدس میگوید: حجم آثار تولید شده نشان میدهد هر چه جلوتر میرویم مدام تعداد آثار کاهش مییابد. یعنی از نظر کمی با افت دائم مواجهیم. بنابر این از نظر کیفی هم وقتی تعداد آثار کم میشود، احتمال تولد آثار خوب نیز کاهش مییابد.
هاشمی کمی موضوع را در حوزه تئاتر بازتر میکند: اجراهای تئاتری ما اکنون به مناسبتهای خاص نظیر سوم خرداد و هفته دفاع مقدس خلاصه شده است.
اما اگر بخواهیم فرهنگ دفاع مقدس همیشه در جامعه جاری باشد باید در تمام سال شاهد اجرای تئاترهای این حوزه باشیم.
در حالی که هر سال تنها موقع جشنوارهها کارهایی انجام میشود و بعد کار تعطیل میشود تا این که سال بعد دوباره میگویند کار تازه بیاورید.
اما مگر همان کارهای کهنه دیده شده اند؟ به این ترتیب خیل عظیمی از نمایش نامههای
دفاع مقدس در جشنواره دفن میشوند. چرا که در جشنواره کسی کارها را نمیبیند.
مان طور که در جشنواره تئاتر دفاع مقدس امسال تعداد مخاطبان بسیار اندک بود و این همه تلاش هنرمندان به هدر میرود.
به اعتقاد هاشمی در حوزه سینما وضع کمی فرق میکند و موضوع اصلا نبود تماشاگر نیست، بلکه مسئله بیشتر به نبود امکانات و بودجه مربوط میشود: برای ساخت یک فیلم در عرصه دفاع مقدس هزینه زیادی لازم است و به همین علت بخش خصوصی نمیتواند وارد این عرصه شود.
حتی سپاه هم در مقابل امکاناتی که میدهد، مثل لباس، گلوله، شهرک دفاع مقدس و... کرایه میگیرد.
تهیهکنندگان هم برای کم هزینه شدن فیلم شان، از اساس خاکریز را حذف میکنند و به سراغ عرصههای دیگری میروند. در حالی که همواره کار در عرصه دفاع مقدس مورد توجه مخاطب بوده است و سینمای دفاع مقدس، در تمام ادوار همواره موفق و پرفروش از آب درآمده است.
در دوره اول فیلمی چون عقابها که پرفروشترین فیلم آن ایام بود. در مرحله بعد، وقتی که سینمای دفاع مقدس وارد عرصههای دیگری از فیلم سازی شد، افق و کانیمانگا از لحاظ جذب مخاطب بسیار موفق بودند.
پس از آن با تغییر رویکرد به جنگ و تولد یک نوع دیگر از نگاه به جنگ، از کرخه تا راین و آژانس شیشهای به شدت مورد توجه مردم قرار گرفتند.
سپس دوئل و... از اینها گذشته، پرفروشترین فیلم تاریخ ایران یعنی اخراجیها هم یک فیلم دفاع مقدسی است. بنابراین سینمای دفاع مقدس به شدت مورد توجه مردم است و اگر از آن حمایت شود، سینمای پرمخاطب و موفقی است.
در سوی دیگر، قیصری نیز ادبیات دفاع مقدس را یکی از برکات جنگ میداند و تولد این ادبیات را در فضای ادبیات داستانی ایران، کاملا مفید و مثبت ارزیابی میکند.
قیصری میگوید: بعد از جنگ اول و دوم جهانی هیچ گونه ویژهای از ادبیات خلق نشد، اما جنگ تحمیلی توانسته دست کم منشا یک کار خیر باشد و ادبیاتی را که هیچ سابقهای در ایران نداشت، پایه گذاری کند.
البته در همه جا همین طور است و هر وقت جنگی رخ میدهد، در همه عرصهها، منشا آثار هنری میشود، اما ما همواره در همه عرصهها پتانسیلهای مان را از دست میدهیم.
این جا هم همین طور است. انگار فرصت سوزی یکی از ویژگیهای همیشگی ما ایرانیها شده است.