شاید از دید بسیاری از ما، توریسم و جهانگردی و گردشگری، پدیدهایی نوظهور باشد که از اواخر قرن نوزدهم در بسیاری از کشورها (از جمله کشور ما) به تدریج جایی برای خود باز کرده است، اما واقعیت این است که سفر و ماجراجویی، ریشهای بسیار کهن در دنیا و حتی سرزمین ما دارد.
انسانها باید حرکت کنند. ما موجوداتی ذاتا در پی بهدست آوردن تجربههای تازهها هستیم. ماندن و یکجانشینی برای ما، به معنای سکونی دائمی نیست.
بسیاری از اختراعات و پیشرفتهای علمی، به واسطهی همین حرکت و جابهجایی ضروری انسانها حاصل شده.
تکامل سیستمهای ارتباطی و حملونقل، اختراع اتومبیل و دیگر وسایل نقلیه و در پی آن، به وجود آمدن ابزارها و فناوریهایی مثل مکاننما و نقشه و وسایل ارتباطی و هتلهای مدرن، همه و همه به دلیل ویژگی ذاتی حرکت و جابهجایی در انسان بوده است.
جالب اینجاست که نیمی از این جابهجاییها و حرکتها، به دلیل تفریح و سرگرمی انجام شده، یعنی همان پدیدهای که امروز به نام «توریسم و گردشگری» خوانده میشود.
در این پرونده، ابتدا دربارهی تاریخ جهانگردی در ایران مختصری میخوانیم و سپس سراغ گردشگری در جهان میرویم.
شاید از دوران باستان در ایران، سفرنامه و خاطرات ماجراجویانه و عکسهای یادگاری وجود نداشته باشد، اما برخی شواهد و مدارک، گواه آناند که مردم در آن زمان هم به سفر میرفتند و مکانهایی برای استراحت و تفریح داشتند.
همهی ما از اقدامات «داریوش بزرگ» آگاهیم و میدانیم که یکی از مهمترین اقدامات او، ایجاد شبکهای وسیع از راههایی بود که سراسر این امپراتوری بزرگ را به یکدیگر پیوند میداد.
این راهها گذشته از اهمیت ارتباطیشان، طبعا از امنیتی بسیار بالا و شرایط مطلوب در زمستان و تابستان بهرهمند بودهاند.
بنابراین بسیار بعید است که ایجاد این شبکهی بزرگ حمل و نقل، تنها به دلیل تسهیل حرکت چاپارها و ارتباطات بازرگانی بوده باشد.
در برخی از الواح بهدست آمده از تخت جمشید، میبینیم که برخی بزرگان، باغها و مزارع بزرگی در خارج شهرها داشتهاند.
همچنین وجود کاخهای تابستانی و زمستانی، نشان میدهد که سفر و تفریح و جابهجایی در فصول مختلف، در میان ایرانیان رواج داشته است.
البته این سفرهای تفریحی جدا از سفرهای ماجراجویانه و تحقیقی است که نمونههای آن نیز در ایران باستان بسیار دیده میشود.
سفر «ساسْْتاسْپ»، دریانورد ایرانی برای تحقیق در کنارههای آفریقا و عبور از دریای مدیترانه، نمونهای از این سفرهای اکتشافی است.
نمونه و شاهد دیگری بر این مدعا، وجود کتب خاصی است که در حکم راهنماهای سفرند؛ مثل کتاب «شهرستانهای ایرانشهر» که رسالهای است منحصربهفرد به زبان پهلوی در زمینهی جغرافیا كه در پایان دورهی ساسانی به رشتهی تحریر درآمده.
در این رساله، از تمام شهرهای ایران و برخی حوادث تاریخی و اسطورهایشان یاد شده. نكتهی جالبتوجه در این رساله این است كه نویسنده، از همهی شهرهای ایران با ذکر نام و فاصلهشان از شهرهای دیگر و خصوصیات آنها یاد کرده است.
منبع:همشهري دانستنيها
نظر شما