از سوی دیگر، زمان چاپ این کتاب (1974) نیز حائز اهمیت است، در واقع این کتاب به عنوان بدیلی در برابر کتابی موسوم به «نظریه عدالت» (1971) اثر جان رالز منتشر شد و البته از آن زمان این 2 کتاب در محافل راست همپای هم پیش آمدند و به عنوان 2 نظر متضاد در رابطه با نقش فرد و دولت مطرح شدند. اما با این همه، به نظر میرسد آنچه که در دیدگاههای نوزیک بدیعتر به نظر میآید، دیدگاه هستی شناسانهای است که نسبت به وضعیت «فرد» در جامعه و اساسا جهان سیاست در دوران اخیر وجود دارد.
به عبارت دیگر، این کتاب بازبینی مجدد موقعیت «فرد» به تبعیت از دیدگاه کانتی در دوران معاصر است. متفکرانی همچون نوزیک اعتقاد دارند که قرارداد اجتماعی روسو، زمینههای رشد دولت و فراگیر شدن آن را فراهم آورده که نهایتا امکان «محو فرد» و «فردیت» را ایجاد کرده است. از این رو، تحدید موقعیت فرد و دفاع از فرد در برابر تهاجمات دولت اهمیت پیدا میکند و این مسئله به عدالت نزدیکتر است. از این رو، در تقابل کامل با عدالت و «نظریه عدالت» جان رالز قرار میگیرد.
در شرایطی که جان رالز از دولت میخواست که در دفاع از فقیران و به نفع آنان وارد کار شده و اقداماتی گسترده را انجام دهد، نوزیک بالعکس طرفدار سرمایهداری دولتستیز و در واقع، «دولت حداقل» بود و از «دولت حداقل» دفاع میکرد و آن را عین عدالت میدانست.
در واقع وی وظایف دولت را صرفا حمایت پلیسی، اجرای قراردادها، دفاع ملی – و نه بیشتر – بر میشمرد. بنابراین از نظر نوزیک حمل و نقل عمومی، بهداشت همگانی، تعلیم و تربیت همگانی یا جادهها و پارکها و هرآنچه که به توزیع دوباره «سود» از طرف دولت منجر شود، «غیر عادلانه» است و موجب بسط، توسعه رخوت، بیانگیزگی و «محو فردیت» شده و غیرعادلانه است، با این اوصاف، فقط دولت حداقل میتواند آن هم تا حدودی ضامن امنیت «حقوق مطلق فردی» باشد و اینگونه است که جامعه به سمت آن عدالت نهایی که یوتوپیا نامگذاری میکند، میل جبری پیدا میکند. (مقصود از میل جبری به این معناست که مثلا عددی به سمت نقطهایی میل میکند و به آن خیلی نزدیک میشود ولی هیچگاه بهطور واقعی به آن نمیرسد و فقط فاصله دائما کم میشود). به این ترتیب، از نظر نوزیک مفهوم دولت حداقل و فرد با مفهوم عدالت گره میخورد.
در این رابطه، نوزیک برای توجیه نظریه دولت حداقل خود به طور جدی این نظریه آنارشیستی را مهم تلقی میکند که دولت، بنابه ضرورت، حقوق فرد را حتما نقض میکند» و از این رو، دولت ذاتا «غیر اخلاقی» است.
در همین رابطه است که نوزیک تصریح میکند که موضع آنارشیستها را جدی میگیرد اما آن آنارشیسم مورد نظر وی بالطبع آنارشیسم فردگرایانه موسوم به آنارکو کاپیتالیسم است. آنارکو کاپیتالیسم هم مانند جان لاک حق «طبیعی» را مسلم و مفروض میدانست؛ البته نه فقط برای دفاع از خود بلکه برای حمایت از خود با مجازات کردن آنها که حقوق را نقض کردهاند.
در واقع، اعتراض آنها علیه دولت آن است که دولت تلاش میکند حق مجازات را انحصاری یا دستکم تنظیم کند و با گرفتن مالیات از شهروندان خود، مالکیت را از راه زور پایمال کند. به عقیده آنارکو کاپیتالیستها حمایت از افراد و از مالکیت، اساس هرگونه اجتماعی به حساب میآید و این اصل، پایه واقعی و جدی نضج جامعه است. نقطه عزیمت و توجیه نوزیک برای بحث در این رابطه، همان بررسی وضع طبیعی مورد نظر لاک و نقد آن است که آغاز میشود.
در واقع توجیه دولت حداقل با بررسی وضع طبیعی لاک شروع میشود. به بیان نوزیک قانون طبیعی، فشارهای جانبی اخلاقی را برای حمایت از حقوق فردی تحمیل میکند اما از این قانون، همیشه اطاعت نمیشود. پس همه محقاند که در برابر متجاوزان از خود دفاع کنند و اگر آسیبی دیده باشند، حق دارند که تقاضای غرامت کرده و حتی متناسب با میزان تجاوز و تخلف، آنها را مجازات کنند.
تأکید وی بر دولت حداقل به این صورت است که دولت حداقل را یوتویپای ممکن تلقی میکند که هر فرد در درون آن بتواند رؤیاهای تحققنیافته «فردی» خود را محقق کند.
به همین دلیل است که عنوان کتاب نوزیک «آنارشی، دولت، یوتویپا» کم و بیش عنوان با مسمایی است؛ چراکه در آنارشیسم فردگرایانه یا به عبارت دیگر جامعه اتمیزهشده، افراد به مثابه اتمهای منفرد و مجزا در تقابل با تجاوزات دولت، حداکثر از «دولت کوچکی» دفاع میکنند تا بتوانند ایدئالها و یوتوپیاهای شخصی خود را در آن آرمانشهر تحقق داده و در ذیل آموزه کانتی که «فرد غایت است»، به منصه ظهور برسانند. نوزیک تصریح میکند که به یک اصل اخلاقی بنیادین وفادار است و آن «وجه امری کانتی» است که دستورالعمل آن این اصل کانتی است که «افراد فینفسه هدفاند و نه ابزار».
بنابراین در اینجا نیز چیزی «مقدس» شمرده میشود و آن چیز که مقدس شمرده میشود، همانا «فرد» است و اساسا دولت نیز فلسفه تاسیساش آن است که در خدمت «فرد» باشد. به این ترتیب، آنارشیسم رادیکال این بار در اواخر قرن بیستم به صورتی دیگر و متفاوت و برخلاف آنارشیسم رادیکال اول قرن بیستم در قالب دفاع از «فرد»، نفی هرگونه «اتوریتهای» و در قالب دفاع از سرمایهداری گسیخته و آزاد است که ظهور مییابد.
سرمایهداری آزاد و گسیخته به این معنا که «بازار بدون نظارت دولت» عرصه فعالیت بدون «اتو ریته» بنگاههای خصوصی است. مالکیت خصوصی، پزشکی خصوصی، مدارس خصوصی، بهداشت و رفاه خصوصی که جملگی مجموعهای از نابرابری اجتماعی و اقتصادی را در ذهن مجسم میکنند، بالعکس از نظر نوزیک مصداق «عدالت» و به عنوان پیامد اجتنابناپذیر تحقق عدالت تلقی میشود اما به نظر میرسد که بسط دیدگاههای آنارشیستی نوزیک منجر به نتایج کم و بیش یوتوپیایی نیز میشود.
وی در کتاب خود از «وضع طبیعی» آغاز میکند اما نه وضع طبیعی که لاک مطرح میکند. در واقع دیدگاه لاک را از بعدی دیگر در مورد وضع طبیعی مورد نقد قرار میدهد. لاک بر سویههای منفی وضع طبیعی تأکید میکند و عدم تضمین صلح و تجاوز به حقوق افراد را از ویژگیهای منفی و بد وضع طبیعی تلقی میکند و راه خارج شدن از وضع طبیعی را ایجاد دولت و جامعه مدنی میداند.
اما نوزیک اعتقاد دارد که راه حل بهتری از نظریه لاک وجود دارد و آن «تشکیل انجمنها و اجتماعات برای حمایت متقابل» است که در این رابطه هر فردی برای عضویت در این انجمنها میتواند پولی بدهد و به ازای پولی که میدهد مورد حمایت آن مؤسسه قرار میگیرد. البته ممکن است که در این ارتباط وضع به آنارشی کشیده شود (هر چند نوزیک از آن بیمی به دل راه نمیدهد) و وضع طبیعی مجددا تجدید شده ولی عمل به تسلط یک انجمن بر انجمنهای دیگر منجر میشود. منظور از تسلط، آن است که انجمن مسلط، واجد انحصار کاربرد زور است تا حیطه فعالیت دیگر انجمنها را محدود کند.
به این ترتیب، به طور طبیعی و خود به خود سلسله قوانین حقوقی و دادرسی شکل میگیرد. در هر حال، کسی که نمیخواهد از خدمات انجمن مسلط استفاده کند، نیازی ندارد که پولی بپردازد ولی دولت برآمده از این مناسبات تنها به کسی و کسانی سرویس میدهد که پول پرداخت کرده باشند. در اینجا پول جای شرکت داوطلبانه افراد را در انجمنهای مورد نظر آنارشیستهای اولیه میگیرد.
در واقع آنارشیستهای اولیه، چه آنارشیستهای فردگرا (مانند پرودون و یا گادوین) و چه آنارشیستهای جمعگرا (مانند با کونین) جملگی جامعه آنارشیستی مورد نظرشان را براساس همکاری داوطلبانه پیشبینی میکردند که عمل افراد در آن بدون ترس از تنبیه یا پاداشی صورت میگیرد و برخلاف نوزیک اراده انجمن مسلط بر کنش افراد تأثیر ندارد که این مسئله ممکن است به آن دلیل باشد که آنارشیستها انسان را ذاتا پاک سرشت و اجتماعی قلمداد میکردند.
اما آخرین بخش کتاب «آنارشی، دولت، یوتوپیا»، اگرچه تحت عنوان «دولت یوتوپیا» نوشته شده است و مقصود از دولت یوتوپیا، همان دولت حداقل است ولی به نظر میرسد که نوزیک در نوشتن این فصل از کتاب خود به دور از اندیشههای خیالی نبوده است و البته خود نیز آن را انکار نمیکند.
نوزیک در این رابطه مینویسد که موضوع این آخرین فصل کتاب او «بهترینِ همه دنیاهای ممکن است» اینکه صفت عالی «بهترین دنیای ممکن» تا چه حد در جامعه ما به ازای عینی برای تحقق دارد، مسئلهای است که جای تردید دارد. ولی به هر حال، برای نوزیک این مسئله یعنی «دولت حداقل» الهام بخش او در توصیف آرزوهایش بوده است. اینکه در همین فصل نوزیک میگوید «یوتوپیا از یوتوپیاها تشکیل خواهد شد» و این حکم که «هیچ کس نمیتواند تصویر یوتوپیایی خاص خود را بر دیگران تحمیل کند»، در واقع منتهیالیه تکریم و ستایش از فرد است و از این نظر او به آموزههای آنارشیگری وفادار بوده است.
اما این مسئله مهم که رشد دولت مدرن در واقع باعث نابودی فردیت و زوال «خود» (self) شده و به موازات آن خود دولت مدرن باعث شکلگیری نوعی فردیت «بیتفاوت» و «منفعل» در جهان سیاست شده است، نکتهای است که در واقع زمینههای اولیه تحقق «دولت حداقل» مورد نظر نوزیک را با مشکل روبهرو میکند و اینکه به تعبیر مایکل لسناف «چگونه دولت حداقل از دولتی که مالیات میگیرد تا یک حداقل اجتماعی پایه فراهم آورد، چهارچوب بهتری برای یوتوپیای نوزیک است. شاید آزادی رسمی در دولت حداقل بیشتر بوده باشد اما توانایی زیستن، آن طور که کسی میخواهد، یا نوع اجتماعی که کسی آرزو میکند، در آن زندگی کند به هر حال به منابع اقتصادی وابسته است».
نوزیک علاوه بر کتاب «آنارشی، دولت و یوتوپیا» (1974)، کتابهای مهمی همچون «تبیینهای فلسفی» (1981)، «زندگی مورد بررسی قرار گرفته» (1989)، «طبیعت فردگرایی» (1995) و «معماهای سقراطی» از خود به جای گذاشته است اما همانطور که گفته شد، تنها کتاب «آنارشی، دولت و یوتوپیا» وی به اثری به کلی قابل تأمل مطرح شد؛ به طوری که به منابع درسی اجباری در تمامی دورههای آموزشی فلسفه سیاسی و علم سیاست تبدیل شده است.
اما رابرت نوزیک حداقل از یک فضیلت بزرگ نیز برخوردار بود و آن راستگویی وی بود (شاید معدودی از فلاسفه اهل سیاست وجود دارند که از نظر صداقت و راستگویی به پای نوزیک برسند). وی به خوانندگان خود توضیح میدهد که هر اندیشهای تحقق عینی پیدا نمیکند و چه بسا در همان فضای اندیشه باقی خواهد ماند. وی همچنین با صداقت تمام، در همان صفحات اولیه کتاب اظهار میدارد که «... معتقدم در یک نوشته کمتر کامل، مطالب ناتمام، حدسها و پرسشها و مسائل بیجواب هم جایی دارد»