سردرگمی در گرافیک شهری در شهر بزرگی چون تهران بسیار آشکار است و نه تنها به سواد دیداری شهروندان کمک نمیکند بلکه در مواردی گمراهکننده نیز هست. طراحی هدفی جز یکدستی، تناسب و توازن، در قالبی از زیبایی نظارت شده و هماهنگ ندارد.
در شهری چون تهران (پایتخت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ما) با 615 کیلومتر مربع مساحت و نزدیک به 13 میلیون نفر جمعیت، به دلیل غفلت از بررسیهای اجتماعی و فرهنگی و همچنین تعدد متولیان طراحی گرافیک و مبلمان شهری در مسیر طراحی تا نصب المانهای شهری کمتر شاهد کارآمدی و زیبایی عناصر بصری هستیم.
تابلوهایی در ابعاد کوچک و بزرگ، کج و معوج با هر اندازه و شکل تنها گوشهای از این ناهماهنگی در سطح شهر تهران است. به گونهای که در حال حاضر علاوه بر آلودگی هوا و آلودگی صوتی، پدیدهای به نام «آلودگی دیداری» نیز به مجموعه ناهنجاریهای شهر اضافه شده است.
«وقتی به تابلوهای داخل شهر نگاه کنیم و به فرم و محتوای آنها دقیق شویم تازه پی میبریم که هیچکدام اینها در قد و قواره هم نیستند. یکی بزرگ درست شده و دیگری کوچک است. یکی بالاست، یکی پایین. مضمون یکی معلوم است، مضمون دیگری نامعلوم. عنوان یکی مختصر و مفید است اما آن یکی به دفتر مشق میماند. یکی زیباست، یکی هم کثیف و دودزده است. به نحوی که گویا سالهاست کسی به فکر تمیزی و نظافتش نبوده است.»
این تنها گوشهای از گلایههای شهروندان تهرانی از جلوههای ناخوشایند بصری پایتخت است. از تابلوهای راهنمایی گرفته تا رنگآمیزی دیوارها و بیلبوردها، پوسترها و نقش لوگوی روزنامهها یا پایگاههای اینترنتی، ارتباط مستقیم شهروندان را با گرافیک شهری واضحتر میکند.
یکی از کاربردهای گرافیک شهری امروز، اطلاعرسانی به شهروندان است که این گستره وسیعی از خدمات شهری را شامل میشود. بهعنوان نمونه نشانی یا مکان آتشنشانی، هلالاحمر، سازمان انتقال خون یا مراحل آمادهسازی یک بزرگراه را با علائم گرافیکی، بسیار سریع متوجه میشویم.
در حال حاضر هر چند که تلاشهایی برای ساماندهی علائم و تابلوهای نشانه انجام شده، اما همچنان فقدان هماهنگی در برخی موارد به چشم میخورد. میدانهای اصلی و مهم شهر همچون میدان تجریش، رسالت، آریاشهر، ونک، ولیعصر، انقلاب، آزادی و ... فاقد یک الگوی هدفمند و زیبا برای توسعه بصری هستند و هر ساختمان در این میدانها ساز بدقوارگی خود را میزند.
گرافیک شهری به آسانی هنرهای دیگر را به کمک میگیرد و به آنها شکل کاربردی میدهد،گاه به صورت تصویر و گاه به شکل نشانه، سمبل و برچسب و علائم راهنمایی، به جامعه، آموزشی تصویری میدهد. در این بین نقش گرافیک در زیباسازی شهر همواره از 2 بعد کارکردی و دیداری بررسی میشود. بعد کارکردی به جنبههای عملکردی عناصر محیط و بعد بصری نیز به مقولههای رنگ، فرم و ترکیب فضا و محیط میپردازد.
وقتی صحبت از هماهنگی و زیبایی گرافیک شهری درمیان است، لازمهاش برخورداری از قانون و قواعد مدون است. چنانچه مشخص نباشد یا کسی جلوی پیشروی در بینظمی بصری نشانگرهای شهری را نگیرد، نتیجهاش این میشود که آرامش و زیبایی محیط اطراف را برهم میزند و در نهایت به بروز «آلودگی دیداری» میانجامد. این در حالی است که امروز در شهر تهران تابلوهایی با کاربریهای مختلف از تجاری و تبلیغاتی گرفته تا نشانه دیده میشود که با بیسر و سامانی و ناهماهنگی سیمای شهر را نازیبا کردهاند.
تابلوهای راهنمایی یک شکل میشوند
آقاشاهی، معاون فنی شرکت طراح تابلو و علائم هشداردهنده راهنمایی و رانندگی میگوید: تفاوت شکل و اندازه تابلوهای هشداردهنده و مسیریاب در خیابانهای شهر تهران به دلیل طراحیهای متفاوت پیمانکاران طرف قرارداد با معاونتهای حمل و نقل وترافیک مناطق است.
به گفته آقاشاهی، به دلیل آنکه تابلوهای مسیریاب خیابان و بزرگراههای پایتخت از سوی پیمانکاران مختلف طراحی شده، بعضا نبود هماهنگی و تناسب در آنها به چشم میخورد. به همین دلیل براساس برنامهریزی صورت گرفته از سوی معاونت حمل و نقل و ترافیک و شرکت عرف ایران، تابلوهای راهنمایی و مسیریاب ونشانگر باید استانداردسازی و یک شکل و اندازه شوند.
«براساس ضوابط، تمامی تابلوها باید از یک دستورالعمل و طراحی واحد و یک شکل پیروی کنند و تمامی پیمانکاران طراح و سازنده تابلوهای مسیریاب و راهنما نیز تابع آن باشند.»
تمامی تابلوهایی که در سطح شهر نصب میشوند باید در یک طرح جامع ساماندهی شوند. فضای شهر متعلق به همه شهروندان است و استفاده از این فضا در محدوده استانداردهای تعریف شده میتواند برخی ناهمگونیهای ایجاد شده را برطرف کند.
جای خالی رنگ
شهر، عالیترین مکان تجمعزیستی انسان از آغاز تاکنون بوده است. هدف از طراحی و زیبایی شهری بهبودبخشی به شرایط زندگی و رفع نیازهای ساکنان شهر در آبادیهای ساخته بشر است. فراموش نکنیم شهرها کاملترین اشکال ممکن آبادی انسانیاند. آنها در پناه دیوارهای خود محیطی مناسب را برای پرورش اصیلترین دستاوردهای علمی و هنری فراهم آوردهاند.
این در شرایطی است که شهرسازی در تعامل مستقیم با گرافیک در تمامی مراحل و زمینههاست. اگر چه معماری ساختار کلی شهر را به وجود میآورد، اما گرافیک نقش پررنگی را در جلوه دادن، زیبا ساخت و به دست آوردن مشروعیت از مردمی که تمامی اثرات ظاهری آن را با قدرت بینایی خود درک میکنند، بازی میکند.
مهمترین هدفی که مشخصاً در گرافیک شهری دنبال میشود، بهبود بخشیدن به شرایط زندگی و رفع نیازهای ساکنان در آبادیهای بزرگ ساخته دست بشر است.
در طراحی تابلوها و بیلبوردهای شهری باید اصول را زیر پا نگذاریم، از جمله اینکه این منظره شهری کلیدی است برای شناخت فرهنگ، بهانهای است برای ایجاد وحدت فرهنگی، نشاندهنده شخصیت بومی شهر، هماهنگی و همخوانی با طبیعت، زیستگاهی است برای ساکنان شهر،محصولی است مصنوعی و سیستماتیک، مسئلهای است فراروی مسئولان و شهروندان و بیانگر هویت ایدئولوژیکی جریان ساکن در آن است.
از همه مهمتر اینکه این شهر باید زیبایی بصری داشته باشد که دستیابی به این اصول میسر نخواهد بود مگر با یک طراحی همراه با تدبیر و پاسخگویانه.
نکته مهم دیگری که طراحان گرافیک شهری باید در نظر داشته باشند هویت مکان و محیطی است که طراحی در آن انجام میشود. در ابتدا طراحی مناسب المانهای شهری باید در اولویت باشد و بین بافت اجتماعی و فضای شهر توازن ایجاد شود، به طوری که رنگبندی و ترکیببندیها در عین سادگی و زیبایی باید از یک وحدت رویه پیروی کنند.
جست وجو برای یافتن یک زبان طراحی،معنی طراحی، شکلها و نمادها یا گونهشناسیهایی که شکلها را میسازند، کار ارزشمندی برای طراح گرافیک شهری است. از یاد نبریم گرافیک شهری بیان لحظهای فرایندهای جاری است.
کاربرد گرافیک شهری در علائم راهنمایی و رانندگی، علائم هشداردهنده محیطی و اطلاعرسانی با هدف ایجاد ارتباط تصویری مناسب بین شهروندان در سطح معابر و اماکن عمومی معنا مییابد. سیمای خیابان و شهر به همه شهروندان مربوط میشود.
در سطح شهر هیچ فرد و سازمان مشخصی مسئول مستقیم بسیاری از نابسامانیهای مبلمان شهری و گرافیک شهری نیست و در چنین مواردی، نتیجه به طور کامل واضح است؛ افت کیفیت حوزههای تخصصی وابسته به مبلمان شهری نظیر طراحی فضای سبز، معماری نمای ساختمانها، طراحی محیطزیست، طراحی صنعتی و... نیز میتوان از تاثیرات گرافیک بر زیباسازی و زیباشناسی آن غافل شد.
هماهنگ کردن اجزای مبلمان شهری همیشه سادهتر از هماهنگ کردن رفتارهای عمومی شهروندان است و این برعهده گرافیک شهری قرار دارد. دلایل آشکار این است که مجموعه هماهنگ و خوش طرح از مشکلات کار میکاهد، به بیان دیگر هر چه وحدت رویه بیشترباشد، خطا نیز کمتر خواهد بود.
پس میتوان گفت هر چه مجموعه به سمت وحدت و یکپارچگی (هماهنگی) حرکت کند، لزوم رعایت اصول استانداردها آشکارتر میشود. این امر تولیدو مصرف را به سوی سیستمهای همگن و انعطافپذیر سوق میدهد.
قباد شیوا ،گرافیست و استاد دانشگاه دراینباره میگوید: کودکی که در چنین محیطی متولد میشود و از 7 سالگی با پدر ومادر یا سایر اقوام و دوستانش به خیابان میآید و این آشفتگیها را میبیند ناخودآگاه از آنها تأثیر میپذیرد و چنین فکر خواهد کرد که «زیبایی» همین است. داستان تابلوهای شهری مسئلهای است که اگر قانونی بر آن حاکم نباشد آشفتگی بصری ما را هر روز بیشتر میکند.
مدیران شهر باید آگاه باشند که شتاب و سرعت جاری در شکلگیری شهر از جمله ساختمانها، مغازهها و نشانههای شهری به قدری سریع است که شهروندان حس میکنند باید خیلی بیشتر خود را با تغییرات شهر هماهنگ کنند.
B_Sadr@Hamshahri.org