انقلابی که دکتر ونتر در این زمینه پدید آورده میتواند یکی از تحولات عظیم زندگی بشری و هزاره سوم باشد.
یک سال پیش، کرگ ونتر (که از پیشگامان طرح ژنوم انسانی HGP بود)، شیوه جدیدی در خلق رشته DNA ابداع کرد که در جریان رقابت برای کشف آرایش سلسله ژنوم انسانی به شهرت رسید. ونتر رشتههای کوچک DNA را به هم پیوند زد تا ژنوم کامل یک ویروس خلق شود؛ ویروسی کاملاً بیخطر که برای دانشمندان شناخته شده است.
چندی نگذشت که در همه محافل زیست فناوری بحث داغ سوپ ابتدایی او بار دیگر خبری جهانگیر شد و پس از صحت ادعای این دانشمند بزرگ، منتقدان بسیاری در مقابل او به صف ایستادند و نگرانی خود را در ابعاد گوناگون علمی و اقتصادی ابراز کردند.
زیرا او توانسته بود با ریختن کروموزومها، پروتئینها و سایر مصالح ساختمانی حیات که جملگی آنها بهطور مصنوعی تولید شده بودند در داخل یک بهاصطلاح سوپ بنیادین، شاهد جوشش میکروبهای بدوی و پیدایش حیاب باشد.
با وجود انتقادات شدید، او و تیم تحقیقاتیاش به کار خود ادامه دادند و چیزی نگذشت که خبر ساخت اولین کروموزوم مصنوعی توسط دکتر ونتر و تیم او منتشر شد؛ البته بهتر است بگوییم اولین کروموزوم ترکیبی را به شیوه مصنوعی به وجود آورد. با این حساب به راحتی میتوانیم بگوییم که بشر گامهای اساسی ایجاد حیات مصنوعی (artificial life)را پیموده و حال باید منتظر سودها و ضررهای این فناوری باشیم.
البته هنوز مرحله نهایی این آزمایش تکمیل نشده، دکتر ونتر (و تیم تحقیقاتیاش که قریب بر 20 دانشمند دیگر است) قرار است این کروموزوم ترکیبی را وارد یک سلول زنده کند و کنترل عملکرد سلول را در اختیار بگیرد.
در این صورت اگر این آزمایش با موفقیت انجام شود، بشر هزاره سوم فاصله زیادی با تولید انسانهای مصنوعی نخواهد داشت. با اینحال، نکته اساسی، یا بهتر است بگوییم پرسش اساسی که شاید تا زمان تولد انسان مصنوعی (احتمالا هزار سال دیگر!) به آن پاسخی داده نشود، این است: آیا انسان مصنوعی مثل انسان طبیعی «روح» خواهد داشت؟
ونتر معتقد است: ایجاد کروموزوم مصنوعی یک گام فلسفی مهم در تاریخ است. ما در حال گذر از خواندن کد ژنتیکی به توانایی نوشتن آن هستیم. این اقدام فرضیههای ممکنی را برای کارهایی که تاکنون حتی تصور آن را هم نمیکردیم ارائه میکند.
تمامی گفتههای او از طرفی باعث دلگرمی و از طرف دیگر باعث هراس از پیشرفت این فناوری است.
با خلق موجودات مصنوعی، شاید حیات انسانی به خطر بیفتد و به همین دلیل است که محدودیتهای خاصی را برای آزمایشهای بیوتکنولوژی در کشورهای پیشرفته ایجاد کردهاند که عمدهترین محرومیتها را در زمینه شبیهسازی بارها و بارها دیدهایم و حتی برخی دولتها بودجههای تحقیقات بیوتکنولوژی شان را بستند یا کاهش دادند.
ولی نمیشود جلوی رشد سریع این علم را گرفت و حداقل کاری که میتوان کرد تصویب قوانینی برای نظارت کامل و مؤثر در این زمینه است.
البته فواید عجیب این فناوری را هم نمیتوان نادیده گرفت؛ مطمئناً تواناییهای دانشمندان در حوزه علم و فناوری تنها در بخش پزشکی و علوم زیست شناسی خلاصه نمیشود و ساخت دستگاه تولید برق از علف و برگ درختان از سوی گروهی از دانشجویان MIT میتواند تنها شاهد کوچکی از این ادعا باشد که در هفته گذشته تولید آن اعلام شده است.
این اختراع میتواند با قیمت بسیار ناچیزی از برگ درختان و علفها الکتریسیته تولید کند و تیم دانشجویی 5 نفره سازنده آن امیدوار هستند در گام نخست بتوانند الکتریسیته کافی برای شارژ تلفن همراه را از این طریق تأمین کنند.
این دستگاه که براساس طرح کلی استفاده از زیست توده ها برای تولید الکتریسیته طراحی و ساخته شده است، میتواند برای تمام مردم جهان بهخصوص برای ساکنان کشورهای در حال توسعهای که در آنجا برق گرانتر از نقاط دیگر جهان است بسیار مفید و کاربردی باشد.
ازطرف دیگر این فناوری میتواند برای ایجاد سلاحهای بیولوژیکی استفاده شود یا اینکه پدیدهای پیشبینی نشده از آزمایشگاه سر بر آورد که مقابله با آن، در حیطه قدرت انسانها نباشد.
زیرا معلوم نیست که به جز موجوداتی که تاکنون انسانها میشناسند و در شناسنامه زیستی کره زمین وجود دارد چه موجودات دیگری را میتوان با این فناوری خلق کرد. شاید حیات مصنوعی احتیاج به یک محیط مصنوعی هم برای پرورش دارد که در این صورت باید به فکر ساخت یک حیاط مصنوعی برای موجودات جدید باشیم تا در آنجا زندگی کنند و کاری با حیات ما نداشته باشند. ماجرا خیلی تخیلبرانگیز است. نیست؟