اگرچه ورود به دانشگاه دليل بزرگشدن و تنها راه ابدي خوشبختي و موفقيت نيست اما نشانهاي جدي براي وارد شدن به دنياي بزرگترها بهحساب ميآيد. نخستين گام ورود به دنياي پر از تجربه و آزمون و خطا، دنياي بلوغ جدي، مسئوليت جدي، تصميمهاي جدي و خلاصه خيلي جديهاي ديگر است كه همه دنياي ذهني و عيني دانشآموز سابق- دانشجوي فعلي - را عوض ميكنند.
- بيداري به وقت مسئوليت
ورود به دنياي جديد، مسئوليت بهدنبال دارد. تنهايي شهر را طيكردن براي رفتن به دانشگاه يا بار و بنديل بستن و رفتن به شهري كه تا ديروز فقط اسمش را شنيده بوديد براي سكونت چندساله و... قرار است شما را نسبت بهخودتان و اطرافيانتان مسئوليتپذيرتر كند. پدرها و مادرها تا يك جايي حوصله و توان همراهي فرزند دلبندشان تا دانشگاه يا شهر مقصد را دارند و بعدازمدتي همه بار رفتوآمد، ماشين پيدا كردن و خانه و خوابگاهگرفتن، بهعهده خودتان ميافتد و بايد بتوانيد تنهايي گليمتان را از آب بيرون بكشيد. با همين كارها كمكم استقلال و روحيه خودباوري در شما ريشه ميدواند. حالا از اينجا به بعد خودتان هستيد و دنيايي كه چيز زيادي از روابط و مناسباتش نميدانيد. حواستان باشد به بهانه استقلال، پاي نظرات دلسوزانه پدر و مادر را از زندگيتان قطع نكنيد و براي هر تصميم، قبل از تكيه به دوست و همكلاسي، خانواده را محرم خود بدانيد. پيداكردن دوستان جديد خودبهخود تجربه فضاهاي جديد را پيش روي شما ميگذارد ولي شما هنوز بايد زنگ هشدار پدر و مادرتان را در خود بيدار نگهداريد كه نكند تجربه جديد نتيجه نامطلوبي برايتان داشته باشد.
- هنري به نام مديريت رابطه
دانشگاه جاي خيلي خوبي براي يادگرفتن و تمرين مديريت روابط است. البته در سال و ترمهاي اول هنوز توقع بالايي از شما نميرود، اما اگر تا سال آخر هنوز نميتوانيد رابطه همكلاسي- شاگردي- استادي درستي با ديگران برقرار كنيد بايد به يكجاي كارتان شك كنيد. حضور آدمهاي رنگ و وارنگ از شهرها و قوميتها و فرهنگهاي مختلف، اصلا جايي براي دوستيهاي سبك دوران مدرسه نميگذارد اما اين موضوع نبايد مانع رشد تيميتان باشد. تعامل درست و دور از تنش با آدمهاي مختلف نيازمندي و لازمههايي دارد؛ مثلا اگر شما يك آدم برونگرا هستيد شايد لازم باشد كمي بيشتر مراقب بروز احساساتتان باشيد. يا يك درونگرا بايد كمي بيشتر از پيله خودش بيرون بيايد. براي كمتر كسي خودافشايي كنيد. با همه توان بايد خودتان باشيد؛ با همه تعلقاتي كه داريد. از شهر و لهجه و محل زندگيتان خجل نباشيد. تعصبورزي روي عقيدهاي كه درستياش برايتان ثابت نشده كار درستي نيست اما بايد حواستان باشد كه در مقابل چه عقيدهاي از اعتقاداتتان كوتاه ميآييد. اين وسط كار براي دانشجويان خوابگاهي سختتر هم ميشود؛ سختيهاي دور از خانواده زندگي كردن و دلتنگي اگر با چاشني هماتاقي ناسازگار و متفاوت توأم شود براي كسي كه همزيستي مسالمتآميز بلد نباشد ميتواند خيلي راحت بهترين دوران زندگياش را تلخ كند.
- عاشقهاي عجول
دانشگاه، زياد جاي خوبي براي خرجكردن احساسات يا فنا دادن همه آن نيست. از شما حتما انتظار ميرود كه كودك درونتان آنقدر كنترل شده باشد كه دست از بچهبازيهاي عاشقانه برداريد و مثل يك بالغ رفتار كنيد. جسارت اين را داشته باشيد كه به همه نشان بدهيد «من يك انسان عاقل و بالغ هستم و ميتوانم احساسم را كنترل كنم». عشق در يك نگاه را از ذهنتان بيرون بريزيد. فكر نكنيد نخستين دختر يا پسري كه سرراه شما قرار گرفت همان شاهزاده سوار بر اسبسفيد است كه دررؤيا ميبينيد. حتي اگر چنين فكري ميكنيد براي بروز آن عجله به خرج ندهيد. عاطفهتان را زود درگير نكنيد. به اندازه 8 ترم براي شناخت بهتر از همديگر وقت بگذاريد. هر چند ازدواج با يك دانشجوي هم دانشگاهي مزيتهاي ويژهاي دارد اما يادتان باشد قرار نيست همه در دانشگاه ازدواج كنند و اگر كسي موفق نشد مورد مناسبش را پيدا كند زانوي افسردگي در بغل بگيرد.
- انجمن كيسهدوزان
وجود و حضور هزار نوع تفكر و جهانبيني مختلف در دانشگاه، كنار خوبيهايش ميتواند محل اختلافهاي زياد و يقهكشيهاي فراوان باشد. اما اين وسط هميشه يك عده هم هستند كه به ماهيگرفتن از آب گلآلود خيلي علاقهمندند و با زيرابي رفتن سعي ميكنند براي دانشجوياني كه خيلي آتش تند و تيزي دارند ولي درواقع هيچ عقبه فكري ندارند يا دانشجويان وارفته و شلي كه حتي حزب بادي هم نيستند كيسههاي گل و گشادي بدوزند، و از احساساتشان براي جلو بردن منافع عجيب و غريبشان استفاده كنند. جامعه هدف خيلي از انجمنهاي غيرقانوني و زيرزميني كه ادعا ميكنند با عرفانهاي عجيب و غريب شما را بيناي كل هستي ميكنند، انجمنهايي كه برداشتهاي جديد از دين ارائه ميدهند يا كلا همه آنهايي كه خيلي مشكوك ميزنند دانشجويان هستند و ممكن است خيلي زود سراغ شما هم بيايند. يك نه بزرگ در آستينتان براي اين آدمها داشته باشيد.
- زرنگهاي دوستداشتني
هدف تحصيلات دانشگاهي قبلتر از هرچيز يادگيري علم است. شما در نهايت قرار است بهاحتمال خيلي زياد يا آنطور كه خودتان دوست داريد شغلي مرتبط با حرفه، فن و علم و مدركتان داشته باشيد كه اگر فرايند يادگيري را جدي نگرفته باشيد كار موفقي هم نخواهيد داشت. اما براي پيدا كردن كار، معطل تمامشدن درس و خشكشدن مُهرمدرك نشويد. با پيداكردن كارهاي كوچك دانشجويي و نيمهوقت هم توانايي خودتان را محك بزنيد و رزومه مختصري براي خود دست و پا كرده و با درآمد مختصر آن حس استقلالتان را تأمين كنيد. با حوزههاي كارآفريني دانشگاه و بيرون آن، در رابطه باشيد. حوزههاي شغلي رشتهتان را بشناسيد و با پركردن فرم درخواست كار يا كارورزي، خودتان را جلو بيندازيد تا در مدت زمان كمي بعد از پايان دوره تحصيل شاغل شويد. از ارتباط با اساتيدي كه با حوزههاي شغلي درارتباطند غافل نباشيد و تا بعد از تمام شدن درس هم اين ارتباط را حفظ كنيد.
- آپشني به نام اسكروج شدن
وجه ديگري از مسئوليتپذيري، ميزان حساسيت سنسورهاي جيبتان به ورودي و خروجياش است. اگرچه از كار دانشجويي نميتوانيد درآمد بالايي داشته باشيد اما مديريت همان مقدار كم به شما كمك ميكند راهها و چاههاي تنظيم دخل و خرج را بشناسيد و در آينده از پس مديريت درآمدتان بربياييد. دوران دانشجويي دوران تجربه رستورانهاي مختلف است. ولي به اندازه دخلتان هواي تجربهكردن هم به سرتان بزند. مد لباس با توجه به همكلاسي پولدارتان تعيين نميشود كه هر ترم يا هر ماه به فكر خريد لباس جديد براي دانشگاه باشيد. در دام چشم و همچشميهاي اينچنيني نيفتيد. قرار نيست پدر شما براي خوشگذرانيهايي كه بيشتر هم از سر رودربايستي و تعارف اتفاق ميافتد پول توجيبي دوبل به شما بدهد.
نظر شما