شاید وقتی پای تبلیغ کالایی به میان بیاید موضوع ابعاد دیگری به خودش بگیرد و بتواند کسی از این شگفت زدگی بکاهد یا برعکس بر آن بیفزاید.
البته این مسئله از نگاه حساس ما چنین شکل و شمایلی پیدا میکند، وگرنه در سراسر جهان چنین مسائلی جاافتاده و باعث ایجاد ذرهای نگرانی نمیشود.
- خانم مهینترابی! چطور شد که به اجرا روی آوردید و تصمیم گرفتید در برنامه سفره ایرانی حضور پیدا کنید؟
من البته حدود 10سال پیش تجربه کار اجرا آن هم در برنامهای سخت و طولانی در شبکه جامجم را برای ایرانیان مقیم خارج از کشور داشتم که حدود 90قسمت بود و در لوکیشنهای متعددی در نقاط مختلف ایران ضبط میشد و تجربه بسیار خوب و دلنشینی هم بود برای من که بازخورد خوبی هم داشت و موفق بود. البته در آن برنامه که یک برنامه ادبی و اجتماعی بود من قطعات و اشعاری را میخواندم و در ارتباط با مسائل مختلف صحبت میشد.
- بعد از آن حتما پیشنهاد برای اجرا به شما زیاد شد؟
بله. ولی در زمینههایی بود که خیلی دوست نداشتم، مثل مسابقه. البته در یک مسابقه که به تهیهکنندگی خانم پوریامین ساخته شد شرکت داشتم اما نه به عنوان مجری. برنامهای بود به نام «1+9» که در آن 9کارشناس حضور داشتند و من یکی از این 9کارشناس بودم.
اتفاقا یک پیشنهاد دیگر هم داشتم از جانب آقای بیژن بیرنگ که اجرای همین برنامهای بود که در حال حاضر با عنوان «بازهم زندگی» از شبکه 4 پخش میشود و من اتفاقا برنامههای اجتماعی را خیلی دوست دارم و معتقدم برای ارتباط بهتر با تماشاگر و ایجادروحیه خوب در او خیلی موثر و مفید میتواند باشد و به من هم این امکان را میدهد که خودم باشم و این خیلی مهم است برای یک بازیگر، آن هم بعد از یک عمر کارکردن که یک تجربههای شخصی دارد و این برنامهها مجالی است برای اینکه آنها را با مردم در میان بگذارد و از دغدغههایش با مردم بگوید و این شاید بتواند تکانی به کسی بدهد و حرکتی ایجاد کند.
اما آن زمان که پیشنهاد اجرای این برنامه شد من احساس کردم یکسری محدودیت در این راستا وجود دارد.
- اتفاقا برنامه «بازهم زندگی» برنامه راحتی است و به نسبت برنامههایی که از شبکههای مختلف پخش میشوند ساختار نو و جذابی دارد!
آن زمان که با من مطرح کردند سرفصلهایی را برای کار مشخص کرده بودند که قضیه را به نوعی محدود میکرد. باتوجه به اینکه من دلم میخواست بشود درباره همه چیز صحبت کرد و فکر میکنم این یک ضرورت است در تلویزیون، اما حالا که این اتفاق برای برنامه افتاده خوشحالم و به آقای بیرنگ تبریک میگویم.
- پس چطور بعد از رد کردن پیشنهادات مختلف برای اجرا، سفره ایرانی را انتخاب کردید؟
وقتی اجرای سفره ایرانی به من پیشنهاد شد، باتوجه به اینکه سالها از آن تجربه کار اولم میگذشت و تا به حال هم تجربه رودررویی مستقیم با تماشاگر را نداشتم برایم جذابیت داشت و این مجال را به من میداد که از تجربیاتی که خودم داشتم در رابطه با آشپزی و مسائلی که پیش میآمد صحبت کنم، درد دل کنم و فکر میکنم نتیجهاش هم خوب بوده و تماشاگر با من احساس صمیمیت بیشتری پیدا کرده است. خصوصا که مخاطب اصلی من خانمها بودند و این به هر حال برایم جالب بود.
- جنبه تبلیغاتی کار چقدر برایتان اهمیت داشت؟
این موضوع هم به همان اندازه اهمیت داشت و هر 2 مکمل هم بودند. من کالایی را دست نگرفتم که به طور مستقیم از مردم بخواهم آن را خریداری کنند، بلکه در برنامهای شرکت کردم که در لابه لای آن آگهی برای این کالا پخش میشود و این بهتر هم هست. چون حکمی توسط من درباره کیفیت آن صادر نشده. اما بیننده اگر کمی باهوش باشد این را میفهمد و با خودش میگوید چطور مهرانه مهینترابی تا به حال نمیآمد یک برنامه آشپزی را اجرا کند، پس کار جنبه تبلیغاتی هم دارد.
- زمانی که این کار را پذیرفتید نگرانی از بابت اینکه به کاراکتر هنری شما به عنوان بازیگر لطمه بزند نداشتید؟
چرا. خیلی هم نگران بودم. چون واقعا نمیدانستم عکسالعملها چطور خواهد بود. اصلا خودم هم وقتی خودم را در مانیتور میدیدم به نظرم غریب میآمد. اما ریسک کردم و در واقع نگرانی من از این بابت نبود که به کار بازیگریام لطمهای وارد شود چون دوستان دیگری را هم دیده بودم که این کار را انجام دادند و اشکالی هم در کار بازیگری آنها پیش نیاورده بود.
ترس من از این بود که کار سطح پایین از آب دربیاید و کیفیت خوبی نداشته باشد یا اینکه خودم موفق به ایجاد ارتباط در این قالب با مردم نشوم، اما حالا که کار را میبینم به نظرم قابل قبول میآید و مردم نظرمثبتی نسبت به آن دارند.
- نظر همکارانتان در اینباره چیست؟
راستش را بخواهید یکسری نظرچندان خوبی نداشتند و دوست دارند من را همیشه به عنوان مهرانه مهینترابی بازیگر ببینند اما خود من وقتی بعضی از دوستان را در این قالب برنامهها میدیدم اصلا به نظرم عجیب و دور از انتظار نمیآمد. این در سطح دنیا به نوعی معمول است و ما به نظرم کمی سخت میگیریم.
- غیر از بحث اجرا، اگر فقط جنبه تبلیغاتی کار را در نظر بگیریم چه نظری دارید؟
این به هر حال یک بدهوبستان است بین شرکت سازنده کالا و چهرههایی که مردم نسبت به آنها حساسیت دارند و شاید تأثیرگذار هستند بر سلیقه آنها و طبیعی است که صاحب یک کالا از این سابقه بخواهد استفاده کند تا کالایش در ذهن مردم جا بیندازد.
حالا بد یا خوب بودن این کار را صادقانه من درست نمیدانم و قضاوتی دربارهاش ندارم، اما این شاید یک ضرورت است برای صاحب کالا برای شناساندن محصولش و هم راه دیگری برای آن چهره مطرح تا زندگیاش را بگذراند.
ژکما اینکه من معتقدم به بازیگرانی که به سمت کار اجرا یا حضور در برنامهای با هر عنوان میروند باید حق داد، چون گاهی واقعا اجرای یک برنامه، حتی برنامه آشپزی خیلی بهتر از حضور در سریالی است که یک بیننده هم ندارد.
در چنین برنامهای حداقل آدم در قبال عدهای احساس مفید بودن و مثبت بودن میکند و دلخوش است به اینکه پخت یک غذا یا یک نکته آشپزی را به مردم آموخته، اما بعضی از این متنهای سریال که به دست من میرسد و آن را مطالعه میکنم، میبینم که یک نکته به دردبخور در آن نیست که احساس کنم با انجام آن کار حرفی زدهام.
- پس به پیشنهاداتی که در زمینه بازیگری دارید لطمهای وارد نشده است؟
نه، من در آن مقطعی که این کار پیشنهاد شد کار دیگری نداشتم و این برنامه در واقع فقط 9روز وقتم را گرفت و تمام 90قسمت را در 9روز گرفتیم. اما بعد از آن هم پیشنهاد کار اجرا داشتم و هم بازی در سریال و فیلمهای 90دقیقهای که کارهای جالبی برای من نبودند. البته در زمینه اجرا، دوست دارم در کنار بازیگری بازهم فعالیت کنم، اما دوسه کاری که پیشنهاد شده را به لحاظ فرم دوست نداشتم.
آخرین کاری که قبل از سفره ایرانی انجام دادم ایفای نقش در یکی از داستانهای 6قسمتی مجموعه پنجره بود که بعد از صاحبدلان آخرین بازی من بود و الآن حدود یکسال است که سرکار نرفتم و دوست دارم بازهم تأکید کنم که تنها دلیل من بحث تبلیغ کالا نبود برای اجرای سفره ایرانی، من واقعا عاشق آشپزی هستم و اگر برنامه را با دقت دیده باشید من در اینباره کلی صاحب نظرهستم.
برای خودم و این برنامه مفری بود تا از این تجربیات استفاده کنم و با خانمهای خانه گپی بزنم و لذت ببریم و در این میان تهیه کننده هم کالای خودش را تبلیغ بکند.