در مرحلۀ نخست گروهی از اصحاب مدرسه به کشورهای مسلمان رفتند و شخصاً تحقیقاتی به عمل آوردند. قسطنطین آفریقایی و آدلهارد اوّلین بار مطالعاتی از این نوع انجام دادند. قسطنطین که نزدیک به پایان قرن یازدهم میلادی در کارتاژ به دنیا آمده بود به سراسر شرق سفر کرد. او علاوه بر آثار اصلی محقّقان مسلمان در زمینه دانش پزشکی، از ترجمههای عربی کتابهای بقراط و جالینوس ترجمههای لاتینی فراهم کرد.
بعدها دانشجویان بسیاری از ایتالیا، اسپانیا و جنوب فرانسه برای تحصیل ریاضیات، فلسفه، پزشکی، کیهانشناسی و موضوعات دیگر در حوزههای علمی اسلامی حضور یافتند و به موضع خود برای استادی در نخستین دانشگاههای مغرب زمین، که قرار بود مطابق حوزههای اسلامی تأسیس شود، نامزد شدند.
مرحلۀ دوم با تأسیس نخستین دانشگاههای غربی آغاز میشود. سبک معماری این دانشگاهها، دورههای تحصیلات و روش تعلیم آنها دقیقاً مشابه همین عناصر در حوزههای علمی اسلامی بود. پیش از همه، حوزه سالرنو در قلمرو ناپل تأسیس شد و رشتههای تحصیلی در دستور زبان، معانی بیان، منطق، حساب، موسیقی و کیهانشناسی عرضه گشت.
کتب ارسطو و کتابهایی در تفسیر فلسفۀ او از طریق سالرنو به ایتالیا آورده شد. امپراطور فردریک سیسیلی بهعنوان پشتیبان دانش اسلامی شناخته میشود. وی در ناپل حوزه علمی بنیاد کرد. کتابهای ارسطو به فرمان او از عربی به لاتینی ترجمه شد.
او با ابنسبعین دربارۀ موضوعات فلسفی مکاتبه کرد. آلفونسوی دهم پادشاه کاستیل و لیون دستور داد که در پی مطالعۀ کارهای اعراب رصد بسازند. در آن موقع در پادوا، تولوز و بعدها در لیون نیز حوزههای علمی تأسیس شد.
سرانجام دانش مسلمانان از راه ایتالیا به فرانسه و کشورهای دیگر غربی منتقل شد. حوزههای علمی بولونی و مونپلیه در آغاز قرن سیزدهم میلادی تأسیس گشت. دانشگاه پاریس درهای خود را برای تعلیم کمی دیرتر گشود. در آن زمان دانشگاههای آکسفورد و کلن طبق همان طرح تأسیس شده بود و بدین ترتیب دانش جدید به انگلستان و آلمان منتقل شد.