غولی که در روز و شبهای اخیر، نفسها را به شماره انداخت، سینهها را به خس و خس و چشمها را هم قرمز و البته عده ای را هم روانه اورژانس بیمارستانها کرد و حتی ...
در روزهايي كه هواي تهران و برخي از كلان شهرهاي كشور، به شدت آلوده بود، بازهم مثل هرسال، به برنامه ريزيهاي كوتاه مدت و مقطعي، براي رفع معضل هميشگي آلودگي هوا بسنده شد و باز هم مثل هرسال، هر يك از مسئولان وزارتخانهها و سازمانها، ديگري را مقصر جلوه داد.
ودر اين ميان، هر كسي به نوعي تريبوني در اختيار داشت، تنها به يك جنبه از آلودگي هوا اشاره كرد و از سوي ديگر، در اين روزها، مثل هرسال، برخي از مسئولان هم تنها و تنها از تبعات كوتاه مدت و دراز مدت آلودگي هوا سخن راندند و گفتند كه آلودگي هوا با انسانها چنين ميكند و چنان.
و در اين سريال تكراري كه البته امسال زودتر و از پاييز هم شروع شد، هر كسي يك بازيگر اصلي، آلودگي هوا را مقصر جلوه ميداد و برجسته و مشهور ميكرد. يكي از تردد زياد خود روهاي شخصي گفت و ديگري از كيفيت بنزين و برخي هم از تردد خودروهاي فرسوده و دودزا، و عده اي هم از بلند مرتبهسازي، سخن به ميان آوردند.
و باز هم مثل هرسال، براي رفع آلودگي هوا، مدارس تعطيل و از تردد خودروهاي فرسوده و دودزا جلوگيري شد. يعني باز هم مسئولان، با برنامه ريزي و اقدامات مقطعي، به جنگ آلودگي هوا كه اتفاقا بخشي ازآن زاييده دست بشر امروزي است، رفتند.
- لزوم همكاريهاي بينبخشي موثر و مستمر
اما به اعتقاد نگارنده مطلب، اگر بخواهيم به دور از هرگونه سوگيري و بدون جانبداري بدانيم كه مقصر اصلي آلودگي هوا كيست؟ بايد گفت: مقصر اصلي، " نداشتن همكاريهايبينبخشي" ، بين تمام وزارتخانهها و سازمانها در ايران است چرا كه در ايجاد آلودگي هوا، آنهم نوع مصنوعي آن كه آلودگيهاي خانگي، صنعتي و حمل ونقل را شامل ميشود، همه مقصر هستند و نميتوان گناه را به گردن تنها يك يا دو وزارتخانه يا سازمان انداخت.
اما چه بايد كرد كه مردم كشور من از كودكي با كار گروهي و تيمي كمتر آشنا هستند و اصلا از كودكي كمتر به بزرگسالان امروزي كه هم اكنون هريك سكان يك وزارتخانه و سازمان را بدست گرفته اند، كار گروهي را آموزش داده اند و اين در حالي است كه بايد قبول كنيم، بدون عزم ملي براي داشتن همكاريهاي بينبخشي در مقابله با آلودگي هوا "بازنده "هستيم نه "برنده".
و نكته ديگر و البته قابل تاملتر، آن است كه بپذيريم، همكاري بينبخشي "تعامل" ميطلبد نه "تهاجم" . همه امور در زندگي انسان با تعامل قابل حل است.
از سوي ديگر، واضح است كه وقتي دردي را براي "هميشه" و نه مقطعي ميخواهيم درمان كنيم به همه تخصصها، نياز داريم نه يك تخصص خاص.
باور كنيم، سرمايه هر ايراني براي داشتن بهره وري بالا، سلامت جسمي و روحي اوست و آلودگي هوا، علاوه بر خسارات فراوان، سلامت انسانها را به جد مورد تهديد قرار ميدهد.
آلودگي هوا به اضافه آلايندههاي ديگر، يكي از عوامل ابتلا به سرطان گزارش شده است و ابتلا به بيماري و سرطان يعني ميليونها، خسارت به نظام بهداشت و درمان كشور و در نهايت مجموعه كشور.
- ضرورت پيوست سلامت براي همه وزارتخانهها و سازمانها
و اما سخن ديگر آنكه به اعتقاد نگارنده، اگر هر يك وزارتخانهها و سازمانها، داراي يك "پيوست سلامت" جامع و كامل بودند، قطعا غول آلودگي هوا اين چنين و بيرحمانه، هر سال سلامت مردم كشورم را نشانه نميگرفت و معضلات ديگر را به همراه نميآورد.
داشتن پيوست سلامت، براي هر يك از وزارتخانهها و سازمانها، مزيت ديگري هم دارد و آن اينكه همكاريهاي بين بخشي را هم بيشتر تقويت ميكند.
وقتي كه هر وزارتخانه و يا سازماني ملزم به داشتن پيوست رسانه باشد، پس از آن، هريك بجاي اينكه ديگري را مقصر جلوه دهند، با همديگر به طور سيستماتيك، همكاري بينبخشي خواهند داشته باشند.
يادمان باشد كه هوا يكي از پنج عنصر ضروري، براي ادامه حيات انسان است، هر فرد روزانه نزديك 22 هزار بار تنفس ميكند و تقريباْ به 15 كيلوگرم هوا در روز نياز دارد و اگر جز اين باشد ......
و اينكه يادمان باشد: آسمان وقتي آبي ميشود كه من هم به عنوان يك شهروند، سهم بسيار در مراقبت از سلامت خود، خانواده و هم وطن هايم داشته باشم و به هيچ عنوان، سهم خودم را در كاهش آلودگي هوا و همچنين لزوم "خود مراقبتي "در هنگام آلودگي هوا را از ياد نبرم.
نظر شما