اما گاهی جامعه آنطور که باید نوجوانها را نمیبیند و این دیدهنشدن میتواند بحرانهای عمیقی در زندگی ایجاد کند. بحرانی که میتواند در تلاش براي گرفتن عکس یادگاری با ساختمان سوزان پلاسکو بروز كند يا در ازدحام بیمورد برای حضور در جایی که همهي توجهها به آن است فقط برای قرارگرفتن در کانون توجه!
همهی ما از دیدن این عکسهای یادگاری و این ازدحام بیدلیل ناراحت میشویم. اما چه میشود كرد که بعضی دچار بحران دیدهنشدن میشوند و حتی در بزرگسالی برای دیدهشدن دست بههرکاری میزنند. از روی آوردن به مواد مخدر و اعتیاد گرفته تا ورزشها و ماجراجوییهای خطرناکی که هیچ آیندهای ندارند.
برای نوجوانها اما هنوز راهکاری هست. اگر به هردلیلی اطرافیان شما را جدی نميگيرند و آنچه راکه هستید به درستی نمیبینند، این چند راهکار ساده را بهخاطر بسپاريد و هرلحظه نیاز به دیدهشدن پیدا کردید اینها را بهخاطر بیاوريد.
- خودت را قبول کن
دوستداشتن خود با قبولداشتن خود آغاز میشود. اگر تو خودت را قبول نداشته باشی چهطور می تواني از دیگران چنین انتظاری داشته باشي؟
لحظههایی را بهیاد بیاور که دائم درحال سرزنش خودت هستی، وقتی به این لحظهها رسیدی فقط این جمله را به خودت بگو و سرزنشکردن را متوقف کن: من همین هستم و همین را دوست دارم!
- مقایسه و قضاوت ممنوع!
مقایسهکردن کار هرروز ماست. اما یادت باشد، درست از لحظهای که شروع کردی خودت را با دیگران مقايسه کنی، داری به ناخودآگاهت میگویی که من کافی نیستم. حقیقت این است که هرکدام از ما تواناییهایی زيادي داریم که فقط و فقط در وجود خود ما نهفته شده و شبیه به تواناییهای هیچکس دیگر نیست.
قضاوت هم شبيه مقایسه است. با قضاوت در مورد دیگران خواه ناخواه خود را با دیگران مقايسه ميكنيم. درست وقتي که داری دربارهی کسی قضاوت میکنی، این کار را با ارائهی راهحل متوقف کن. مطمئن باش راهحل نشاندادن در بحرانها، بسیار سختتر و خاصتر از یک قضاوت ساده است.
- از خودت تشکر کن
در پایان روز، وقتی مدرسه را ترک میکنی، از معلم، مدیر و بابای مدرسه تشکر میکنی. وقتی خرید میکنی از فروشنده و وقتی یک درخواست تلفنی داری از کسی که با او صحبت میکنی قدرداني ميكني.
اما چرا شبها هنگام خواب بهخاطر هرکار خوبی که کردهای، از خودت تشکر نمیکنی؟
دستم درد نکند، امروز تکالیفم را بهموقع انجام دادم.
ممنون و خستهنباشی به خودم، بابت تحملکردن یک کلاس خستهکننده و نتبرداری از مباحثش!
- مرز يا احترام؟
یکی از کلیدهای اصلی نگهداشتن احترام در روابط با دیگران، مرز داشتن است و بزرگترین چیزی که مرزها را میان آدمها مشخص میکند، گفتن نه است.
کسانی که هیچوقت نه نمیگویند و برای برآوردن خواستههای دیگران به هركاري تنمیدهند، اعتماد بهنفس کافی ندارند و میترسند با نه گفتن اطرافیان را از دست بدهند.
اما درست برعکس، قدرت نه گفتن برای شما احترام میآفریند و با ایجاد مرز در روابط هرکسی مشتاق میشود با شما رابطه داشته باشد.
- به خودت زمان خوشبختی هدیه کن
تو کافی هستی، محترم هستی و مهربان. آیا اینها برای پاداشگرفتن کافی نیست؟ پس هرازگاهی به خودت زمانهای خوشبختی هدیه کن. زمانی را درنظر بگیر و در آن فقط کاری را که دوست داری انجام بده. مثلاً خودت را به یک فیلم دعوت کن، یک قهوه در کافهی موردعلاقهات. کتابخواندن در مبل راحتی و يا درستکردن غذاهای مندرآوردی...
مهم نیست کدام یک از اینها را بیشتر دوست داری. مهم این است که زمان خوشبختی فقط مخصوص توست و خودت باید از آن لذت ببری.
- من کافی هستم
در دنیایی که هیچچیز کافی نیست و هرکسی برای بهدست آوردن چيزي بیشتر از آنچه دارد تلاش میکند، کافیبودن سخت است. اما تو کافی باش. هرروز به خودت بگو هر چه دارم و هرچه هستم برایم کافی است.
تو از لحظهی به دنیا آمدنت کافی بودی و در هرلحظه از زندگیات کافی هستی و برای دیدهشدن نیاز به چيزي نداري، بیشتر از آنچه هستی. پس هر روز به خودت یادآوری کن: من کافی هستم.
نظر شما