قرار برای خواندن امتحان ریاضی، قرار رفتن به سالن ورزشی و... این کارهای دستهجمعی چند ویژگی دلچسب دارد: يكي اينكه به همه خوش ميگذرد و خسته نميشوي؛ دوم اينكه ميداني همهي اعضاي گروه در آن لحظه فقط به يك چيز فكر ميكنند و اين احساس، كلي انرژيبخش است؛ و سوم اينكه اگر به مشكلي بربخوري، بهراحتي با همفكري اعضاي گروه، مشكل حل ميشود.
ماه رمضان امسال، با گروه بچههاي مدرسه يك قرار مشترك براي قرائت قرآن گذاشتيم؛ سر يك ساعت، چند آيه از قرآن را مي خوانديم و معني آنها را هم بررسي ميكرديم؛ اما مهمتر از همه، مهمترين درك و دريافتمان را از معني آن آيات، در يك خط، براي هم ميفرستاديم و در تلگرام به اشتراك ميگذاشتيم.
*مصرعي از جلالالدين محمد مولوي، عارف و شاعر بزرگ ايراني
- خداي مهربان من!
چند روز اول، اوضاع خوب بود و احساس ميكرديم فكر و ذهنمان سيراب ميشود. اما كمي كه جلوتر رفتيم، راه كمي دشوار شد. بچهها در فهم بعضي از آيههاي قرآن، به مشكلاتي برخوردندكه بهتنهايي نميتوانستند آنها را حل كنند. مثلاً يكي از روزها، در سورهي «الزخرف»، آيات 74 تا 76، من به يك ابهام برخوردم. خداوند در اين آيات ميفرمايد:
إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ (بىگمان گناهكاران در عذاب جهنم، ماندگارند.) / لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ([عذاب] از آنان تخفيف نمىيابد و آنها در آنجا نا اميدند./ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ (و ما بر ايشان ستم نكرديم، بلكه خود ستمكار بودند.)
سؤال مهم من اين بود: مگر مجرمين چهكردهاند كه تا ابد در جهنم گرفتار خواهند بود و چرا خدايي كه اينقدر بخشنده است، از گناه آنها نميگذرد. احساس ميكردم دريافت من از اين آيات، با شناخت من از خداوند متفاوت است. بچههاي گروه هم البته هركدام نظري ميدادند، اما معلوم بود كه خودشان هم از حرفهاي خودشان قانع نميشدند.تا اينكه يكي از بچهها پيشنهادي داد كه راهگشا بود.
- بچهها... مادر من رشتهي «علوم قرآن و حديث» خونده و الآن هم استاد دانشگاهه؛ اگه بخواين ميتونم او رو هم عضو گروه كنم... حتماً ميتونه كمكون كنه.
برايم كمي عجيب بود. آخر فكر ميكردم تنها براي دكتر و مهندسشدن، بايد به دانشگاه رفت؛ يعني تصورم اين بود كه تنها راه آموختن علوم ديني، تحصيل در حوزهي علميه و مدارس ديني است، اما حالا مسير ديگري را هم براي آشنايي بيشتر با خدا پيدا كرده بودم.
- نوازش روح!
- سلام بچهها، خوشحالم منم عضو گروه شما شدم. من در دانشگاه رشتهي علوم قرآن و حديث درس خواندم. فكرميكنم بعضي از رشتههاي دانشگاهي، دانش علمي و فني ما را تقويت ميكنند؛ اما برخي از رشتهها بر روي روح و روان ما اثر ميگذارند و رويكرد ما را به جهان تغيير ميدهند. رشتهي من چنين ويژگياي دارد.
من آخرين پيامهاي گروه را بررسي كردم و دلم ميخواهد به سؤال شما بهشكل تخصصي پاسخ بدهم.
در دانشگاه، دانشجوي رشتهي ما، علاوه بر آموختن زبان عربي، تفسير، علوم قرآني و... درسي بهنام «مفردات» ميخواند. در اين علم، او با معنا و ريشههاي عميق واژههاي قرآني در ادبيات عرب قبل از نزول قرآن، آشنا ميشود.
مثلاً يكي از كليديترين كلمهاي كه در آن سه آيه از سورهي زخرف، به چشم ميآيد و باعث ميشود ما برداشت درستي از معناي آيه نداشتهباشيم، كلمهي «مجرمين» بهمعناي ظاهري گناهكاران است. بد نيست بدانيد كلمهي گناه، به بيش از 20 شكل مختلف در قرآن بهكار رفته كه هركدام مفهوم ويژهاي را در دل خود دارد.
مثلاً واژههايي مثل «اِثم» (تأخير و كندي)، «وِزر» (بار و سنگيني)، «جُرم» (قطعشدن)،«ذَنب» (دُم و دنباله) و... هركدام به ويژگي خاصي از گناه اشاره ميكند. انگار خداوند با اين تنوع كاربرد واژهي گناه، ميخواهد به انسان يادآوري كند كه هركاري كه باعث تأخير در كمال انسان شود، يا بر دوش انسان سنگيني كند و او را از راه رسيدن به كمال بازدارد يا كاري كه منجر به قطع ارتباط او با خداوند شود، نتيجهاش،چون سايهاي دنبال او خواهد بود و گريبان انسان را خواهد گرفت.
در اين سه آيه، كلمهي «جرم» به معناي گناه بهكار رفته و همانطور كه گفتم جرم به معناي جداشدن ميوه از درخت است. در واقع با توجه به معناي لغوي، جرم عملي است كه انسان را از حقيقت و اصل خويش و همچنين از خداي خود جدا ميكند.
با اين توضيح شما متوجه ميشويد كه قرآن به نكتهاي واضح و بديهي اشاره كرده. انگار كه من به شما بگويم كسي كه آگاهانه، خودش را از چشمهي آب جدا كند و آبي ننوشد، تا ابد تشنه ميماند و هيچگاه تشنگياش برطرف نميشود و از اين حالت، عذاب ميكشد و...
يعني قرآن هم با بهكاربردن كلمهي جرم، بههمين نكته اشاره كرده است. قرآن ميگويد اگر بندهي من آگاهانه تصميم بگيرد كه خودش را از مسير درياي الهي جدا كند، تا زماني كه خود را دوباره به منشأ فيض و بخشش وصل نكند، در عذاب ميماند، و اين ظلمي است كه مجرم، خودش بر نفسش رواداشته است.
- فهم قرآن با قرآن!
نكتهي مهم ديگري هم وجود دارد. اينكه در قرآن، كلمهي مجرم در بيشتر اوقات بهشكل مفرد بهكار رفته است و در اين آيه، منظور از گناه مجرمين، گناهاني است كه يك جامعه را درگير خود كرده است.
علاوه بر اين، كلمهي مجرمين، اسم فاعل است و در زبان عربي برخي از اسمهاي فاعل، بهنوعي بر دوام و استمرار ويژگي فاعل تأكيد ميكند. يعني كلمهي مجرم، به رفتار ناشايستي اشاره ميكند كه در شخصيت فاعل آن، نهادينه شده باشد.
نكتهي ديگري كه براي يك كارشناس علوم قرآني اهميت دارد، اين است كه بايد بياموزد آيات قرآن را بهوسيلهي آيههاي ديگر قرآن تفسير كند. مثلاً در بسياري از آيات به حليمبودن (بسيار شكيبا)، توّاب (بسيار توبهپذير) غفور (بسيار بخشنده) و نيز رحمانيت خداوند هم اشاره ميكند و جهنم را آخرين مجازات درنظر ميگيرد.
بچهها! تازه بد نيست بدانيد علوم قرآني، يكي از چندين شاخهي علوم ديني است كه در دانشگاه تدريس ميشود. دوست دارم به معرفي چند شاخهي ديگر معارف اسلامي بپردازم و اين را به شما بگويم كه در دانشگاه، ما با اين علوم هم تا حدي آشنا ميشويم:
- ميتوان با اين خدا پرواز كرد!
ياد شعر قيصر امينپور افتادم:
...پيش از اينها خاطرم دلگير بود / از خدا در ذهنم اين تصويربود / آن خدا بيرحم بود و خشمگين / خانه اش در آسمان دور از زمين/ ... / در دل او دوستي جايي نداشت / مهرباني هيچ معنايي نداشت... نفس راحتي كشيدم؛ من خُل نيستم كه خودم را از سرچشمهي فيض خداوند جدا كنم. پس اين آيه شامل حال من نميشود! در گروه يك پيام گذاشتم: «ممنون، عالي بود. من كه دوباره با خداي مهربان خودم آشتي كردم!» و در جواب يك قلب خوشرنگ دريافت كردم.
داشتم به اين موضوع فكر ميكردم كه براي فهم عميقتر قرآن، ما حتماً به يك راهنما نيازمنديم و چهقدر خوب ميشد اگر من هم ميتوانستم در آينده ديگران را در فهم اين كتاب آسماني ياري كنم.
طرح: سيدسروش طباطباييپور
- برخي از شاخههاي علوم ديني و معارف اسلامي در دانشگاه
كلام: علمي دربارهي اصول دين است و به پرسشهاي اصول عقايد و جهانبيني ديني پاسخ ميدهد.
فقه: به بررسي فروع دين ميپردازد و احكام و چگونگي انجام وظايف ديني را مشخص ميكند.
علوم قرآن: علمي است كه مستقيماً با فهم قرآن در ارتباط است و دانشجوي اين رشته با تفسير قرآن و ساير علوم قرآني آشنا ميشود.
عرفان: دانش و معرفتي است كه از چگونگي رسيدن انسان به كمال پرده بر ميدارد و شامل دو بخش عرفان نظري و عملي است.
فلسفهي اسلامي: علمي است كه با عقل و برهان به هستي نگاه ميكند و با ترازوي عقل به بررسي موضوعاتي چون وجود خدا، حقيقت جهان و... ميپردازد.
علم حديث: اين رشته هم ما را با فهم احاديث نقل شده از پيامبرص و امامان و درستي و نادرستي آن آشنا ميكند و پيوند تنگاتنگي با علوم قرآني دارد.
- بازاركار دررشتهي علوم قرآن و حديث
1. كارشناس امور مذهبي
2. تدريس در دانشگاه، مدارس و مراكز فرهنگي
3. اشتغال در امور فرهنگي ارگانها و مراكز دولتي
4. كارشناس امور فرهنگي و تبليغي در سازمان تبليغات، سفارتخانهها و رايزنيهاي فرهنگي جمهوري اسلامي در كشورهاي ديگر
5. تحقيق و پژوهش
قدمبهقدم تا رشتهي علوم قرآن و حديث
امكان ادامهي تحصيل در دورهي دكتري هم در دانشگاههاي كشور وجود دارد.
فارغالتحصيلان ديگر رشتههاي دورهي متوسطه هم ميتوانند بعد از شركت در كنكور سراسري رشتهي خودشان، اين رشته را هم بهعنوان رشتهي تحصيلي دانشگاهي خود انتخاب نمايند.
- سپاس
از خانم «مهين شريفي»، دكتراي رشتهي «علوم قرآن و حديث» و استاد دانشگاه تشكر ميكنيم كه ما را در تهيهي اين مطلب، صميمانه ياري كردند.
نظر شما