فکوفامیل هم میدانند؛ تا تقی به توقی میخورد و تعطیلیای پیش میآید، ماشین را آتش میکنند و من و خواهرم را زیر بغلشان میزنند و سر از کوه و جنگل و کویر درمیآوریم. گاهی هم با اتوبوس و قطار و لنج و هواپیما و...
همیشه هم دنبال این نیستیم که همهی شرایط راحتی سفر، فراهم باشد؛ گاهی چند شب در دل کویر چادر میزدیم و لحافمان ستارهها بودند و بالشمان، کُپهشنی نرم! و البته گاهی هم در هتل چندستاره مستقر میشدیم و روی تشک پر قو میخوابیدیم.
اما برنامهی زندگی من از حدود دوماه پیش تغییر کرد؛ وقتی شیراز رفتیم و چند شب، مهمان یکی از هتلهای چندستاره شدیم.
از همان بدو ورود، همهچیز به شکل عجیبی مرتب بود؛ تخت، ملحفهها، یخچال و وسایل داخلش، حتی تابلوی وسط اتاق که کاملاً با کاغذدیواری آنجا هماهنگ بود.
چیزی که در آنها بیشتر توجه مرا به خود جلب کرد، جوانی بیست و چندساله بود که چپ و راست، همراه خدمهی هتل در رفتوآمد بود و به آنها با علاقه و وسواس دستور میداد که مثلاً لوگوی بشقاب روی میز ناهارخوری باید بالا باشد و قاشق و چنگال در سمت راست و چپ آن. نوشیدنی و غذا باید ازسمت راست سِرو شود و...
اول فکر کردم او مدیر هتل است؛ اما مدیریت چنین هتلی اصلاً به سن و سالش نمیخورد. ماجرا وقتی برایم جالب شد که در قسمتهای دیگر هتل هم، جوانانی مثل او را دیدم که روی کارشان تعصب زیادی داشتند و با علاقه، برای راحتی مسافران آن هتل، قدم برمیداشتند.
- فقط یک چکه علوم و ریاضی!
میلاد، یعنی همان جواناول هتل را روز دوم و البته خیلی اتفاقی، جلوی در اصلی دانشگاه شیراز دیدم؛ کیف و کتاب به دست! فکر کردم در دانشگاه هم کار میکند، اما بعد فهمیدم دانشجوی ترم آخر رشتهی «هتلداری» است و خوشحال است که آخرین امتحان مقطع کارشناسیاش را هم بهخوبی پشتسر گذاشته!
همان شب در هتل، از سر کنجکاوی، سراغش رفتم. او هم با یک فنجان قهوهی تلخ، پذیرایی شیرینی از من کرد. باورم نمیشد که چنین رشتهای داشته باشیم و چنین دانشجویان علاقهمندی!
وقتی از رشتهاش میگفت، چشمانش برق میزد: «من البته خیلی اتفاقی در این مسیر قرار گرفتم، ولی خیلی جدی و از سر آگاهی، آن را دنبال کردم.
ماجرا از این قرار بود که من از ریاضی و علوم، حالم بد میشد و از شانس بدم، در همهی رشتههای تحصیلی، ردی از این دو درس بیمزه به چشم میخورد.
تا اینکه خیلی اتفاقی، در روزهایی که باید رشتهی تحصیلیام را انتخاب میکردم، رشتهی «هتلداری» جلوی پایم سبز شد؛ رشتهای که فقط یکچکه علوم و ریاضی داشت و تا دلت میخواهد، درسهای عجیب و غریب و البته کارگاهی و عملی؛ مثلاً یکی از درسهای جدی و اصلی ما در هنرستان یا دانشگاه، «آشپزی» بود! در کارگاه بزرگی دست و آستین بالا میزدیم و روش پخت علمی غذاهای گوناگون را می آموختیم و اجرا میکردیم.
- هتلداری؛ هم علم است و هم ثروت!
احساس میکردم علاقهمندیهای من به میلاد خیلی به هم نزدیک است؛ از علاقه به قهوهی تلخ گرفته تا سفر و آشپزی و... البته تنفر از ریاضی!
از گوشی تلفنهمراه و لپتاپش، برمیآمد که اوضاع مالی خوبی دارد. میگفت: «در این سالها، گردشگری به یک صنعت بسیار پردرآمد تبدیل شده و درآمد بسیاری از کشورها، از طریق گردشگری، از درآمد نفت خام ما هم بیشتر است.
کشور ما هم از این قاعده مستثنی نیست و به همان دلایل، بازار کار خوبی برای دانشجویان رشتهی هتلداری و جهانگردی فراهم است؛ بازاری که چون درآمدزاست، برای عوامل آن هم درآمد خوب و قابلتوجهی دارد.»
ماجرای سفرهای خودم و خانواده را برایش تعریف کردم. لبخندی زد و گفت: «چه عالی! پس تو هم اهل سفری! بد نیست بدانی زمینهی کاری بچههای این رشته، تنها در هتلها نیست. هر کاری و هرجایی که با مسافر و مهمان، سر و کار داشته باشد، میتوانی ردی از بچههای ما پیدا کنی.
مثلاً یکی از دوستان من در رستوران بزرگی کار میکند. او آشپز رستوران نیست، اما مسئول آشپزخانه است و منوی غذاها و کیفیت آنها را تعیین میکند. او تعیین میکند که در آن رستوران چه پیشغذاها، دسرها و نوشیدنیهایی سرو شود و... بد نیست بدانی درآمدش از یک مهندس موفق هم بیشتر است.»
- روابط عمومی!
فکری مرا خیلی سردرگمکرده بود. آن را با میلاد درمیان گذاشتم: «مگر استقبال از مهمانهای یک هتل هم احتیاج به دانش ویژهای دارد که تو برای بهدستآوردن آن، چهارسال زحمت کشیدی؟»
- به! اگر بدانی که حتی چیدمان میز ناهار هم آدابی جهانی دارد که باید کسی که در هتل کار میکند از آن سردر بیاورد. ما توی دانشگاه، درسهای جذابی میخوانیم که هرکدام برای خودش دنیایی دارد.
مثلاً لازمهی پذیرایی از مهمان، داشتن روابطعمومی خوب است. شاید کسی ذاتاً آدمی خوشبرخورد و اجتماعی باشد، اما رفتار اجتماعی مناسب در سطح بینالمللی، قواعدی دارد که ما در درس «روانشناسی اجتماعی» با آن آشنا شدیم.
اصلاً همین مرتب کردن اتاقهای هتل، اصولی دارد که ما در درس «خانهداری»، در چند ترم متوالی آن را یاد میگیریم. حتی بهخاطر اینکه ما با مسافرهای خارجی هم برخورد داریم، در دانشگاه، علاوه بر زبان انگلیسی، یک زبان دیگر هم باید یاد بگیریم.
در سطح کلانتر، اینکه یک هتل، چه برنامههایی داشته باشه که بتواند مهمانهای بیشتری را جذب کند، برای خودش دنیایی دارد و دانشی است که باید آن را در دانشگاه یاد گرفت.
البته نه اینکه فکر کنی همهی کسانی که در هتل کار میکنند، فارغالتحصیل این رشته هستند؛ بلکه فارغالتحصیلان این رشته، معمولاً یک یا چند گروه خدمه را مدیریت میکنند.
- یک هتل واقعی!
قهوهام تمام شده بود و مشغول خوردن کیک خوشمزهای بودم. میلاد گفت: «این کیک هم دستپخت خودم است. سال دوم و سوم دانشگاه، سر کلاس «شیرینیپزی» خودم دستورش را کشفکردم و گاهی برای مهمانها آنرا میپزم!»
-وای چه عالی! راستی، مگر کلاس شیرینیپزی هم داشتید؟
-بله! یادم است کارگاه بزرگی داشتیم پر از اجاقگاز و وسایل پختوپز! در واقع این رشته، تنها رشتهای است که در آن میشود روش پخت انواع غذاها و دسرهای ایرانی و خارجی را بهشکل علمی یاد گرفت. حتی در درس «اصول تغذیه و رژیمدرمانی»، یاد میگیریم که امکانات مناسبی را برای مهمانهایی فراهم کنیم که رژیم خاصی دارند.
- راستی! حالا واقعاً در این رشته از درس ریاضی خبری نیست؟
- چرا! اما قیافهی ریاضی در این رشته کمی کاربردیتر و جذابتر است. مثلاً در درسهایی مثل «اقتصاد جهانگردی»، «مدیریت تبلیغات و بازاریابی» و «محاسبهی قیمت تمامشده»، ما یاد میگیریم که با استفاده از علم ریاضی، اوضاع مالی یک هتل بزرگ را مدیریت کنیم.
آب از لبولوچهام راه افتاده بود. به رشتهای برخورده بودم که برای خودش یک «هتل» واقعی بود! میلاد ادامه داد: «البته بد نیست بدانی که در این رشته هم اگر با علاقه پیشنروی و تلاش نکنی، نمیتوانی حرفی برای گفتن داشته باشی.
من به رشتهی تحصیلیام خیلی علاقه دارم و همین علاقه باعث شده درسهای دانشگاه را هم با نمرههای خوب بگذرانم و در محل کارم، بتوانم کلی ابتکار و انرژی مثبت داشته باشم.»
بعد از گذشت دوماه، شیرینی خاطرهی آن شب بهیادماندنی را هنوز بهخاطر دارم. من سفر شیراز و ملاقات با میلاد را نشانهای از طرف خداوند میدانم برای انتخاب مسیر زندگیام! ممنونم خدا... ممنون!
- بازار کار در رشتهی هتلداری
۱. مدیریت هتلها، رستورانها و ...
۲. کار در هتلها بهعنوان رزرواسیون، منوشناسی و منونویسی، مسئول خدمه و ...
۳. همکاری با شرکتهای هواپیمایی بهعنوان مهماندار و ...
۴. مسئول امور تشریفات در ارگانها، سازمانها و شرکتهای دولتی و خصوصی
قدم به قدم تا رسیدن به هتلداری
ادامهی تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، در رشتهی «جهانگردی» امکانپذیر است.
- سپاس!
از آقای میلاد شکرخواه، کارشناس رشتهی هتلداری و جهانگردی تشکر میکنیم که ما را در تهیهی این مطلب، صمیمانه یاری کردند.
نظر شما