از ضیغمی امسال فیلمهای «اخراجیها»، «پارک وی» و «توفیق اجباری» روی پرده آمد که هر 3 جزو آثار پرفروش اکران 86 بودهاند. در «توفیق اجباری»که در حال حاضر روی پرده است، ضیغمی نقش دختری را بازی میکند که پس از سالها حضور در خارج به ایران آمده است.
خودش میگوید کوشیده تا این نقش را به شکلی متفاوت از کلیشههای مرسوم سینمای ایران بازی کند. او «توفیق اجباری» را یک فیلم مخاطب محور و آبرومند میداند و میگوید: ابایی از بازی در آثاری تجاری ندارد.به شرطی که این فیلمها، زیر استانداردهای مطلوب تولید نشوند.
- اتفاق جالب توجهی که در مورد شما افتاده این است که هیچکدام از فیلمهایی که شما در 2 سال اول فعالیتتان در سینما بازی کردید، اکران نشدند. فیلمهایی که اتفاقاً در آنها نقش اول را هم داشتید. در واقع معارفه تماشاگر با نیوشا ضیغمی با فیلمهای «اخراجیها» و «پارک وی» صورت گرفت.
در این سالها، من 2 نقش کوتاه بازی کردم که اتفاقاً هر دوی آنها زودتر از بقیه اکران شد. در «اخراجیها» به نوعی یک عکس از من است، برای نشان دادن عشق زمینی که مفهوم گسترده بازیگری در آن وجود ندارد، چون نقش اصلا اجازه این کار را نمیدهد. در مورد «پارک وی» هم باید بگویم که اصلا بازی کردن در آن اشتباه بود.
هر بازیگری با سنجیدن مسائل و یک سری پیشفرضها و احتمالات بازی در یک نقش را قبول میکند. در مورد «پارک وی» چیزی که من فکرش را میکردم با آنچه که در عمل اتفاق افتاد خیلی تفاوت داشت.
حضور در «توفیق اجباری» را مثبت ارزیابی میکنم. فکر میکنم مسیر درستی را در این فیلم طی کردهام و از این که کار پرمخاطبی شده، خوشحالم.
شاید اگر فیلمهایی که قبلا بازی کردم مثل «شوریده» اکران شده بودند، الان موقعیت بهتری در سینما داشتم ولی از شرایط فعلی هم ناراضی نیستم.
- وقتی قرارداد بازی در «توفیق اجباری» را امضا میکردید، حدس میزدید کار پرمخاطبی شود؟
من واقعا برای آقای لطیفی احترام قائلم. او یک کارگردان حرفهای است که شناخت خوبی هم از مخاطب دارد. لطیفی در ژانرهای مختلف مثل جنگی، ملودرام، وحشت و طنز تجربههای موفقی داشته است. ضمن اینکه فیلم قبلی آقای لطیفی، یعنی «روز سوم» در جشنواره فجر نامزد دریافت 12 جایزه شد. و جایزه بهترین فیلم و کارگردانی را دریافت کرد.
اینها عواملی بود که مرا ترغیب میکرد تا علاقهمند به حضور در فیلم باشم. حضور بقیه بازیگران و همچنین سوژه فیلم هم برایم جالب بود. «توفیق اجباری» دومین فیلم سینمای ایران است که درباره زندگی یک ستاره سینما ساخته شده است.
- فیلمنامه بیشتر برایتان مهم بود یا کارگردان؟
به هر حال من به اطمینان تجربیات قبلی کارگردان، بازی در این فیلم را پذیرفتم. فیلمنامه اولیه هم با چیزی که الان بر پرده میبینید، تفاوت داشت.
- احساس نکردید که کارگردانی که فیلم قبلیاش در جشنواره فجر درخشیده، این بار میخواهد یک فیلم تجاری بسازد؟
اصلا این نوع نگاه را قبول ندارم. یک موقعی هست که ما صرفا کاری را انجام میدهیم تا بازتابش را در جشنوارهها ببینم و گاهی اوقات هم فیلمها با هدف برقراری با مخاطب انبوه ساخته میشود. ما به فیلمهای تجاری آبرومند و خوش ساخت هم نیاز داریم.
جشنوارهها هم عموما بستر مناسبی برای مطرح شدن این نوع فیلمها نیستند، به همین دلیل لزومی ندارد یک فیلم تجاری الزاما در جشنواره نمایش داده شود. فیلمی مثل «توفیق اجباری» برای مخاطب ساخته شده و فروش بالای فیلم هم نشان میدهد که در هدفش به توفیق رسیده است.
به نظرم «توفیق اجباری» در اندازههای سینمای ایران، فیلم آبرومندی شده است. این چیزی است که از بازخوردهای مخاطبان هم میشود فهمید.
- در کارنامه شما، هم فیلمهای تجاری دیده میشود و هم آثاری متعلق به سینمای خاص و متفاوت. گویا مرزبندیای بین این 2 نوع سینما ندارید؟
در این جا معمولاً هر فیلمی که مخاطب با آن ارتباط برقرار نمیکند را فیلم خاص و هنری مینامند. در حالی که به نظرمن نباید خیلی قائل به این مرزبندیها باشیم.
سینما، سینماست و ما2 نوع فیلم داریم، فیلم خوب و فیلم بد. چرا فکر میکنیم فیلمی که هیچ کس با آن ارتباط برقرار نمیکند، سینمای هنری است. این نوع فیلمها در بهترین حالت میتوانند آثار تجربی باشند که بسترش سینمای اکران نیست. چون تجربههای انتزاعی را نباید با سرمایه 300 میلیونی انجام داد.
من در ابتدای فعالیتم در فیلمهایی بازی کردم که صرفاً در جشنوارهها نمایش داده شدند و روی پرده نیامدند و به نوعی فیلمهای جشنوارهای بودند ولی فکر میکنم اگر تماشاگر آنها را ببیند بتواند ارتباط لازم را با آنها برقرار کنند.
مثلاً «گناه من» را بازی کردهام که تجربه اول کارگردانش بود و فضای متفاوتی هم با فیلمهای مرسوم و معمولی سینمای ایران داشت ولی این فیلم مخاطب گریز نبود. ضمن این که کلاً ابایی هم ندارم که در فیلمهای تجاری یا به تعبیر بهتر مخاطب محور بازی کنم. سینما برای بقا ،نیازمند فیلمهایی از این جنس است. مهم این است که تلاش کنیم فیلم تجاری را به شکلی حرفهای و خوشپرداخت بسازیم.
- تجربه کار توفیق اجباری را چطور ارزیابی میکنید؟
من فیلم را دوست داشتم، برای من جذاب بود. سعی کردم نقش دختری که تازه از خارج برگشته را به دور از کلیشههای مرسوم سینمای ایران بازی کنم.
- اگر تجربه دیگری پیش بیاید، با لطیفی کار میکنید؟
بله، قطعاً.
- موضوع دیگر، تجربه در کار کمدی است، تجربه کار کمدی موقعیت، چطور بود؟
به نظر من ژانر کمدی سختتر از ژانرهای دیگر است. لبه تیغی است که با کمی لغزش امکان مسخره شدن دارد. من بازیگری طنز را دوست دارم. در مفهوم کلی به سینمای کمدی علاقهمندم. اما نه سینمای لوس و لوده را.
- چقدر برای شما اهمیت دارد که سیمرغ بگیرید یا هر جایزه دیگری؟
جایزه در مفهوم تشویق است. من، یا هر بازیگری دوست دارد مورد تشویق آدم های بزرگتر از خودش قرار بگیرد. ولی خیلی دنبال این موضوع نیستم. اگر مستحق باشم این اتفاق میافتد ولی اگر نداشتم، نمیافتد، تلاش چاره کار است. وقتی من شوریده را کار میکردم به تنها موضوعی که فکر نکرده بودم این بود که در جشنواره فجر مورد توجه قرار بگیرم. ولی به دلیل کار یا نوع بازی این اتفاق افتاد. آن هم در حالی که به فیلم توجه زیادی از سوی داوران نشد، اما فکر میکنم اگر در مفهوم بازیگری، یک نقش قابلیت تشویق داشته باشد؛ این اتفاق میافتد.
- در اکران عمومی توفیق اجباری را دیدید؟
نه، متأسفانه من سر کار قرنطینه (منوچهر هادی) بودم، ولی شنیدهام خوب بوده است.
میخواهم راجع به چند فیلمی صحبت کنیم که اکران نشدهاند: سریال در چشم باد، تردست، شوریده،مواجهه، گناه من.
حس پنهان و تلافی جا افتادند! در چشم باد که سریال است و هنوز در مرحله فیلمبرداری است (اگر اشتباه نکنم) پائیز 87 روی آنتن میرود. اما شوریده از نظر ارشاد مشکل دارد و فعلاً مجوز اکران ندارد. پوسترهای تردست را در سینما دیدهام و جزو اکرانهای آینده است. حس پنهان هم در جشنواره فجر خواهد بود. «گناه من» در نوبت اکران است. مواجهه جزو فیلمهای هنری محسوب میشود و احتمالاً در سینماهای خاصی اکران میشود.