جاوید قرباناوغلی در ستون سرمقاله شرق با تيتر«اجماع جهانی علیه آمریکا» نوشت:
گمانهزنیها حکایت از این دارد که دونالد ترامپ در ٢٠ مهر پایبندنبودن کشورمان به روح برجام را اعلام خواهد کرد. آقای ظریف، وزیر خارجه کشورمان، هفته گذشته با پیشبینی این موضوع در نیویورک گفت در صورت خروج آمریکا از برجام، ایران نیز گزینه خروج از توافق هستهای با گروه ١+٥ را در کنار گزینههای دیگر پیشرو دارد. در روزهای اخیر واشنگتنپست نیز از قول مقامات ارشد آمریکا نوشت ترامپ هفته آینده پایبندی ایران به برجام را تأييد نخواهد کرد تا تصمیم درباره سرنوشت برجام را به کنگره واگذار کند. از نظر ترامپ دلیل اتخاذ چنین تصمیمی اقدامات بیثباتکننده ایران در منطقه و توسعه برنامه موشکی و اینکه «توافق برجام در راستای منافع ملی آمريكا نیست»، بوده و ازاینرو تصمیم درباره سرنوشت پایبندی آمریکا به برجام را به کنگره این کشور واگذار خواهد کرد. با توجه به ویژگیهای شخصیتی ترامپ و اظهارات مبهم او در چند روز گذشته احتمال وقوع چنین تحولی در مهمترین توافق بینالمللی در چند دهه گذشته رو به افزایش بوده و در این صورت پیشبینی تصمیم کنگره درباره برجام با توجه به اینکه اکثریت این نهاد قانونگذاری آمریکا در اختیار جمهوریخواهان است، چندان دشوار نیست و احتمالا کنگره تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع خواهد کرد.
روشن است که این تحریمها نقض برجام بوده و به آن معناست که آمریکا از توافق بینالمللی برجام کنار رفته است. در برابر چنین تصمیمی از سوی آمریکا که یکی و بلکه مهمترین و تأثیرگذارترین کشور در میان ١+٥ و مذاکرات هستهای منتج به برجام است، چه باید کرد و واکنش ایران چگونه باید باشد؟ اولین و البته منطقیترین برهان ایران بهعنوان دلیل موجه و مقبول دیگر اعضای ١+٥ و دیگر کشورهای جهان، این گزاره است که برجام نه یک قرارداد دوجانبه، بلکه توافقی بینالمللی و چندجانبه است که به جز آمریکا، چهار کشور دیگر عضو دائم شورای امنیت (روسیه، چین، انگلیس و فرانسه) سازمان ملل و آلمان بر این توافق بینالمللی صحه گذاشته و آن را امضا کردهاند. اضافه بر این، برجام مورد تأیید سازمان ملل قرار گرفته و ازاینرو براساس متن برجام و مفاد قطعنامه ٢٢٣١ شورای امنیت سازمان ملل متحد نقض برجام از سوی آمریکا به بهانه مسئله موشکی ایران نمیتواند مستمسک و دلیل مقبولی برای جامعه جهانی در نقض برجام بوده و چنانچه شاهد بودهایم، تا به امروز این توجیه آمریکا برای پایبندنبودن ایران به برجام مورد قبول پنج کشور دیگر طرف مذاکره با ایران قرار نگرفته و با آن مخالفت کردهاند. در کنار این مخالفت جهانی با اقدامات یکجانبه آمریکا، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در هشت گزارش دبیرکل آن از زمان اجرائیشدن برجام پایبندی ایران را در اجرای تمام مفاد برجام تأیید کرده و از این منظر ایران از جای پای محکمی در عرصه بینالمللی برخوردار است.
در داخل ایران دو تفکر در واکنش به اقدام احتمالی آمریکا در نقض آشکار و صریح برجام وجود دارد؛ گروهی معتقدند ایران باید واکنش تندی نشان داده و بهسرعت برنامه هستهای خود را از سر گیرد. این گروه که احتمالا همان دلواپسان مخالف مذاکرات هستهای هستند، میگویند ما از روز اول میدانستیم آمریکا بدعهد است و تا دیر نشده باید با تمام توان برنامه هستهای خود به روال گذشته را از سر گرفته و در اسرع وقت به شرایط قبل از برجام برسیم. در مقابل این نگاه، گروهی اعتقاد دارند ایران باید در مقابل هر اقدام آمریکا صبوری پیشه کرده و با ادامه مسیری که در پیش گرفته، با دیپلماسی فعال جهان را علیه تصمیم یکجانبه آمریکا بسیج کند.
در شرایط کنونی موضع سخت ترامپ آمریکا را در مسئله برجام منزوي کرده و برخلاف شرایط قبل از برجام که همه جهان علیه ایران متحد شده بودند، اکنون همه دنیا علیه آمریکا متحد شدهاند. بهویژه اینکه اقدامات ترامپ در دیگر توافقهای بینالمللی نیز موجی جهانی را علیه آمریکا برانگیخته است. به نظر میرسد ایران به این جمعبندی رسیده که از دستزدن به هر اقدامی که شائبه نقض برجام از سوی کشورمان باشد، پرهیز کند. دراینباره حتی توسل به ادبیات تهدید و ذکر این گزاره که ایران میتواند به شرایط قبل از برجام بازگردد، هم به صلاح کشورمان نیست؛ چراکه این موضع میتواند تصمیم ضدبرجامی ترامپ و اقدام او علیه ایران را موجه جلوه داده و قدرت مانور بیشتری به آمریکا نزد دیگر امضاکنندگان برجام و جامعه جهانی بدهد. چنانچه ملاحظه کردیم، حتی منطق ایران در بازنگشتن به مذاکره مجدد درباره توافق برجام نیز با اقبال جهانی روبهرو شده و آمریکا تاکنون نتوانسته است کشور دیگری را با خود همراه کند؛ بنابراین ایران باید قاطعانه بر این تأکید کند که پای تعهدی که امضا کرده، ایستاده و به آن پایبند است و دیگر کشورهای امضاکننده برجام درباره نقض آشکار برجام از سوی آمریکا تصمیمگیری کنند. این موضعگیری افکار عمومی دنیا را تحت تأثیر قرار داده و تبعات هر اقدامی از سوی کشورمان در صورت نقض برجام از سوی آمریکا متوجه کاخ سفید و کنگره آمریکا خواهد بود.موضعگیری این روزهای آمریکا و ترامپ از سر عصبانیت و کاملا به نفع ایران است. برخلاف گذشته و شرایط قبل از برجام که ایران تحت فشارهای دیپلماتیک بینالمللی قرار داشت، اکنون آمریکا با موضعی نپذیرفتنی رودرروی جامعه جهانی ایستاده و با بازگشت به نظامیگری صلح و امنیت جهان را در معرض مخاطره قرار داده است. از این منظر اکنون بهترین زمان برای دیپلماسی فعال ایران در عرصه جهانی است.نکته آخر اینکه درصورتیکه آمریکا تصمیم به خارجشدن از برجام گرفت، مخالفان داخلی برجام و دلواپسان به جای ابراز خوشحالی و کفزدن باید در شماتت دولت و تیم مذاکرهکننده سر تعظیم فرود آورده و از مواضع گذشته خود ابراز ندامت کنند؛ چراکه ترامپ بارها و با صدایی بلند اعلام کرده است که برجام منافع آمریکا را تهدید کرده و مایه شرمساری این کشور است. این اعتراف مهمترین دلیل بر درستی کاری است که کشورمان در آن گام نهاد.
- دونالد ترامپ همان استفان پداك است
روزنامهاعتماد در ستون سرمقالهاش نوشت:
اگرچه اقدام به كشتار جمعي در لاسوگاس يك واقعه تاسفبار بود، ولي از يك جهت موجب شد كه جهان يك نفس راحتي بكشد، چرا كه پليس و دولت امريكا نتوانستند آن را به تروريستها يا به قول خودشان مسلمانان ربط دهند. حتي هنگامي كه داعش نيز پذيرش مسووليت كرد كسي باور نكرد. ولي چرا اين حادثه فراتر از ابعاد انساني آن تاسفآور است؟ براي آنكه ايالات متحده بزرگترين قدرت جهاني است. با تسليحات اتمي آن ميتوان چند بار زمين را نابود كرد تا هيچ بنيبشري در آن نماند. از طرف ديگر روند اين نوع كشتارهاي جمعي و بيهدف و كور به صورت شتابان رو به افزايش است. كافي است به نمودار زير نگاه كنيد كه چه تعداد از اين كشتارهاي عمومي و جمعي رخ داده و در حال افزايش است.
ريشه اصلي اين كشتارها نيز ربطي به عمليات تروريستي ندارد. پيش از آنكه تروريسم در امريكا برجسته شود، اين عمليات از سوي شهروندان امريكايي آغاز شده بود. از دانشآموز و دانشجو بگير، تا كهنه سرباز جنگهاي امريكا، هركدام در اين عمليات نقشي داشتهاند. هنگامي كه جامعهاي با اين حد از قدرت دچار اين بيماري خطرناك ميشود چرا نبايد ترسيد؟ چه دليلي داريم كه اين بيماري به مقامات سياسي و رهبران ايالات متحده سرايت نكند. اين بيماري در گذشته ميان مردم آنجا نبود، در دو دهه اخير است كه شكل گرفته است، بنابراين دور از انتظار نيست كه عوامل ايجادكننده اين بيماري خطرناك در انتخابات رياستجمهوري و مجلس نمايندگان بازتاب پيدا كند و افرادي مشابه استفان پداك را به كاخ سفيد و كنگره روانه كند.
اكنون كه اين مقدمه گفته شد به راحتي ميتوان فهميد كه اين خطر مدتهاست كه رخ داده است. اگر در 18 ماه پيش همه ناظران از جمله شخص باراك اوباما حضور ترامپ در كاخ سفيد را امري محال و شوخي ميدانستند، اين پيشبيني مبتني بر درك آنان از جامعه امريكا بود، حالا كه آن پيشبيني نادرست از آب درآمده، به معناي آن است كه درك آنان از جامعه امريكا نادرست بوده است. براي فهم فضاي عمومي حاكم بر جامعه امريكا بد نيست كه به يكي از موارد جالب اشاره شود.
ايالات متحده همواره جامعهاي پويا و قدرتمند بوده است. يكي از قويترين جوامع در حوزه اطلاعات و پژوهش است. اكنون سالهاست كه مطابق نمودار فوق با يك بحران بسيار مهم، يعني تيراندازيهاي كور عليه مردم، جوانان و... مواجه شده است. بحراني كه به علت درونزا بودن پرداختن به آن بارها ضروريتر از پرداختن به مساله تروريسم است، ولي جامعه امريكا نهتنها قادر به حل آن نبوده، بلكه حاضر به فهم آن نيز نيست براي مثال نمودار زير نشان ميدهد كه فروش انواع اسلحه و مهمات در سالهاي گذشته چگونه بوده (آمار سال 2014، فقط مربوط به 9 ماه است به همين علت كاهشي است) .
اين نمودار نشان ميدهد كه همبستگي بسيار روشني ميان افزايش اسلحه و افزايش اين نوع اقدامات جنايتكارانه و تيراندازيهاي كور وجود دارد. ولي گمان ميكنيد نتيجهاي كه در عمل از اين دو نمودار در ايالات متحده گرفته ميشود، چيست؟
اشتباه فكر كرديد. آنان نهتنها در پي محدود كردن سلاح نيستند بلكه تاكيد هرچه بيشتر بر خريد اسلحه براي جلوگيري از اين نوع كشتار از طرف مردم دارند!! تبليغات رسمي در سطح رسانهها و خيابانها، مردم را تشويق به خريد هرچه بيشتر اسلحه براي دفاع در برابر اين جنايتكاران ميكند. در واقع نتيجه عملي در آنجا برخلاف بديهيات منطقي است. همين بيتوجهي به بديهيات منطقي است كه ريشه شكلگيري و صعود ترامپ به كاخ سفيد شده است. رييسجمهوري كه فقط يك شومن غيرمسوول است. هر روز عليه برجام سخن ميگويد، بدون اينكه فكر كند مسووليت او ادامه مسووليت ساكنان قبلي كاخ سفيد است، مردم دنيا ملعبه جاهطلبيهاي او نيستند كه مثل استفان پداك به صورت كور بر جهان تيراندازي كند. امروز بزرگترين خطري كه جهان را تهديد ميكند تكرار تراژدي لاسوگاس از سوي ساكنان كاخ سفيد و عليه مردم جهان است. متاسفانه چشماندازي هم ديده نميشود كه امريكاييها به اين بيماري خطرناك توجه كافي مبذول دارند.
- به نظر تفسيري هاشمي رفسنجاني عمل كنيد!
روزنامه رسالت در ستون سرمقالهاش نوشت:
رئيس جمهور در آيين آغاز رسمي سال تحصيلي دانشگاهها و مراکز پژوهشي و فناوري کشور گفت: "عده اي به ما مي گويند که چرا اعتماد و مذاکره کرديد. اين عده اگر در زمان پيامبر (ص) نيز بودند به پيامبر گرامي اسلام (ص) ايراد مي گرفتند، چرا که در قرآن مجيد خطاب به پيامبر (ص) آمده است؛ "تو معاهدات فراواني با کفار بستي که هر دفعه هم آن را نقض کردند." آيا مي شود به پيامبر (ص) ايراد گرفت که چرا با وجود نقض عهدهاي متعدد باز هم نسبت به آن اقدام مينمودند؟" دکتر روحاني با تاکيد بر اينکه پاي عهد ايستادن به ضرر متعهد به توافق نيست، اظهار داشت: "کسي که نقض عهد مي کند حيثيت و اعتبار خود را زير سوال مي برد و ما راه درست را انتخاب کرديم." آنچه که خوانديد بخشي از سخنان آقاي روحاني در نشست ياد شده به نقل از پايگاه اطلاع رساني رئيس جمهور است. در باره اين مطالب نکاتي قابل تامل است؛
الف - رئيس جمهور مدعي است که عدهاي به او اعتراض کردند چرا رفتيد مذاکره کرديد، بدون اينکه بگويند اين عده چه کساني هستند؟! هيچ منتقدي تا کنون به اين حرف تفوه نکرده که چرا رفتيد مذاکره کرديد؟! مذاکرات در سه دولت خاتمي، احمدينژاد و دولت فعلي در مورد مناقشه هسته اي بوده و هيچ کس هم به نفس مذاکره ايرادي نداشته است. لذا متهم کردن منتقدين به مخالفت با پيامبر (ص) منصفانه نيست. آن را در عداد تکرار ناروا و ناسزاهاي گذشته به منتقدين بايد ارزيابي کرد.
ب- رئيس جمهور با اشاره به آيه 56 سوره انفال، نقض عهد کفار را طبيعي مي داند اما از قرائت دو آيه بعدي که حکايت از برخورد با نقض عهد کفار دارد پرهيز مي کند. دو آيه بعد تکليف پيامبر (ص) را در مورد نقض عهد کفار مشخص مي کند. چرا رئيس جمهور از اين تکليف ياد نمي کند؟
رئيس جمهور در همين مطلب اعتراف دارد آمريکا نقض عهد کرده و به پيمان برجام عمل نمي کند. پس بايد تکليف خود را در دو آيه بعدي جستجو کند، اما او با غفلت از رهنمود قرآن در اين باره مي گويد؛ "اگر آمريکا تخلف کند همه دنيا آمريکا را محکوم مي کنند."
از اين گزاره معلوم مي شود هنوز رئيس جمهور ترديد دارد آمريکا نقض عهد و تخلف کرده است. اگر هم تخلف کند او منتظر اين است که دنيا او را محکوم کند! اولاً دنيا آمريکا را در ظالمانه ترين برخوردها در يکصد سال اخير به ويژه در جنگ جهاني دوم محکوم نکرده است. ثانياً اگر هم کرده باشد اين چه نفعي براي ما دارد؟ خسارتهاي ايران از نقض عهد برجام را چه کسي بايد پرداخت کند؟ قرآن در مورد نقض پيمان کفار در قرارداد با پيامبر (ص) در دو آيه بعدي راهبرد نشان مي دهد؛
«فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (57)پس اگر در جنگ بر آنان دست يافتى با [عقوبت] آنان كسانى را كه در پى ايشانند تار و مار كن، باشد كه عبرت گيرند.»
«وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ (58) و اگر از گروهى بيم خيانت دارى [پيمانشان را] به سويشان بينداز [تا طرفين] به طور يكسان [بدانند كه پيمان گسسته است] زيرا خداوند، خائنان را دوست نمى دارد.»
ترجمه و تفسير اين دو آيه را بهتر است از قلم آيت الله هاشمي رفسنجاني در تفسير راهنما بخوانيم. آيت الله هاشمي رفسنجاني در تفسير خود از آيات 57 و 58 سوره انفال مي نويسد:
«1- مسلمانان موظفند در صورت ظهور نشانهاي حاکي از تصميم کافران بر پيمانشکني، معاهدات فيمابين را الغا و آن را بي اعتبار بشمارند.
2- لغو و بياعتبار دانستن معاهده را به اطلاع دشمن برسانند.
3- رهبران جامعه اسلامي بايد به احتمال وقوع خيانت از سوي کفار ترتيب اثر داده و نبايد براي تصميمات لازم در انتظار وقوع خيانت باشند.
4- با دشمن پيمان شکن همانند خود او برخورد کنند. خداوند، خائنين را دوست ندارد . تو اي پيامبر (ص) موظف هستي معاهده را لغو کني تا راه براي نبرد با آنان باز شود.
5- پيامبر (ص) از جانب خدا فرمان يافت تا در صورت تسلط بر يهوديان پيمان شکن و جنگ آفرين، آنان را به گونهاي مجازات کند که زمينه پراکنده شدن ديگر دشمنان فراهم آيد.
6- خداوند، پيامبر (ص) را از وقوع نبردي ميان مسلمانان و يهوديان پيمان شکن، پيش از واقع شدنش آگاه ساخت و تسلط مسلمانان بر يهوديان را بشارت داد.
7- متلاشي شدن جبهه کافران و پراکنده ساختن آنان تکليفي بر عهده اهل ايمان است.
8- عبرت گرفتن از سرنوشت پيمان شکنان جنگ آفرين عليه پيامبر (ص) و جامعه اسلامي از اهداف فرمان خداوند بر شدت مجازات آنان است.»
اگر آقاي روحاني در بستن پيمان با آمريکايي ها به قرآن استناد مي کند، در مورد نقض پيمان و نحوه برخورد با پيمان شکنان هم به قرآن استناد کند و اگر هيچ تفسيري از قرآن را در اين باره بر نميتابد حداقل به ترجمه و تفسير آيت الله هاشمي رفسنجاني عمل کند.
از زمان بدعهدي و نقض پيمان آمريکا در برجام هيچ قول، فعل و تقريري که حکايت از عمل به رهنمودهاي 8 گانه آقاي هاشمي رفسنجاني در تفسير آيه هاي 57 و 58 سوره انفال باشد، از رئيس دولت و دستگاه ديپلماسي ديده نمي شود.
گاهي گفته مي شود اگر آمريکا از برجام خارج شود، ما نمي شويم!
اگر آمريکا از برجام خارج شود چه چيزي از برجام باقي مي ماند که دولت نمي خواهد از آن خارج شود؟ آيا پاسخ پيمان شکني آمريکا، پايبندي ما به پيماني که اصلاً وجود ندارد ، مي باشد؟!
ج- آنچه پيامبر (ص) با کفار پيمان بسته است پس از گذشت بيش از 1400 سال کم وکيف "داده" و "ستانده" در معاهدات معلوم است. اما ملت ايران هنوز نمي دانند ما چه داديم و چه گرفتيم؟ متن برجام چيست؟ روح برجام کدام است؟ قول تعهدات شفاهي رئيس جمهور به ملت قبل از برجام که فرمود؛ "به ملت اعلام مي کنم طبق اين توافق در روز اجراي توافق همه تحريم هاي موشکي و تسليحاتي به صورتي که در قطعنامهها بود، لغو خواهد شد. تمام تحريم هاي اقتصادي شامل مالي، بانکي، بيمه، حمل و نقل و... به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعليق» (23 تير 94 - خبرگزاريها) چه مي شود؟ اوصاف رئيس جمهور از برجام که آن را فتح الفتوح آفتاب تابان و ... ناميد چه مي شود؟
بعد از برجام معلوم شد تعهدات اصلاً توازن ندارد، تضميني از طرف مقابل گرفته نشده است، پيشبيني برگشت پذيري و امتيازات واگذار شده مورد غفلت قرار گرفته است، دقت در همزماني اجراي تعهدات صورت نگرفته است. دولت ظرف 3 ماه همه تعهدات خود را عمل کرد، 14 هزار سانتريفيوژ را اوراق کرد، اندوخته يک دهه غني سازي را به خارج فرستاد، قلب رآکتور اراک را بتن ريزي کرد، اما هنور کمترين تعهدات آمريکا عملياتي نشده است. پول نفت را نمي توانيم بياوريم داخل، تحريم هاي بانکي سرجايش است. آمريکا پولهاي بلوکه شده را نه تنها آزاد نکرد بلکه بخشهايي از آن را مصادره کرد. اکنون يک مسابقه وقيحانه بين کنگره و کاخ سفيد براي نقض مکرر برجام در حال انجام است.
وقاحت را به آنجا رسانده اند که مي خواهند ايران را طوري متهم به نقض کنند که همچنان به ادامه اجراي تعهدات پايبند بماند و آنها نه تنها تحريمي را لغو نکنند بلکه بر حجم آن بيفزايند.
رئيس جمهور ما عوض عمل به وظايف قانوني خود و عمل به همين دو آيه 57 و 58 سوره انفال که در سخنراني خود آن را نخواند، مشغول حاشيه سازي و تيكه پراني به منتقدان است و در تازه ترين بي مهري، آنها را مخالف پيامبر (ص) معرفي کرد!
هنوز رئيس جمهور در اتاق تقديس برجام و دستاوردهاي آن است و نمي خواهد بر اعتراف نزديکترين همکاران خود در مورد دستاورد "تقريباً هيچ" برجام صحه بگذارد. رئيس گفتگوهاي ديپلماسي ما با 1+5 مي گويد تحريمها روي کاغذ برداشته شده است، اما رئيس جمهور همچنان بر اوصاف دستاوردهاي تقريباً هيچ برجام اصرار دارد.
همين ديروز ظريف گفت؛ آماده ايم از برجام خارج شويم. اما رئيس جمهور مي گويد 10 تا ترامپ هم نمي توانند منافع برجام را از بين ببرند. مردم اين تناقضات و خلاف واقع گويي را چگونه تحليل کنند تا به اعتماد آنها به رئيس جمهور آسيب نرسد؟
- نوار مغزی برجام و تلهپاتی تلختر از جاسوسی
روزنامه كيهان در ستون سرمقالهاش نوشت:
1- در حالی که کشور با تهدید آنی ناشی از روند «وارونگی برجام» مواجه است، بخشهایی از دولت و وزارت خارجه به علل گوناگون، با تاخیر فاز در پیشبینی عهدشکنی آمریکا یا واکنش بهنگام و بازدارنده دست بهگریبانند. مانند عارضهای که در برخی بیماریهای مربوط به مغز و اعصاب رخ میدهد و اگر فلج نکند، سرعت انتقال پیام از اعضای بدن به مغز یا بالعکس را چنان دچار اختلال و تاخیر میکند که فرد حتی نمیتواند مثلا از جوی آب رد شود. در این بیماریها حتی بخشهایی از بدن علیه خود آن فعال میشود. قبیل این آلودگی و اختلال در روندهای سیاسی نیز دیده میشود.
2- برخی مقامات دولتی تازه میگویند اگر آمریکا چنین و چنان کند، ممکن است ما هم واکنش نشان دهیم. این حرفها برای 20 ماه پیش خوب بود که آمریکا نقض توافق را آغاز کرده بود، نه حالا که تقریبا از برجام چیزی باقی نگذاشته است. هر چه در زمینه اعتراض و مقابله با بدعهدی دشمن تاخیر دیده میشود، برعکس، برخی مدیران در جبهه بندی و مسئلهسازی در فضای داخلی با شتاب و هیجان عمل میکنند. دقیقا همان چیزی که نیاز دشمن برای غافلگیری و ضربه زدن است.
3- کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا چهارشنبه، به بررسی راههای مقابله با توان موشکی و نفوذ ایران در منطقه میپردازد. روز پنجشنبه نیز قرار است ترامپ نظر خود را درباره پایبندی ایران به توافق هستهای اعلام کند. رسانههای آمریکایی پیشبینی کردهاند که او پایبندی ایران به توافق را تایید نخواهد کرد و اختیار بازنگری و اعمال تحریمهای جدید را به کنگره خواهد سپرد. مفهوم این اتفاق، حفظ پوسته و امتیازات برجام، در کنار دریغ کردن حداقل نفع ایران از برجام - بلکه بازگرداندن تحریمها با شدت بیشتر از قبل - است. همزمان آمانو مدیرکل آژانس (مرجع فنی برجام) به ایفای نقش در نقشه آمریکا پرداخته و به لسآنجلس تایمز میگوید «فرقی میان بازرسی از اماکن نظامی و غیر نظامی قائل نیستیم. وقتی نیاز به بازرسی باشد، اماکن نظامی و غیر نظامی فرقی ندارند».
4- در چنین شرایطی آقای روحانی ضمن طعنه و متلک به منتقدان میگوید «ما در برجام به منافع غیرقابل بازگشتی دست یافتهایم و نه تنها ترامپ بلکه چنانچه ده ترامپ دیگر در دنیا روی کار بیایند، آن منافع غیرقابل بازگشت هستند... آن طرف توافق در آمریکا میگوید ایرانیها ما را فریب دادهاند. گرچه این حرف نادرست است و مبنای ما دراین توافق برد-برد بوده است. برخی میگفتند که پرونده PMD هیچگاه بسته نمیشود ولی ما توانستیم در مذاکرات هستهای این پرونده را ببندیم و آژانس رسما اعلام کرد که دیگر سؤالی درباره فعالیتهای هستهای ما ندارد. در زمینه اقتصادی منافع بسیاری برای کشور حاصل شده که غیرقابل بازگشت است». اگر پیامدی بسته شده، پس داور حقوقی و فنی که در برجام پذیرفتهاید، چه میگوید؟ یا با وجود تحریمهایی که یکی پس از دیگری برمیگردد و دولت رویش را به سمت دیگری برگردانده تا نبیند، چگونه میتوان از بازگشتناپذیری برجام دم زد؟
5- درست در حالی که «مادر تحریمها» در راه است، متاسفانه همچنان از نوستالژی و خواص و خاطرات «مادر مذاکرات» حرف زده میشود. اما برخلاف این رویکرد خودتسکینی، کار توافق به شانس! گره خورده است. چنانکه فردی با ویژگی آقای ظریف میگوید «شانس دوام آوردن توافق هستهای ۵۰ درصد است». او همچنین میگوید «حدس میزنم ترامپ، پایبندی ایران به برجام را تایید نکند». روزنامه اعتماد تیتر زده «ظریف به اتحادیه اروپا هشدار داد که از آمریکا پیروی نکنند.» و روزنامه دولتی ایران، این بخش از سخنان او را تیتر کرده که «تکرار مذاکرات برجام، فرو رفتن در باتلاق است». چرا اختیار خود را دست طرف مقابل دادند و هنوز هم تدبیر نمیکنند؟ ظریف میگوید اگر آمریکا از برجام خارج شود، ماه هم خارج میشویم اما نمیگوید در مقابل 20 ماه نقض فزاینده و رگباری برجام، چرا حتی یک اقدام عملی در اجرای قانون بازدارنده مجلس انجام نداده و چرا از پیشبینی برخی بدیهیات درباره شیطان بزرگ جا ماندهاند؟
6- خشتهای برجام از همان آغاز و یکی پس از دیگری، کج نهاده شد و معلوم بود کار مطلقا به نفع ما پیش نخواهد رفت. اگر میشد یک نوار مغزی گرفت یا فراز و نشیب قضاوت سهلاندیشان درباره توافق با آمریکا را روی نمودار آورد، معلوم میشد چه قدر آشفتگی و تناقض وجود دارد. کسانی که میگفتند «آمریکا کدخداست و اروپاییها آقا اجازهاند»، «امضای وزیرخارجه آمریکا تضمین است» و «جان کری به وزیر خارجه ما قول داده تحریمها را جبران کند»، حالا میگویند ده تا ترامپ و آمریکا هم که از برجام بیرون بروند، ما با اروپا به برجام ادامه میدهیم! مثل این است که کسی بخواهد خیمهای بر پاکند و برای آن عمودی «قائل» باشد اما خیمه را که نصف و نیمه بالا آورد، عمود مدنظر را بکشند و با این حال، او بگوید مشکلی نیست، خیمه را با همین میخ و طنابها و بدون عمود، سر پا میکنیم!
7- متاسفانه در شرایط تنگنای قافیه اعتماد به آمریکا و لگد انداختن این گاو بیچشم و رو، عصبانیت آقای روحانی نه متوجه همان گاو بزک شده ، بلکه منتقدان و صاحب نظران داخلی خالی شده است. ایشان متاسفانه نمره خوبی در پایبندی به اصل قرآنی «أَذِلَّهًٍْ عَلَى المُؤمِنينَ أَعِزَّهًٍْ عَلَىالكافِرين» و «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم» نمیگیرد. البته غمش خوردن داشت اگر کنایه و متلک و طعنه و تحریفهای آقای روحانی علیه منتقدان، گرهی از گرههای فرو افتاده در برجام یا مشکلات اقتصادی میگشود. اما مشکل این است که این رویکرد کمترین تغییری در صورت مسئله نمیدهد، همچنانکه موجب تشفی خاطر آقای روحانی نمیشود. صفرای بالا آمده از «سرکنگبین برجام»، تلختر از آن است که به هاضمهای آرامش بدهد
8- خباثت و بدعهدی آمریکا عجیب نیست. عجیب و شک برانگیز، اصرار بر حاشیهسازی و سرگرم کردن مردم به مباحث انحرافی، آن هم در شرایطی است که دشمن، توافق را دور زده و در تدارک دشمنیهای تازه است. خوشبین اگر باشیم، لابد آقای روحانی این روزها در خلوت از خود میپرسد در توافق از چه کسانی رو دست خوردم؟ یکی از متهمان لابد همین جناب عبد الرسول دری اصفهانی عضو و مشاور تیم مذاکرهکننده در حوزه بانکی و مالی و اقتصادی باشد که به خاطر جاسوسی محکوم شده است. به عبارتی، تیم ما نه برایش رازی محفوظ بوده و نه قدرت چانه زنی؛ همچنانکه در تصمیم گیریهای حیاتی مربوط به تحریمها از عضوی مورد اعتماد و به اصطلاح کارشناس ارشد تیم ضربه خورده است.
9- اما تلختر از داستان «درّی اصفهانی»، تله پاتی (بخوانید توافق نانوشته)ای بود که میان برخی طرفهای ایرانی و آمریکایی مذاکرات - قبل از برجام - پدید آمد و مصائب پسابرجام ، عملی نشدن وعدههای آمریکا و افزایش فشارها، محصول آن است.محتوای این «تله پاتی موقت» را میتوان لا به لای سخنان آقای ظریف و جانکری در شورای روابط خارجی آمریکا (به فاصله یک سال ) پیدا کرد. البته شیرینی آدامسی تله پاتی مذکور تا روز قبل از انتخابات مجلس 94 و ریاست جمهوری 96 بود و پس از آن، شیطان بزرگ چهره واقعی خود را در هر دو دولت اوباما و ترامپ نشان داد.
10- حتی اگر مصیبت «دری اصفهانی را نادیده بینگاریم، آیا سخنان دیپلمات ارشد ایرانی در شورای روابط خارجی آمریکا، برای خواندن دست دولت و فشار برای تنظیم نامتوازن و خسارت بار برجام کافی نبود؟! ظریف آنجا از «اهمیت انتخاباتی»! توافق برای طیف دولت سخن میگوید. انصافا طرف مقابل هم ولو در ظاهر، در مقطع انتخابات مجلس دهم (زمستان 1394) و انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم (خرداد 96) کم همراهی نکرد و تا میتوانست به ظاهرسازی «همه چیز مرتب و روند توافق، رو به جلو است» کمک کرد.
11- آقای ظریف 26 شهریور 93 در شورای روابط خارجی آمریکا و درپاسخ هاله اسفندیاری گفت «ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی برگزار میشود، به این عملکرد ما پاسخ دهند. وقتی قبلاً در سالهای۲۰۰۴ و۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد(!) حالا بار دیگر من زنده شدهام. به نظر من غرب در انتقال پیامی که میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند...».
12- یک سال بعد (چهارم مرداد 1394) جانکری در شورای روابط خارجی آمریکا گفت «دوستان! اگر به توافق پشت کنیم، یک پیام بزرگ به افراطیها در ایران میفرستیم. چه کسی میداند در این صورت انتخابات (مجلس) چه میشود اما روحانی و ظریف که خود را در مذاکره با غرب به خطر انداختند، به نظرم به دردسر جدی میافتند». دقیقا یک سال پس از این سخنان، جان برنان رئیسسازمان CIA 4 مرداد 95 در همایش امنیتی اسپن تصریح کرد «توافق هستهای رئیسجمهورروحانی را که از دید ما بین عناصر فعال در ایران بسیار میانهروتر به شمار میآید، تقویت کرد. او باید دستاوردهای بیشتری داشته باشد تا حمایت بیشتری جلب کند، به این دلیل که در حکومت ایران بین تندروها و میانهروها رقابت وجود دارد... نگرانی من این است که خب بسیاری از ایرانیها انتظار داشتند با آزاد شدن داراییهای این کشور، پول به زندگی آنها سرازیر شود».
13- وقتی سنای آمریکا فروردین امسال (3 ماه قبل از انتخابات) بررسی تحریمهای جدید را به تعویق انداخت، کورکر رئیسکمیته روابط خارجی گفت «پیشنویس تحریم جدید، قبل از انتخابات ایران رسما وارد چرخه قانونگذاری نخواهد شد. علت، نگرانی اروپا از تأثیر تشدید تحریمها بر سرنوشت میانهروها در انتخابات است». او نگفت طیف مذکور چنان محترم هستند که به خاطر آنها، مردم ایران را تحریم نمیکنیم. بلکه تصریح کرد تحریمها را به خاطر به خطر افتادن طیف مذکور، به بعد از انتخابات موکول میکنیم.
14- پیش از آنکه سنای آمریکا تحریمهای جدید را تصویب کند، تیلرسون وزیر خارجه ترامپ ضمن تشکر از سنا گفت «از نظر من این تحریمها کار خوبی است». او در روز تصویب تحریمها نیز گفت «ما از عناصر داخلی در ایران که بتوانند به ما در تغییر قدرت کمک کنند پشتیبانی میکنیم. همانطور که میدانیم چنین عناصری در داخل ایران هستند». در واقع «قطب -یکطرفه- خوش بین به غرب» ، تهدیدها و تحریمها را جذب میکند نه دفع؛ چرا که از موضع ضعف با دشمن مواجه میشود و بنایش بر تنش زدایی به هر قیمت است و نه تهدیدزدایی. این طیف البته غیراز طیف فتنهگری است که از دولت اوباما خواست تحریمهای جدید (فلجکننده) را اعمال کند.
15- معامله با شیطان، رفتن در پی سراب است. میستاند اما به عهد خود وفا نمیکند. سزاوار است دستاندرکاران توافق، شجاعت و حرّیت به خرج دهند و راه خسارت فزونتر در شعبده برجام را خود ببندند. این موجب عزت دنیا و آخرت آنان خواهد شد. و خدا نیاورد که کسی در این میان خسرالدنیا و الآخره شود.
نظر شما